خبرگزاریهای ایسنا و ایرنا در کنار جامعه خبری ایران و محیطزیست کشور، داغدار مرگ تلخ دو خبرنگار شدند.
مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی خبرنگاران محیطزیست خبرگزاریهای ایسنا و ایرنا چهارشنبه، دوم تیر بر اثر واژگونی اتوبوس در استان آذربایجان غربی جان خود را از دست دادند.
اتوبوس حامل آنها که سایر خبرنگاران را نیز برای بازدید از تونل کانیسیب به استان آذربایجان غربی انتقال میداد، ساعت شش عصر چهارشنبه در محور ارومیه- نقده واژگون شد و 21 نفر نیز مجروح شدهاند.
کیفیت بد اتوبوس مورد انتقاد بسیاری از فعالان فضای مجازی قرار گرفته است.
دیدبان حقوق بشر کردستان ایران که به سهم خود سعی کرده تحولات محیطزیستی مناطق کردنشین را پوشش دهد، این حادثه تلخ را به جامعه خبری ایران تسلیت گفته و بر پیگیری دقیق آن تاکید میکند.
طرح از: هادی حیدری
اما در کنار بررسی علل این حادثه، نباید از وضعیت عمومی زیرساختهای مناطق مرزی و دورافتاده کشور غفلت کرد. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، پیشتر در نامهای به رئیسجمهور منتخب بر توجه ویژه به این مسائل تاکید کرده بود.
بیشتر بخوانید:
نامه دیدبان حقوق بشر کردستان ایران به رئیسجمهور جدید ایران
تعداد تصادفات جادهای در مناطق مرزی ایران بسیار به دلیل کیفیت پایین جادهها، وسایل حملونقل و توجه اندک دولت و پلیس بسیار بالاست. جادههای ناایمن در مناطق مرزی، هر روز قربانی میگیرند؛ اما این بار به دلیل مرگ تلخ و تاسفبار خبرنگاران مشهور، این حوادث، رسانهای شدند. کم بودن تلفات در استانهای بیشتر برخوردار از ثروت ملی به دلیل وجود بزرگراهها در جادههای اصلی، نصب دوربینهای راداری ثبت تخلفات سرعت، محدوده ترافیک و افزایش کنترل پلیس است که این امر باید در مناطق مرزی و دورافتاده نیز وجود داشته باشد. متاسفانه باید اذعان کرد که اگر خبرنگاران غیربومی دچار این حادثه تلخ نمیشدند، شاید مرکزنشینها هرگز متوجه نمیشدند که بهسازی راههای مواصلاتی چقدر مهم است و کسی در پی بهبود سیستم ترمز یک اتوبوس نمیرفت. یکی از مهمترین مشکلات اساسی در توسعه راهها و البته توسعه همهجانبه در مناطق مرزی کمبود سرمایهگذاری است. اما این مشکل نیز ریشه در علتالعلل مسائل دارد و به نوعی معلول است. مسائل توسعه به شدت به هم پیوسته و وابسته هستند؛ لذا باید ریشه مشکلات را یافت. ریشه مشکلات تداوم فضای امنیتی بر ساحت توسعه و نوسازی مناطق مرزی و همچنین تقسیم کشور به مرکز و پیرامون در اجرای برنامههای توسعه و ثبات پایدار و رفاه همگانی است. در این میان، عدم توجه رسانهها به مشکلات مناطق مرزی و دورافتاده و نوعی سانسور مسائل آنها نیز بر شدت بحران افزوده است.
یک دختر نوجوان به نام رومینا در سال 1399 در فاجعهای، توسط پدر خود کشته شد و آن ماجرای تلخ، ماهها سر خط رسانههای داخل و خارج بود. اما دختران نوجوان زیادی در مناطق کردنشین کشته، ربوده و مفقود شدند و صدایی از رسانههای مرکزگرای ایرانی درنیامد. هزاران نوجوان کُرد ایرانی، بیش از 42 سال است درگیر فضای امنیتی و جنگهای شبهنظامیان مسلح هستند که هیچ جایی در گزارشها و مطالبات رسانهها ندارد؛ اما رومینا و مرگ تلخ وی به سرخط خبری تبدیل شد. به راستی آیا دختران و پسران کُرد ایرانی، انسان و شهروند ایران نبودند؟
بیشتر بخوانید:
داستان تلخِ «اسرین»، رومینای فراموششده کُردستان
این مسائل، ناشی از آن است که دولت آنچنان که باید به مناطق مرزی و دورافتاده توجه نکرده و نمیکند. رسانهها نیز این امر مهم را از دولت مطالبه نمیکنند. قابل توجه است که گاندوهای واقعی هر روز در سیستان، دست کودکان ایرانی را قطع میکنند اما رسانههای کشور در پی وجود یک تمساح احتمالی در دریاچهای در تهران بودند و مسئول محیطزیست را مدام مورد سوال و انتقاد قرار دادند. این تقسیم شهروندان به درجه یک و درجه دو، آسیب بزرگ سیاستهای دولت و رسانههای کشور است. ما باز هم تاکید میکنیم هر روز دختران زیادی در مناطق مرزی و دورافتاده، در تصادفات جادهای، در تعصبات کور قبلیهای و سنن باطل قومی و در فقدان امنیت پایدار و توسعه همهجانبه قربانی میشوند. مجددا یادآوری میکنیم که امکانات زیرساختی مناطق کردنشین، بسیار عقبافتاده است. به یک دلیل واضح: «عدم توجه دولت به تامین امنیت مالی و جانی سرمایهگذار و فقدان سرمایهگذاری دولتی و خصوصی به همان علت و در کنار آنها، نبود پوشش رسانهای از مسائل مناطق مرزی در غرب و شمالغرب کشور».
بارها گزارشهای مستندی از اخاذی گروههای مسلح و تروریستی، از فعالان اقتصادی و عمرانی در دیدبان منتشر شد. دولت ایران و رسانهها چه واکنشی داشتند؟ وقتی فعال اقتصادی- عمرانی امنیت مالی و جانی ندارد و پروژه تعطیل میشود؛ مشخص است که زیرساخت مواصلاتی نیز وجود نخواهد داشت. یک نمونه بسیار مهم و معروف، پروژه راهسازی جاده سنندج-مریوان است و آنانی که این مسیر را تجربه کردهاند میدانند این جاده چه جاده خطرناکی است. این پروژه چندین فاز دارد و اکنون که کار به اتمام رسیده است، باید یادآوری کرد که در حین اجرای پروژه بارها کارگاه فاز ۵ آن مورد تهدید مسلحانه تروریستهای پژاک واقع شد. اما چون این پیمانکار پروژه تقریبا دولتی است؛ نیروهای نظامی برای حفاظت از پروژه مستقر شدند. واقعیت های توسعه در مناطق مرزی و کردنشین بسیار تلخ است؛ بخشی به عهده دولت است و شکی در آن نیست و باید اجرای آن را مطالبه کرد. اما آن بخش که وظیفه یک رسانه است، چطور اجرا میشود؟ آیا خبرنگاران محترم رسانههای مختلف از این مسائل خبر داشتند؟ اکنون و به دلیل این حادثه تلخ، چه راهکاری برای پیگیری، پوشش خبری و مطالبه از دولت برای توسعه پایدار مناطق کردنشین دارند؟
بیشتر بخوانید:
گزارش اختصاصی: حجم عظیم تخریب اموال خصوصی توسط پژاک در غیبت عجیب دولت ایران
دیدبان آماری را گردآوری کرده که نشان میدهد از سال ۱۳۸۳ فقط در استان آذربایجان غربی سالانه بهطور متوسط بیش از دویست اقدام تروریستی علیه شهروندان این مناطق رخ داده که مهمترین محور آن اخاذی و باجگیری و در مواردی ترور و ضرب و جرح بوده است. بسیاری از پروژههای راهسازی، کارآفرینی، بنگاههای اقتصادی کوچک و نظائر آن دچار خسارت شدهاند، اما مسئله مهم احتمالا بی اطلاعی بسیاری از رسانهها و فعالان و نخبگان حتی در همین استان مرزی است. این مسائل اگر چارهیابی نشود، آسیب و فوت و تصادف، مرکز یا پیرامون نمیشناسد.
بیشتر بخوانید: اخاذیهای پژاک؛ بلای جان توسعه کردستانات ایران
در پایان بار دیگر ضمن تسلیت به جامعه خبری ایران، بر ضرورت وجود امنیت پایدار با هدف نیل به توسعه و نقش ویژه دولت و رسانهها در این امر تاکید میکنیم و امیدوار هستیم نقسیم کشور و مردم ایران به دو بخش درجه یک و درجه دو (مرکز- پیرامون) در سیاستگذاری، تقنین و اجرا متوقف شود.