این گزارش، شرح بازداشت، محاکمه و دوران زندان ساید ایناک در ترکیه است و دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، آن را ترجمه و منتشر کرده است. محتویات و نظرات این خواننده در مورد پ.ک.ک، رویکرد دولت ترکیه و… توسط دیدبان تایید و یا رد نمیشود.
سه سال پیش، ساید ایناک، که بیشتر با نام هنری خود هوزان کین شناخته میشود، برای سفر به ترکیه جهت حمایت ازطرفداران کُرد خود در مبارزات انتخاباتی هیجان زده بود. این خواننده کرد در حالی که خانه خود را در آلمان ترک میکرد، در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۸ به ترکیه رفت تا از حزب دموکراتیک خلقها، طرفدار کردها، که به دنبال رسیدن به سقف ۱۰ درصد مورد نیاز برای ورود به پارلمان بود حمایت کند.
کین بیش از دو سال در زندان بود و تقریباً از هر حقی محروم شد. اما اجازه نداد این شرایط زندگیاش را خراب کند و در عوض به لطف دیگر زندانیان که آنها را «فیلسوف» مینامد، دوران زندان خود را به مدرسه تبدیل کرد.
هوزان کین- سال ۱۹۹۲- استانبول
چند روز قبل از رای گیری ۲۳ ژوئن، کین در شهر ادیرنه روی صحنه رفت و به زبان کردی آواز خواند و لباس سنتی پوشید. این خواننده ۴۸ ساله از طریق اسکایپ به رودا انگلیسی گفت «من به عنوان یک هنرمند کرد میخواستم به آنها کمک کنم. اگر در قسمتی از مناطق کردنشین انتخابات برگزار شود، به عنوان یک هنرمند کُرد میتوانم به آنجا بروم و برای مردم بخوانم. این حق هنری من است».
حدود ساعت ۲ بامداد ۲۲ ژوئن، کین و حدود ۵۰ طرفدار دیگر حزب دموکراتیک خلقها که با اتوبوس در حال حرکت به سمت تجمع دیگری در ادیرنه بودند توسط ژاندارمری ترکیه متوقف شدند. «وقتی در اتوبوس باز شد، دیدم شخصی نام هنری من، هوزان کین را صدا میزند. من خودم را معرفی نکردم، فکر میکردم آنها فقط نام هنری مرا میدانند. سپس ژنرال آنها به یک سرباز گفت: «ساید ایناک» نام رسمی من».
هوزان کین میدانست که دچار مشکل شده و راهی برای فرار ندارد. سکوت کردن به او کمک نمیکرد، بنابراین خود را معرفی کرد. او لباس سنتی کردی پوشیده بود که معمولاً هنگام اجرا بر تن میکند. «آنها مرا بازداشت کردند. من از فرمانده پرسیدم چرا در بین ۵۰ نفر شناسنامه مرا خواستند؟»
کین در حالی که با فرمانده صحبت میکرد، در ذهن خود به دنبال راهی بود تا برخی از وسایلی را که حمل میکرد مخفی کند. «تلفن همراه آلمانی خود را همراهم داشتم، که شامل عکسهای زیادی از مناطق کردنشین ترکیه و عراق بود. یک زن ایزدی از قبرس در اتوبوس همراهم بود و به من کمک میکرد. موبایلم را در قسمت بالای لباس کردیاش گذاشتم. من این کار را در حالی انجام دادم که با آرنجم جلوی دید سرباز را گرفته بودم».
سربازان متوجه نشدند. آنها او را با دستبند به یک پست نظامی کوچک در کوه، نیم ساعت دورتر از ادرینه، بردند. حداکثر ۱۰۰ سرباز از این پاسگاه محافظت میکردند. اتوبوس، راننده و مسافران همگی اجازه خروج داشتند. کین تنها در دست سربازان ماند.
کین که در سال ۱۹۷۳ در منطقه کارایازی در استان ارزروم متولد شد، آرزو داشت که خواننده شود. وقتی چهار ساله بود پدرش درگذشت و مادرش کین و چهار خواهر و چهار برادرش را بزرگ کرد. مادرش با برادر شوهرهایش روابط خوبی نداشت و آنها بارها و بارها برای او مشکل ایجاد کردند.
کین در زندان
پس از حرکت اتوبوس، کین با سربازان مرد تنها باقی ماند. پلیس در کیف وی سه فلش مموری آمریکایی پیدا کرد. او گفت فقط یکی از آنها مال اوست و دوتای دیگر بدون اطلاعش در کیفش گذاشته شدهاند. «ساعت ۴ بعد از ظهر، آنها مرا به مدت یک هفته در سلول انفرادی در ادیرنه قرار دادند. بعداً مرا به دادگاه بردند و تصمیم گرفتند به زندانی در ادیرنه بفرستند».
چهار روز پس از بازداشت، صلاحالدین دمیرتاش، رئیس سابق حزب، که از نوامبر ۲۰۱۶ در ادیرنه زندانی است، برایش وکیل فرستاد. او از زمان دستگیری به وکیل دسترسی نداشت. دو روز بعد، کین در دادگاهی حاضر شد و قاضی حکم بازداشت رسمی او را صادر کرد.
وی متهم به ارتباط با حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) بود. این اتهامات ناشی از فیلمی است که او در آن نقش داشته است. جنگجویان کرد در شمال شرق سوریه (مناطق کردنشین سوریه) – که آنکارا مدعی است وابسته به پ.ک.ک هستند – در فیلم حضور داشتند و او با مراد کاراییلان، فرمانده پ.ک.ک عکس گرفته بود.
کین گفت: «درایوهای فلش USB حاوی عکس من با کاراییلان بود». «این عکس توسط یک رسانه خبری ترکیه در قندیل در جریان روند صلح ۲۰۱۴ بین آنکارا و پ.ک.ک گرفته شده است. کین بخشی از گروهی از هنرمندان، روزنامهنگاران و سیاستمداران بود که از مقر پ.ک.ک دیدن کردند». پس از صدور حکم دادگاه، کین به امنیتیترین زندان ادیرنه فرستاده شد.
«وقتی به زندان ادیرنه منتقل شدم، زنهای زندانبان با من رفتار بسیار بدی کردند. یکی سرم و یکی شانههایم را گرفت و بازرسی بدنی را آغاز کرد. بازرسی، واقعا غیرخلاقی و با هدف تحقیر جنسی بود. گویی شیر یا گرگ را اسیر کرده و آن را تکهتکه کردهاند».
او با ۱۵ زن وابسته به جنبش فتحالله گولن و فرزندانشان در یک سلول قرار گرفت. جنبش گولن توسط کابینه رجب طیب اردوغان به سازماندهی کودتای ژوئیه ۲۰۱۶ متهم شده است. اکثر زندانیان سیاسی در ترکیه متهم به ارتباط با پ.ک.ک یا گولن هستند.
کین، رنجش را در لحن صدایش آشکار کرد و گفت «توالت نیز داخل سلول بود و درب آن همیشه باز بود. بویی که از توالت میآمد ما را دیوانه میکرد. آب گرم به مدت نیم ساعت در هفته مجاز بود. چگونه ۱۵ نفردر این مدت کم دوش بگیرند و لباسهای خود را بشویند؟ در میان ما کودکان خردسال نیز وجود داشتند، از جمله یک کودک دو ماهه و یک ماهه».
دو بار در روز یک قاشق غذا و یک تکه نان ۱۰۰ گرمی به زندانیان میدادند. سلول تنها یک پنجره کوچک داشت.
کین حدود یک ماه در این شرایط زندگی کرد، تا اینکه آلمانیها وارد پرونده شدند. وی از داشتن حق ملاقات منع شده بود و درخواست مداخله کنسولی آلمان را داشت. هیاتی از سرکنسولگری آلمان در استانبول به زندان آمد و کین به آنها گفت که چه رنجی کشیده است. «من به آنها گفتم که در آنجا در حال مرگ هستم، زیرا غذا و بهداشت وجود ندارد. آلمانیها با آنها [مقامات ترکیه] صحبت کردند و به آنها گفتند که من باید ظرف چند روز به باکرکوی استانبول منتقل شوم». باکرکوی یک زندان زنان در سمت اروپایی استانبول است.
کین به هیئت آلمانی گفته بود که نگهبانان هر شب که درب سلول را باز میکردند به صورت زندانیها آب دهان میانداختند و او به خاطر بوی بد توالت شکایت میکرد.
بیشتر بخوانید:
آیا اتحادیه اروپا به حل مسئله کردهای ترکیه علاقه دارد؟
کین در حالی که خندهاش گرفته و این ادعا را احمقانه توصیف میکرد، گفت «نگهبانان زندان و پرسنل اداره با یکدیگر میگفتند که «یک تروریست بسیار بزرگ» را دستگیر کردهاند. آنها حتی مرا «دستیار کاراییلان در اروپا» خطاب کردند».
این خواننده که در انتخابات اقلیم کردستان نیز برای حزب دموکرات کردستان عراق تبلیغات کرده است، گفت که هرگز به هیچ حزب و گروهی وابستگی نداشته است، اما یک هنرمند میهندوست بوده است. پ.ک.ک حتی به درستی مرا در تلویزیونهای خود نشان نداد. آنها مرا دوست نداشتند زیرا من وطندوست بودم و میخواستم همینطور بمانم. من واقعاً روابط زیادی با پ.ک.ک نداشتم».
چند روز پس از دیدار آلمانیها، کین منتقل شد. «یک روز ساعت ۵ بعد از ظهر، آنها مرا سوار ماشین زندان کردند، که خودش یک زندان است. از فولاد ساخته شده است. دستها و پاهایم بسته شده بود». کین وقتی سوار بر خودرویی بود که به زندان زنان بسته باکرکوی منتقل میشد، گفت که مجبور بود به آهنگ ترکی ناسیونالیستی، Olurum Turkiyem (من برای ترکیهی خود میمیرم) گوش دهد. «آهنگ به مدت چهار ساعت بدون وقفه پخش شد. چون به من دستبند زده بودند، نمیتوانستم گوشهایم را ببندم. بنابراین، من یک گوشم را میگرفتم و سپس گوش دیگر را. این چهار ساعت شکنجه سیستماتیک بود». کین گفت که موسیقی آنقدر بد بود که مانند «ضربه زدن به قوطی فلزی» به نظر میرسید. با رسیدن به زندان باکرکوی، کن امیدوار بود که بتواند مانند یک انسان زندگی کند، برخلاف ادیرنه.
ملاقات با «فیلسوفان»
هم سلولیهای جدید او در دوستی با کین تردید کردند. آنها نیز کُرد بودند، اما با دیگران که قبلاً ملاقات کرده بود متفاوت بودند. او گفت: «آنها فیلسوف بودند».
«چند ماه اول سخت بود زیرا من کسی را نمیشناختم. سلول ۲۵ متر مربع بود، اما ۶۰ زن در آنجا زندگی میکردند. آنجا دارای سلول های ۱٫۵ متر مربعی با چهار تخت بود، یعنی چهار نفر در آنجا خوابیده بودند. آدم حتی نمیتوانست خوب نفس بکشد. آنجا پنجرههای کوچکی داشت که برای تنفس کافی نبود. تصور کنید چهار زن در آن زندگی میکنند! در زمستان، آنقدر سرد بود که نمیتوانستیم درها یا پنجرهها را باز کنیم. اگر آنها را باز میکردیم، یخ میزدیم، اما اگر این کار را نمیکردیم، بوی [توالت فرنگی] ما را میکشت»
زندانیان همبند وی اعضای پ.ک.ک بودند که حدود ۳۰ سال قبل دستگیر شده بودند، بنابراین آنها هرگز در مورد خواننده کُرد به نام هوزان کین چیزی نشنیده بودند. پس از چند ماه، نامهای از پ.ک.ک به دست آمد و کین را به هم سلولیهایش معرفی کرد. پ.ک.ک از اعضای خود خواسته است تا هرگونه حمایت احتمالی از کین را انجام دهند، احتمالاً به این دلیل که وی به دلیل ارتباط ادعاشده با آنها دستگیر شده است.
«پس از این، همه چیز تغییر کرد. آنها لباس و غذای خود را تقسیم کردند. آنها ابتدا کمی از غذای مرا میخوردند تا ببینند آیا مسموم شده است یا خیر. «گاهی موادی در غذایشان قرار داده میشد که به سلامت آنها آسیب میرساند، پوستشان را خشک کرده، آنها را کچل کرده و بر حافظه آنها تأثیر میگذاشت».
او سلول را به عنوان یک مدرسه توصیف کرد و اعضای منتخب پ.ک.ک، «فیلسوفان»، در مورد ناسیونالیسم کرد، تاریخ، جغرافیا و شخصیتهای افسانهای به او آموختند. آنها پزشکان، معلمان، وکلا، مهندسان و مورخان بودند که ۳۰ سال در زندان بودند. آنها واقعاً تحصیل کرده و ماهر بودند.
کین سالهای اولیه زندگی خود را در ترکیه یعنی کشوری گذرانده بود که تحصیل به زبان کردی یا درباره تاریخ و فرهنگ کردی ممنوع بود. تعداد زیادی از کردها در روایت مسلط ترکیه هضم شدهاند. بسیاری ازآنها درباره تاریخ و فرهنگ خود چیزی نمیدانند و به زبان مادریشان مسلط نیستند. زبان کردی در ترکیه نزدیک به یک قرن است که خاموش شده است.
راوست (Rawest)، یک مرکز تحقیقاتی کردی در دیاربکر، در سپتامبر ۲۰۱۹ در چندین منطقه کردنشین در جنوب شرقی ترکیه یک نظرسنجی انجام داد تا میزان تسلط به زبان کردی را در بین جوانان ۱۸ تا ۳۰ ساله این کشور مشخص کند. از ۶۰۰ جوان کرد بررسی شده، تنها ۱۸ درصد گفتند که میتوانند کردی صحبت کنند، بخوانند و بنویسند. کمتر از نیمی از پاسخ دهندگان، ۴۴ درصد، گفتند که میتوانند به زبان مادری خود صحبت کنند. در پاسخ به این سوال که زبان رسمی ترکیه باید چه باشد، ۷۱٫۵ درصد از شرکت کنندگان گفتند که این زبان باید ترکی و کردی باشد.
دیپلماتهای آلمانی به دیدار کین ادامه دادند و ساعتها با او صحبت کردند تا از وضعیت وی مطلع شوند. او همه چیز را به آنها میگفت.
«روزهای زندان من واقعا سخت بود. وقتی مریض میشدم، مرا به دکتر نمیبردند. به ما دارو هم نمیدادند وقتی هم دادند، سه ماه طول کشید. آنها دارو را به سمت صورت ما پرت میکردند. در حین جستجو، همه لباسهای ما را پاره میکردند. همچنین غذای ما را روی زمین میریختند و لیوانهای ما را میشکستند. دو بار در هفته، ۲۰۰ سرباز سلولها را جستجو و آشفتگی ایجاد میکردند». بسیاری از زندانیان از بیماریهای مزمن رنج میبردند.
ارن کسکین، رئیس انجمن پیشرو حقوق بشر ترکیه (آی.اچ.دی)، از طریق واتساپ به رودا انگلیسی گفت که کین چندین بار از وی خواسته بود به ملاقات بیاید، اما اجازه بازدید نداشت. او گفت حقوق کین به عنوان زندانی نقض شده است.
هوزان کین، مانند بسیاری از زندانیان زن، از نقض حقوق زیادی رنج میبرد. او با بدرفتاریهایی مانند جستجوی نوارها، بدرفتاری کلامی و فحش مواجه شد. با وجود بیماری شدید، در سلول انفرادی نگهداری شد. از دسترسی به نیازهای روزانه خود محروم بود. کسکین، که بیشتر عمر خود را صرف دفاع از حقوق بشر در ترکیه کرده است، گفت: «او فقط به دلیل افکار خود، به دلیل هویت خود به عنوان یک هنرمند کرد محاکمه شد».
«نقض حقوق بشر در زندانها به شدت ادامه دارد. بدرفتاری، جستجوی نوار، ضبط کردن کتابها و روزنامهها و نقض حق درمان [پزشکی] بسیار شدید است. حدود ۱۴۰۰ زندانی مبتلا به بیماری شدید وجود دارند.»
جامعه مدنی در سیستم کیفری (CISST) سازمانی است که زندانهای ترکیه را زیر نظر دارد و از اصلاحات حقوقی حمایت میکند. آنها گفتند که مقامات، اطلاعاتی در مورد تخلفات در زندان ترکیه به اشتراک نمیگذارند. «با این وجود، براساس گزارشاتی که ما و سایر سازمانهای غیردولتی تهیه کردهایم، میتوان گفت که در سالهای اخیر گزارشهای نقض حقوق در زندانهای ترکیه به طور جدی افزایش یافته است. میتوانیم بگوییم که افزایش قابل توجهی در گزارشات زندانیان قضایی و سیاسی به ویژه در دوران همهگیری کرونا وجود داشته است».
کین روزهای خود را در زندان با اعضای پ.ک.ک و جنبش گولن گذراند. CISST در پاسخ به این سوال که آیا با همه زندانیان یکسان رفتار میشود یا با افراد وابسته به این دو گروه متفاوت رفتار میشود، گفت: «در واقع، نقض حقوق زندانی، یک مشکل بسیار فراگیر در زندانهای ترکیه است. زندانیان سیاسی با «شیوههای سیستماتیک» هدف شکنجه قرار میگیرند، اما تخلفات علیه عموم زندانیان «نیز بسیار جدی است».
آزادی
پس از ۸۳۲ روز زندان، کین در ۱ اکتبر ۲۰۲۰ به شرط ماندن در کشور آزاد شد. وی در نوامبر ۲۰۱۸ به دلیل عضویت در پ.ک.ک به شش سال و سه ماه محکوم شده بود. او در فوریه ۲۰۲۱ بار دیگر به اتهام همکاری با تروریسم محاکمه شد.
او گفت که مقامات و سیاستمداران آلمانی به او گفتهاند که به دلیل دخالت آنها آزاد شده است و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و دیگر مقامات ارشد آلمانی پرونده وی را با همتایان ترک خود در میان گذاشتهاند. او حتی ادعا کرد که آلمان هزینه آزادی وی را به ترکیه پرداخت کرده است.
رودا انگلیسی با کنسولگری آلمان در استانبول و وزارت خارجه آلمان تماس گرفت، اما آنها پاسخ ندادند.
دخترش، دیلان، در آلمان برای او مبارزه کرد و با رسانهها و سیاستمداران صحبت کرد. وکیلش میگوید حمایت از وی مقامات آلمانی را مجبور کرد تا پرونده کین را در اولویت قرار دهند. «پس از بحث در مورد این پرونده در پارلمان آلمان، مرکل سه تا چهار بار با مقامات ترکیه ملاقات کرد … آنها به طور خاص برای من آمدند … کنسولگری این را گفت، اما گفتند نمیتوانند این موضوع را برای رسانهها فاش کنند.»
کین در اواسط ماه ژوئیه اجازه بازگشت به آلمان را داشت. هنگام فرود در کلن، چشمانش پر از اشک شد. او در آن زمان به رودا گفت: «من خوشحالم که برگشتم. به عنوان یک مادر، از دیدن فرزندانم بسیار خوشحالم.»
او در تلاش است تا زندگی عادی خود را که در سال ۲۰۱۸ از دست داده بود ادامه دهد، اما محال است بتواند آنچه را که در زندان در ترکیه متحمل شده است فراموش کند.
جلسه بعدی دادگاه او ۲۰ سپتامبر برنامهریزی شده است زیرا محاکمه وی به صورت غیابی ادامه دارد.[۱]
منبع
[۱].https://www.rudaw.net/english/middleeast/turkey/08092021