مهاجرانی که در یک بازی مرگبار گرفتار شدهاند، هر روز شاهد مرگ یکی از اعضای خود هستند…
آوین عرفان، یک زن ۳۸ ساله، چند روز پس از مریض شدن به دلیل سرمای هوا در مرز بلاروس و لهستان، در بیمارستانی در بلاروس درگذشت. او شش ماهه باردار بود و جنین وی نیز فوت کرده است. آوین اهل دهوک بود و قصد داشت با همسر و پنج فرزندش به اروپا برسد…
این سرنوشت تلخ، برای بسیاری از کردها رخ داده یا رخ خواهد داد…
کردها در مرز بلاروس- لهستان و در دمای زیر صفر، در زمین باتلاقی و جنگل سرد، اسیر شدهاند…آنها مانند مجسمههای مومیایی به نظر میرسند، صورتهایشان بیروح است…
دولت دست راستی لهستان اختیارات پارلمانی را برای ساخت دیواری به سبک دونالد ترامپ به طول مرز خود با بلاروس تضمین کرده است و در عین حال با نیرویی متشکل از ۱۷۰۰۰ پلیس مرزی که توسط پرسنل نظامی تقویت شدهاند در این منطقه گشتزنی میکند و مهاجران کرد را در جنگل در مرز نگه داشته است.
بیشتر بخوانید:
مرگ تلخ یک پناهجوی کُرد ایرانی در بلاروس
لهستان یک منطقه نظامی دو مایلی در مجاورت مرز ایجاد کرده است که آنجا خدمات پزشکی، کمک امدادگران داوطلب و حضور خبرنگاران ممنوع است. کریستال ون لیوون، مدیر فوریتهای پزشکی سازمان پزشکان بدون مرز، هفته گذشته به گاردین گفت که سازمانهای غیردولتی باید فوراً به منطقه امن دسترسی پیدا کنند تا به درخواستهای مهاجران و حمایت بینالمللی احترام گذاشته شود.
کردهای عراقی اهل دهوک در نزدیکی مرز ترکیه که شهرشان صحنه نبردهای شدید ترکیه- پ.ک.ک هستند در جنگل و در مرز بسیار هستند.
مهاجران هنگام رسیدن به بلاروس ۱۵۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ یورو هزینه میکنند. عکسهای فرودگاه ورود آنها را با شلوارک و تیشرت نشان میدهد و کاملا واضح است از دمای هوایی که انتظارشان را میکشد بیاطلاع هستند. آنها سپس در هتلهای دولتی تحت مدیریت دولت مستقر میشوند که از آنجا اتوبوسها و حتی تاکسیهای رسمی آنها را به مرز لهستان یا لیتوانی منتقل میکنند.
سپس مرزبانان بلاروس آنها را از کنار حصار عبور میدهند. کاتارزینا واپا، امدادگر داوطلب، میگوید: «صورت برخی از مهاجران را دیدیم که با سیم خاردار بریده شده بودند. ما فیلمهایی داریم که نشان میدهد چگونه بلاروس مهاجران را به جلو میبرد. گاردهای مرزی با سگهای هجومی و با تجهیزات کامل جنگی میایستند…»
به آنها که بین مرزها گیر افتاده بودند، چیزی برای نوشیدن و خوردن نمیدادند… در نتیجه بسیاری جان خود را از دست دادند…
پناهندگان یخ میزنند، تسلیم هیپوترمی شده اند و از ترس و سرما میلرزند. کودکان واکنشهایی شبیه به حملات صرع دارند. رنج و وحشت اینجا فقط انسان را یاد زمان جنگ میاندازد…