فساد در اقلیم کردستان؛ ثمره گروه‌های فاسدی است که حکومت را در اختیار گرفته‌اند

دو حزب اصلی «اتحادیۀ میهنی» و «دموکرات» اقلیم، در ده‌ها پروندۀ فساد دست دارند.

اگر شما دانشجوی رشتۀ علوم سیاسی بوده و در هر دانشگاهی در سطح جهان، حتی غیر معتبر، تحصیل کرده باشید یا اگر مثل نچیروان ادریس بارزانی -رئیس‌جمهور فعلی اقلیم کردستان عراق و عضو دفتر سیاسی حزب دموکرات کردستان عراق- در دانشگاه معتبری همچون دانشگاه تهران، درس سیاست فراگرفته باشید، احتمالاً بعد از حدود یک سال تحصیل، از تکرار مداوم، این اصل را که نهادها و سازمان‌ها برای حل مشکلۀ فساد متولد شده‌اند، با پوست، گوشت و استخوان فهم کرده‌اید. در هنگام تحصیل و در هیاهوی کلاس‌ها، طی هر جلسۀ درس، بیشتر به این پی می‌برید که نهادهای سیاسی، قواعدی را تشکیل می‌دهند که بشر از آن‌ها پیروی می‌کند و این اجماع بین وضع قاعده و پیروی بشری، برای قلع‌و‌قمع‌کردن فساد سر برآورده است. بیشتر مطمئن می‌شوید که این رنج فساد است که انسان‌ها را به سمت سازوکارها و تشکیلات اجتماعی سوق داده است.

از طرفی در همان کلاس‌های درس، در تعریف فساد، مطرح می‌شود که فساد سیاسی یعنی؛ استفاده از قدرت سیاسی برای هدف‌های شخصی و نامشروع و در توضیح احزاب نیز بیان می‌گردد که احزاب سیاسی، شکل خاصی از تشکیلات اجتماعی هستند بر مبنای اساسنامه‌ای مشخص، سازوکاری دقیق و مرامنامه‌ای ملی که ب‎جای سوءاستفاده از قدرت برای منافع شخصی، حزب را به نگاه کلان، متعهد می‌کند. همۀ این نکات مطرح شده به همراه شفافیت مالی و فراهم‌کردن فرصت‌های برابر جزو ویژگی‌های احزاب می‌باشد. در این صورت، پس از مدتی مطالعه و جستجوهای ساده، مبرهن می‌گردد که فساد چه ابعادی دارد و احزاب چه کارویژه‌هایی دارند و مشخص می‌گردد که نقش احزاب در بازی فساد، متمایل به شهروندان است یا فسادگران!

خب دانشجو بعد از طی مدارج علمی، کسب اطلاعات و فهم مطالب به کشور خودش باز می‌گردد تا این دانشِ آموخته شده را با زیست سیاسی خود ترکیب کند. از قضا اقلیم کردستان عراق، زادگاه آقای نچیروان ادریس بارزانی، از جمله مناطقی است که ادعا دارد، تحت نظام حزبی اداره می‌گردد. دو حزبی که در این منطفه قدرت را به‌دست گرفته‌اند و سال‌هاست مسئولیت‌ها را بین خود تقسیم نموده‌اند، حزب دموکرات کردستان و حزب اتحادیۀ میهنی کردستان، نام دارند. حزب دموکرات کردستان با مرکزیت شهر اربیل، در دو استان دهوک و اربیل حضور و خاندان بارزانی رهبری آن را در دست دارد. حزب اتحادیۀ میهنی هم که در دو استان سلیمانیه (مرکز) و حلبچه مستقر است به‌وسیلۀ خاندان طالبانی اداره می‌گردد. این دو جریان سیاسی که بسیار تمایل دارند نام حزب را یدک بکشند، نفوذ گسترده و چندلایه‌ای در اقلیم دارند و تمام ارکان و جریانات قدرت، چه در سطح مالی و اقتصادی و چه در سطح سیاسی و اجتماعی به آن‌ها ختم می‌شود.

 

بیشتر بخوانید: اقلیم کردستان در شمال عراق؛ رویای تعبیرنشده و سرشار از فساد

 

اقلیم کردستان با محوریت این دو حزب در شرایط بسیار بغرنجی بسر می‌برد، مشکلات اقتصادی روزافزون، اعتراض‌های مردمی، ناتوانی نظام حزبی حاکم از ادارۀ اقلیم، از برجسته‌ترین شرایط نابسامان این منطقه می‌‎باشد. اگر بخواهیم به‌صورت موردی هم اشاره کنیم در سال ۲۰۲۰ بود که مردم اقلیم علیه نبود خدمات و فرصت‌های شغلی و فساد دو حزب سکان‌دار قدرت، دست به اعتراض زندند یا همین چند ماه پیش بود که حزب الجیل الجدید (نسل جدید) عراق طی یک اعلامیه بیان کرد که «دو حزب اصلی «اتحادیۀ میهنی» و «دموکرات» اقلیم، در ده‌ها پروندۀ فساد دست دارند.» و خواستار ورود به انتخابات پارلمانی کردستان و تشکیل کمیته‌های نظارتی برای مقابله با فساد و مجازات دانه‌درشت‌های پروندۀ فساد در اقلیم شدند. فساد این دو جریان سیاسی در اقلیم کردستان عراق، امری است که دیگر همگان به آن اذعان دارند.

از بزرگترین پرونده‌های فساد در اقلیم کردستان، نبود اطلاعات دقیق از میزان درآمدهای اقلیم است که از محل گذرگاه‌‎های مرزی، فروش و صادرات نفت و گاز، کمک‌های بین‌المللی، درآمدهای فرودگاه‌ها و مالیات‌های مردمی تأمین می‌شود. در واقع هیچ‎کس از درآمدهای اقلیم، اطلاع مشخصی ندارد و این در حالی است که ثروتمند‌شدن سالانۀ خانواده‌های دو حزب حاکم در اقلیم کردستان و انتشار گزارش‌های رسانه‌ای از حساب‌های بانکی، اموال و دارایی‌‎های کلان این دو خانواده در خارج از عراق، بهانه‌ای برای دور تازۀ اعتراضات اجتماعی در شمال عراق شده است. فعالیت‌های مسلحانه و روابط مشکوک با رژیم اسرائیل و برخی کشورهای منطقه مثل ترکیه و بعضی از شیخ‌‎نشین‌های عربی حوزۀ خلیج‌فارس منجر شده است که فساد در اقلیم، نه تنها یک پروندۀ بومی، بلکه ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی نیز داشته باشد.

 

بیشتر بخوانید: تایید ادعای همیشگی دیدبان حقوق بشر کردستان ایران؛ همکاری اقلیم کردستان عراق با گروه‌های مسلح

 

در آخر پس از ذکر همۀ این موارد و ابعاد پنهان و آشکار ماجرای اقلیم، باید گفت که حزب، مؤلفه‌هایی همچون نگاه کلان، ملی‌خواهی و فرا‌شخصی‌نگری، شفافیت ساختار و سازوکارها، امکان برابر دست‌یابی به فرصت‌ها به دور از امتیازات ویژۀ خانوادگی و خاندانی دارد که برشمردن همۀ این موارد سوالی بزرگ، در اذهان حساس و پرسشگر ایجاد می‌کند که اتفاقاً پاسخ آن را هم باید از آقای نچیروان ادریس بارزانی، به‌عنوان دانش‌آموختۀ سیاست پرسید. کدام یک از این مؤلفه‌های حزب، در دو جریان حاکم در اقلیم کردستان وجود دارد، که آن‌ها خودشان را حزب دموکرات کردستان و حزب اتحادیۀ میهنی می‌خوانند؟ آیا چیزی بیش از دو گروه مسلح فاسد، قابل مشاهده است؟

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید