آنچه مردم کرد، آذری، فارس و دیگر اقوام ایرانی در نوروز جشن میگیرند، زندگی است، دوستی است، گردهمایی خانوادگی و شادی مردمی است
نوروز، جشنی ریشهدار در اعماق تاریخ ایرانزمین و میراثی مشترک برای همه اقوام ایرانی، از جمله کردها، فارسها، لرها، بلوچها، ترکمنها و آذریهاست. آیینی برای زایش دوباره، برای آشتی، نو شدن، مهرورزی و آغازی دوباره برای انسان و طبیعت. نوروز، بخشی از تمدن ایرانی است، نه یک آیین محلی یا قومی؛ نوروز نقطه اشتراک همه ایرانیان در سراسر جهان است و نه متعلق به یک قوم و جریان مذهبی؛ و دقیقاً همین جایگاه تمدنی و همگانی آن است که امروز هدف تحریف، مصادره و سوءاستفاده جریانهای سیاسی فرصتطلب قرار گرفته است. آنها نه از علاقه به نوروز و نه به دلیل ارادت به یک قوم خاص؛ بلکه به دلیل ضدیت با اتحاد ایرانیان و نمادهای این اتحاد، در حال بحرانآفرینی و تنشزایی هستند.
در سالهای اخیر، گروههایی مسلح مانند پژاک، کومله و دموکرات که ریشه در گفتمانهای شبهنظامی و تروریستی دارند، تلاش کردهاند تا با مصادره نوروز و تحریف مفاهیم آن، تصویری ایدئولوژیک، خشن و مسلح از این آیین فرهنگی بسازند. آنها در کمپها و کوههای اقلیم کردستان، مراسمهایی با عنوان «نوروز» برگزار میکنند که بیشتر شبیه رژه نظامی، نمایش مسلحانه، و بیانیهخوانیهای حزبی است تا جشن مردمی نوروز. در این مراسم گروههای مسلح، خبری از صلح، آرامش، محبت و دوستی و تلاش برای بهبود روابط انسانی وجود ندارد. کودکان و نوجوانان با لباس نظامی، شعارهای جنگطلبانه، تصاویر رهبران مسلح، و نمادهای خشونتطلبانه، کوچکترین نسبتی با روح نوروز ندارند. این تحریفها نه تنها بازتاب فرهنگ کردها نیست، بلکه خیانتی به سنتهای هزارانساله مردم کردستان ایران و منطقه است. ناگفته پیداست که این گروههای مسلح بالذات نیز نسبتی با مردم کُرد ندارند. بیشترین قربانیان این گروهها، اتفاقا کردها بوده و هستند. اعضای آنها را کردهای فریبخوردهای تشکیل میدهند که با هدف احقاق حقوق کردها فریب خوردند و اغوا شدند و گمان کردند با سلاح میشود جامعه تشکیل داد و سیاستورزی کرد.
در همین حال، جریانهای پانترک نیز، تحت تأثیر سیاستهای دولت ترکیه و گفتمان ضدکردی نئوعثمانی، با نگاه امنیتی و حذفگرایانه به نوروز مینگرند. نوروز در ترکیه بهطور تاریخی سرکوب شده و همواره به همراه مظاهر فرهنگی کردی با آن مخالفت شده است، چون جشن ملی و سنتی و تمدنی ترکیه نیست. «اینکه رئیسجمهور تُرکیه- البتّه با همراهی و زمینهچینی بعضی جریانهای قومگرای داخلی- به توهّم «مصادرۀ نوروز» گرفتار شود و گستاخانه ادعای ثبتِ جشنِ نوروز را به نامِ «جهانِ خیالی تُرک» بیان کند و در ادامه، تبریزِ عزیز و باشکوه- پارۀ تن و یکی از میراثدارانِ فرهنگِ کهنسالِ ایرانِ بزرگ را- جزئی از میراثِ معنوی کشورِ خود اعلام کند»، نشان میدهد دست ترکیه چقدر خالی است! چون ترکیه همواره در پی مصادره نشانههای تمدن ایران بوده و مساله مولانا جلالالدین بلخی، این بار در ماجرای نوروز تکرار شده است. اتفاقا رفتار ترکیه اثبات میکند نوروز متعلق به کدام کشور و تمدن است. پانترکهای داخلی نیز، بهجای آنکه نوروز را بهعنوان بخشی از فرهنگ ایرانزمین ارج بنهند، یا در صدد بیاهمیت جلوه دادن آن هستند، یا با استفاده از روایتهای قومگرایانه، سعی دارند آن را از هویت ایرانی جدا کنند و جزیی از هویت «پانترکی» توصیف نمایند. این در حالی است که نوروز متعلق به هیچ حزب و گروه خاصی نیست، بلکه جشن همگان است، از تهران تا سنندج، از ارومیه تا شیراز، از تبریز تا تبریز . نوروز، ارتباطی با «مباحثِ قومی» ندارد.
آنچه مردم کرد، آذری، فارس و دیگر اقوام ایرانی در نوروز جشن میگیرند، زندگی است، دوستی است، گردهمایی خانوادگی و شادی مردمی است. فاصله نوروز مردم ایران با آنچه جریانات سیاسی کوهنشین و کمپنشین در اقلیم کردستان به نام «نوروز انقلابی» مطرح میکنند، فرسنگهاست. آنها از آتش نوروز برای گرم کردن اسلحهشان بهره میبرند، حال آنکه مردم از این آتش، گرمای دوستی و وحدت میخواهند. اینکه گروههایی چون پژاک، کومله، و دموکرات نوروز را به ابزاری برای بازتولید خشونت، جذب کودکسرباز، و تبلیغ سیاستهای فرقهای خود تبدیل کردهاند، تهدیدی برای هویت فرهنگی مردم کُرد و همه ایرانیان است. مقابله با این تحریف، وظیفهای بر دوش فعالان فرهنگی، نهادهای حقوق بشری، رسانهها و حتی خود مردم است. هویت ایرانیان و به تبع آنها کردها، نسبتی با تحرکات مسلحانه و خشونتطلبانه ندارد و پژاک و پ.ک.ک و کومله، در حال ماهیگیری از نوروز برای اهداف شوم خود هستند.
نمادها و شعارهای نفرتپراکنانۀ قومیِ، رفتارهای سخیفِ و تهدید دیگران با چماقهای یک شکل و تبدیل هر مراسم جمعی اعم از ملی و باستانی و دینی و مذهبی، به میتینگِ نفرتپراکنی قومی و سیاسی، نه به سود ملت ایران است و نه آن مراسم. دشمن مشترک نوروز و اتحاد ایرانیان، پانها هستند؛ پاتترک، پانکُرد، پانعرب و هر پانِ دیگری که قومیت را بر اتحاد ملی ایران اولویت دهد! منازعاتِ کاذب و مصنوعیِ قومی و قبیلهای، مردود است و ارتباطی به واقعیت جامعه ایران ندارد. موضوعاتِ انسجامستیز و «قومیسازی مناسباتِ اجتماعی»، هدف و رویکرد جریانهای قومگرا است و ایران و مردم آن را نشانه رفته است.
بدیهی است که جشنِ نوروز، جشنِ باستانی، ملّی و افتخارآمیزِ ایرانیان است و به هیچ قوم و قبیلهای تعلّق ندارد و همۀ ایرانیان با هر زبانِ محلّی و مذهبی، بخشی از جغرافیای معنوی این جشن بهشمار میآیند. نوروز نه تنها جشن زندگی است، بلکه سندی است از تداوم تمدن و حافظه تاریخی یک ملت. نگذاریم این سند، بازیچه خشونتطلبانی شود که نه به کردستان و نه به ایران وفادارند، بلکه تنها به منافع حزبی و منطق اسلحه و اصالت ترور دل بستهاند.
دکتر علی فرهمند- مدیرعامل دیدبان حقوق بشر کردستان ایران