جاناتان رندل، نویسنده آمریکایی و خبرنگار سابق جنگ، که سالها در خاورمیانه فعالیت کرده و با همه سران سازمانهای کُرد از جمله عبدالله اوجالان، جلال طالبانی، مسعود بارزانی از نزدیک دیدار و بارها با آنها گفتگو کرده است در کتاب خود که توسط مترجم شهیر کرد ابراهیم یونسی با نام “با این رسوایی چه بخشایشی” به فارسی منتشر شده، عامل اصلی عدم تحقق خواستههای مشروع مردم کرد را سران احزاب و سازمانهای مسلح کردی میداند و آنان را فاقد هر گونه توان سیاسی و دیپلماتیک و افرادی “سادهلوح” و در عین حال “دیکتاتور” معرفی میکند.
این خبرنگار که در طی مراحل حملات صدام به کردها پس از جنگ خلیج فارس حضور داشته و از نزدیک شاهد واکنش رهبران کرد بوده، ضمن انتقاد شدید از سیاست استفاده ابزاری آمریکا از کردها، میگوید اگر رهبران کرد به ویژه جلال طالبانی و مسعود بارزانی به جای دعوت از نیروهای صدام برای سرکوب یکدیگر به مطرح کردن نیازهای فوری مردم آواره توجه میکردند می توانستند از فاجعه آن زمان جلوگیری کنند و اگر حمایت غرب و ایجاد مدار 36 درجه نبود کردها با نسلکشی بسیار گستردهتری مواجه میشدند.
جاناتان رندل در بخشهایی از کتاب خود به چندین مرحله مصاحبه خود با عبدالله اوجالان در سوریه و مصاحبه با عثمان اوجالان در قندیل اشاره و عبدالله اوجالان را فردی “مسخ شده در فرهنگ ترکی” معرفی میکند و مینویسد “این رهبر پکک آنقدر هویت و شخصیت کردی خود را از دست داده که حتی نمیتواند به کردی حرف بزند و فکر کند و شیفیته فرهنگ ترکی” است. این خبرنگار آمریکایی در واکنش به ادعاهای اوجالان در مورد نقش خود در خاورمیانه میگوید “عبدالله اوجالان فردی توهمی است و در سیاست نیز بسیار ناپخته رفتار میکند”. نویسنده که به صورتی گسترده به تحلیل رفتار رهبران سازمانهای کرد میپردازد به این نتیجه می رسد نبود این سازمانها میتواند بسیار بیشتر از وجود آنها برای جامعه کرد مفید واقع گردد.