کردها در منطقه خاورمیانه و در 4 کشور به صورت عمده حضور دارند و در طول سالها برای احقاق حقوق خود تلاش کردهاند. در این میان برخی دولتهای منطقه، رویکرد تبعیضآمیزی علیه کردها در دستور کار قرار دادهاند و این رویکرد، باعث تقض حقوق آنها به عنوان یکی از اقوام حاضر در منطقه شده است.
ترکیه، دارای بیشترین جمعیت کرد در خاورمیانه است، اما تاریخ کردها در این کشور، همواره با سرکوب، تحقیر، نقض نظاممند حقوق اولیه و عدم به رسمیت شناخته شدن وجود کردها در قانون اساسی است. تاریخ نیز نشان میدهد که آتاترک بهعنوان پایهگذار جمهوری نوین ترکیه، کردها را «ترکهای کوهی» نامیده بود؛ یعنی در ترکیه، اصالتاً قومی به قوم کُرد به رسمیت شناخته نمیشود.
در ماده 101 قانون اساسی ترکیه، یکی از شاخصهای کسب مقام ریاست جمهوری، «شهروند تُرک بودن» است. همین امر نیز نشان میدهد این کشور و قانون اساسی آن، اصولا قومیتی به نام کُرد را به رسمیت نشناخته است. حق تکلم به زبان کردی هنوز جایگاه قانونی ندارد و علیرغم تاسیس شبکه TRT KURDI، باز هم محدودیتهای مختلفی علیه کردها وضع شده است و شهرداران مناطق کردنشین بعضا بدون حکم دادگاه، از کار برکنار و روانه زندان میشوند. همچنین احزاب کُردی نیز بارها به بهانههای مختلف قانونی و سیاسی از جمله ارتباط با گروههای مسلح، منحل شدهاند. البته برخی از آنها واقعا با گروههای مسلح کُردی ارتباط داشتهاند و همین امر نیز بهانه لازم را برای سرکوب کردها به دولت ترکیه داده است.
در مقابل، ایران در مقایسه با ترکیه، رویکرد کاملا سازندهای در پیش گرفته است. ایران هرگز و هیچگاه سیاست سرکوب ذاتی یک قوم و انکار وجود آن را اتخاذ نکرده است. به عنوان مثال، بعد از کودتای سال 1980 در ترکیه تا سال 1991 استفاده از زبان کردی ممنوع و غیرقانونی بود. در این مدت و حتی تا پیش از سال 2002، استفاده از زبان کردی در امور آموزشی و رسانهای با محدودیت شدیدی همراه بود. این محدودیتها نیز با استناد به قانون اساسی بود که بعد از کودتای سال 1980 تصویب شده بود. این قانون اساسی، زبان ترکی را زبان رسمی کشور و محدویتها را کاملا قانونی اعلام کرد. از سال 1983 تا 1991 و زمان نخست وزیری تورگوت اوزال، استفاده از زبان کردی در رسانهها و کتب، قانونی اما کماکان صحبت به زبان کردی در محافل عمومی، غیرقانونی بود. ماده 42 قانون اساسی ترکیه بیان میدارد که هیچ زبان دیگری جز زبان ترکی نمیتواند به عنوان زبان مادری برای شهروندان ترکیه آموزش داده شود. حتی معلمان مناطق کردنشین، از صحبت به زبان کردی در کلاس منع شدهاند، حتی اگر هیچکدام از دانش آموزان به زبان ترکی صحبت نکنند.[1]
بعد از مدتها و در سال 2006 بود که دولت ترکیه با پیش شرطهای فراوان اجازه پخش برنامه به زبان کردی را صادر کرد؛ پویانمایی و برنامههای مخصوص کودکان و برنامههای آموزش زبان کردی همچنان ممنوع بود و رسانهها تنها به مدت 45 دقیقه در روز یا 4 ساعت در هفته حق پخش برنامه به زبان کردی داشتند. در سال 2009 که تلویزیون دولتی ترکیه (TRT) پخش شبکه 24 کردی خود را آغاز کرد، بخش قابل توجهی از این محدودیتها حذف شد. شبکه مذکور از حروف X، W و Q استفاده میکرد که در الفبای ترکی وجود ندارند؛ این در حالی است که پیش از سال 2013 استفاده از اسامی کردی که شامل حروف فوق بودند، در ترکیه ممنوع بود و کماکان نیز الفبای کردی در ترکیه، به رسمیت شناخته نشده است.
در سال 2012 دروس زبان کردی به صورت انتخابی در مدارس دولتی، به دانش آموزان تدریس میشد، در حالی که پیش از آن، این امر صرفا در موسسات خصوصی وجود داشت. همه این موارد با توجه به تاسیس شبکه تلویزیونی کردی در ایران در سال 1380 معنادار است. این در حالی است که رادیو کردی در ایران، از دههها پیش از انقلاب سال 57 در ایران فعال بوده است.
نکته مهم دیگر در
خصوص اصلاحات انجام شده در ترکیه طی زمامداری حزب عدالت و توسعه، بخشنامهای و
موقتی بودن این اصلاحات است. توضیح آنکه این اصلاحات، مطابق قانون اساسی نیست[2] و
صرفا حزب حاکم، با دستورالعمل و بخشنامه، اجازه برخی فعالیتها به زبان کردی را
داده است و در صورت خروج این حزب از قدرت، ممکن است دولت و حزب حاکم بعدی، همه
بخشنامهها را ملغی نماید. نباید فراموش کرد که بعد از کودتای نافرجام سال 2015، تعداد
زیادی از سازمانهای رسانهای کردی، انجمنها، مدارس زبان و موسسات فرهنگی، تعطیل
شدند.
[1] . https://www.thenation.com/article/in-turkey-repression-of-the-kurdish-language-is-back-with-no-end-in-sight/
[2] . https://www.nytimes.com/2017/06/29/world/middleeast/amid-turkeys-purge-a-renewed-attack-on-kurdish-culture.html