کردهای سوریه در سیاست خارجی آمریکا: استراتژی بلندمدت یا ابزار سیاسی؟ (قسمت هشتم)

تاریخ انتشار:

نوشته لارا عزیز/ مرکز مطالعات بحران‌ها و کشمکش‌های بین‌المللی، بلژیک

ترجمه از انگلیسی: دیدبان حقوق بشر کردستان ایران

توافق روسیه و ترکیه

1-نیروهای ترکیه مجاز خواهند بود نوار مرزی به طول 120 کیلومتر را نگه دارند که بین گرسپی و سرکانیه قرار دارد و قبلا اشغال کرده‌اند،

2-نیروهای روسی و سوری کنترل بقیه مناطق مرزی را به دست خواهند گرفت و اطمینان حاصل خواهد شد جنگجویان ی.پ.گ. 30 کیلومتر از  مرز دور خواهند شد،

3-نیروهای ترکیه و روسیه گشت مشترک در عمق 10 کیلومتری منطقه امن در امتداد مرز از روز 29 اکتبر را آغاز خواهند کرد،

4-ترکیه و روسیه بازگشت آوارگان داوطلب به سوریه را تسهیل خواهند نمود.

این ائتلاف جدید بین آنکارا و دمشق عجیب به نظر رسید. درواقع، نوعی بازگشت است چون اردوغان در سال 2011 برای سقوط “دوستش” بشار اسد دست به هر کاری زد. آنکارا تصور می‌کرد بشار اسد به زودی سقوط خواهد کرد و اخوان المسلمین به قدرت خواهند رسید. هشت سال بعد، تجدید روابط با سوریه اعتراف به شکست خوردن ترکیه بود (Andlauer, 2019).

روابط سوریه و ترکیه از زمانی تجدید یافت که پوتین توافق 1998 آدانا را مطرح کرد تا اردوغان را قانع نماید روابط دوستانه با دوست سوری خود را از نو برقرار نماید. مراد یکتین، یک نویسنده، می گوید “پوتین از اردوغان قول گرفته از این به بعد تمام روند با همکاری دولت سوریه مدیریت خواهد شد.” این توافق دمشق را ناچار می‌ساخت مانع شود خاک آن به عقبه پ.ک.ک. تبدیل گردد. بنابراین، ترکها همیشه بر این باور بوده‌اند این سند به آنان اجازه می‌دهد عملیات محدود در داخل خاک سوریه انجام دهند. ماده چهارم توافق سوچی نیز بر اهمیت توافق آدانا تاکید می‌کند (Andlauer, 2019). اما، در مورد این ایده‌آل سوالاتی وجود دارد، مانند چه مدت نیروهای ترکیه می‌توانند بمانند و بر سر دهها هزار نفر زندانی نیروی سوریه دموکراتیک به ظن روابط با داعش چه خواهد آمد. اما بدون تردید نقش روسیه به عنوان یک بازیگر کلیدی در سوریه را تحکیم بخشید.

آمریکا می‌توانست از حضور خود اسفاده کند تا کردها وقت، فضا و امنیت داشته باشند و با اسد در مورد مسائل کنترل و حکومت به توافق برسند، موضوعی که برای ترکیه نیز قابل قبول بود اما آمریکا این کار را نکرد (Hiltermann, 2018). درعوض، نبود استراتزی ترامپ راه را برای پیروزی ترکیه در منطقه تسهیل کرد.

2-افزایش قدرت چانه زنی آنکارا

آمریکا نخست به ترکیه گفت ائتلاف با پ.ی.د./ی.پ.گ. موقتی است و سلاح‌های تامین شده در جنگ کوبانی خیلی سریع پس گرفته خواهد شد. اما اوضاع تغییر کرد چون نیاز به داشتن نیرویی موثر علیه داعش وجود داشت. نخست، دیپلمات‌های آمریکایی از علنی کردن روابط خود با ی.پ.گ. خودداری کردند اما نظامیان آمریکایی خیلی سریع مشتاق شدند تا روابط با آن را علنی کنند. بیش از پیش برای کردها سلاح ارسال شد و این سبب افزایش خشم ترکیه گشت به ویژه هنگامی که ی.پ.گ. باحمایت آمریکا در سال 2016 کنترل شهر منبج را به دست گرفت. 

همزمان با تهدید ترکیه برای آغاز عملیات نظامی علیه ی.پ.گ.، آمریکا سر دو راهی قرار گرفت: شاهد فروپاشی کردهای سوریه باشد یا بحران با ترکیه را تشدید بخشد. در نگاه اول، آمریکا یک راهکار موقتی را انتخاب کرد. هنگامی که دهها هزار نیروی ترکیه در نزدیکی مرز مستقر شدند، مقامات آمریکایی در ماه ژوئیه تصمیم گرفتند برای کاهش نگرانی‌های ترکیه پیشنهادی به آن بدهند. این پیشنهاد شامل عملیات مشترک نظامی آمریکا-ترکیه برای ایجاد یک نوار مرزی بود که ی.پ.گ. از آن خارج شود. ترکیه خیلی سریع این پیشنهاد را رد کرد و کنترل فقط خود بر “منطقه امن” تاکید نمود. آنکارا خواهان یک کریدور به عمق 30 کیلومتر در امتداد مرز با سوریه بود که 90 درصد جمعیت کرد سوریه در آن زندگی می‌کند و از آمریکا خواست شبه نظامیان کرد را خلع‌سلاح نماید. همچنین، به گزارش بی بی سی، دولت ترکیه خواهان ایجاد مناطقی بود که به 3 میلیون و ششصد هزار آواره سوریه در ترکیه امکان بازگشت بدهد. هر گونه تغییر بافت جمعیت خیلی بی‌ثبات‌کننده می‌شود و خطر احیای داعش را مطرح خواهد نمود. ترکها فهمیدند با هر تهدید به حمله علیه شمال شرق سوریه، می‌توانند آمریکا را وادار کنند برای خواسته‌های بیشترشان وارد توافق شوند.

در همان حال، کردها هشدار دادند جنگ با ترکیه سبب می‌شود نتوانند زندانیان داعش را نگه دارند. آلدار خلیل، یک سیاستمدار کرد، اعلام کرد “یا باید با ترکیه بجنگیم یا باید زندانیان داعش را نگه داریم، نمی‌توانیم هر دو را با هم انجام دهیم.” کردها از زندانیان داعش به عنوان ابزار فشار استفاده می‌کنند چون می‌دانند پیروزی علیه ترکیه توهمی بیش نیست. حملات ترکیه به 600 مظنون خطرناک داعش امکان داد تا از زندان‌های نیروی سوریه دموکراتیک فرار کنند.

اوضاع وقتی بدتر شد که ترامپ رسما خروج نیروهای آمریکایی از شمال شرق سوریه را تایید کرد. ترکیه بلافاصله تصمیم گرفت برای “مقابله با تروریسم” به ی.پ.گ. حمله کند. درواقع، آنکارا وقت را تلف نکرد، مناطق کردنشین سوریه خیلی سریع بلعیده شدند. هزاران کرد آواره شدند و مقامات سیاسی و نظامی وضعیت اضطراری و بسیج عمومی اعلام کردند. طبق گزارش کردستان24، به گفته سازمان ملل، حداقل 130 هزار غیرنظامی در کمتر از یک هفته فرار کردند. الهام احمد، رئیس مشترک شورای سوریه دموکراتیک، تایید کرد “حداقل 300 هزار نفر محل زندگی خود را ترک کردند و 250 نفر و اکثرا کودک نیز کشته شدند. به علاوه، 300 نفر ناپدید هستند”.  

با توجه به این رخدادها، واضح است شکست آمریکا این منطقه از قبل ویران را وارد بحرانی به مراتب عمیق‌تر کرد و تلاش برای از بین بردن باقیمانده اعضای داعش و توسعه‌طلبی کشورهای منطقه را به خطر انداخت. مسکو و دمشق از خروج آمریکایی‌ها از شمال سوریه خوشحال شدند.   

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

اشتراک گذاری مطلب:

آخرین مطالب

مطالب مشابه
Related

بایسته‌های رویکردهای حمایتی از اعضای نادم و جداشده گروه‌های تروریستی

نویسنده: دکتر احمد کاظمی، استاد حقوق بین‌الملل دانشگاه از منظر...

آیا آلمان نسبت به ایزدی‌های قربانیِ نسل‌کشی عهدشکنی خواهد کرد؟

هزاران ایزدی با خطر اخراج از آلمان به عراق...

برگی از تاریخ: دعوت مسعود بارزانی از نیروهای صدام برای ورود به اربیل

۳۱ آگوست، روزی است که مسعود بارزانی در بحبوحه...

بررسی نقش مسعود بارزانی در جنایت داعش در سنجار

هدف بارزانی چه بود؟ به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان...