دکتر رحیم فرهمند، دندانپزشک کرد، در صفحه اینستاگرامی خود مطالبی را منتشر کرده است که گویا در گفتگو با یک شبکه تلویزیونی فرانسه مطرح نموده است. اظهارات آقای فرهمند از چند زاویه قابل نقد است.
نخست این که موضوع مصاحبه با محل انجام و نوع پوشش آقای دکتر فرهمند به عنوان دندانپزشک با هیچ یک از معیارهای متعارف تلویزیونی و موضوعی همخوانی ندارد. مصاحبه در مطب شخصی وی انجام میشود در حالی که فردی به عنوان بیمار دندانی مراجعه کرده، روی تخت به پشت خوابیده و آقای فرهمند نیز در لباس دندانپزشکی در کنارش نشسته است. این اقدام قبل از هر چیز نقض حقوق بیمار دندانی است. انجام مصاحبه مربوط به تاریخ در حین ویزیت و درمان بیمار نقض اصول پزشکی نیز است چون پزشک باید با دقت به کار خود تمرکز کند نه این که به موضوعی بیربط و خارج از حیطه تخصص خود بپردازد. بیمار دندانی فوق میتواند با استفاده از این فایل ایسنتاگرامی آقای فرهمند از وی شکایت کند و با ارجاع آن به دادگاه ویژه امور پزشکی قطعا خلاف پزشکی این دندانپزشک محرز است. اگر آقای دکتر فرهمند به عنوان دندانپزشک و با موضوعی پزشکی این مصاحبه را انجام میداد، قطعا محل برگزاری مصاحبه و نوع پوشش وی با آن همخوانی پیدا میکرد اما ظاهرا در همان مقدمات کار مصاحبه شکست خورده است یعنی فضای روانی برای تاثیرگذاری بر مخاطب را از دست میدهد و اولین سوالی که در ذهن مخاطب ایجاد میشود مسئله سیاسی احزاب و گروههای مسلح-سیاسی کرد و تحولات خاورمیانه با مطب و دندانپزشک چه ارتباطی دارد؟ آیا این شبکه تلویزیونی آنقدر ضعیف است و نمیتواند کارشناس حرفهای و متخصص موضوع را پیدا کند یا این شبکه آنقدر بیمخاطب است که صرفا برای پر کردن کمی برنامههای خود حتی بحث تاریخی-سیاسی کردها را با یک دندانپزشک و آن هم در مطلب و با لباس پزشکی انجام دهد!
موضوع بعدی خود اظهارات آقای فرهمند است که در عین متناقض بودن فاقد سند علمیاند. وی به عنوان دندانپزشک میداند برای این که موضوعی بتواند مورد تایید همه کارشناسان بیطرف – مثلا دندانپزشکی – قرار گیرد بایستی به اندازه کافی سندیت داشته باشد در غیر این صورت به عنوان اظهار نظر شخصی و البته فاقد وجاهت خواهد بود. آقای فرهمند میگوید «تاریخ میگوید قدیمیترین ملت کرد هستند». این جمله کاملا گنگ، بیمفهوم و دور از هر گونه اظهارنظر کارشناسی است. طبق این اظهارات آقای فرهمند قبل از وجود و حضور کردها هیچ مردمی روی کره زمین نبوده و کردها اولین کسانی بودند که روی این کره گام نهادند! کدام تاریخ؟ کدام منبع چنین میگوید؟ آقای فرهمند به هیچ منبعی اشاره نمیکند و به نظر میرسد مطالبی را نقل قول میکند که در فضای مجازی و بدون سند کپی و پیست میشود و از طرفی خود اظهارات و عدم ارجاع به منبع ثابت میکند وی در این حوزه بدون پشتوانه مطالعاتی حرف میزند، چون اگر واقعا چند کتاب معتبر تاریخ را مطالعه میکرد، هرگز چنین مطالبی را مطرح نمیکرد.
برای اطلاع آقای فرهمند بایستی عرض کرد زمانی که اقوام ایرانی (پارت، پارس، ماد) به فلات ایران آمدند – در مورد ورود آنان از شمال شرق یا شمال غرب اختلاف نظر وجود دارد – اقوام دیگری نیز در این منطقه و البته در بقیه مناطق دنیا حضور داشتند. چند نمونه از اقوام باستانی: اوستروگوتهای ژرمنی در اروپا، تورانیان آسیای میانه، فرانک ها در اروپا، مصر باستان عصر فراعنه، عیلامیان در ایران کنونی، کاسیها، گوتیها، مانائیان، اورارتوها… خلاصه این که کره زمین خالی از سکنه نبود! آقای فرهمند میتوانند برای رد اظهارات خود به جلد اول کتاب تاریخ جهان باستان اثر آ. کاژدان – ن. نیکولسکی- آ. آبرامو.یچ – ژ. ایلین – آ. فیلیپ اف. با ترجمه صادق انصاری، علی الله همدانی، محمدباقر مومنی، نشر اندیشه، مراجعه کنند که در مورد «جامعه اولیه ماقبل تاریخ» است.
دکتر فرهمند میگوید جنگ ایران و روس، جنگ روس و عثمانی، توافق سایکس –پیکو سبب شد تا ملت کرد بین چهار کشور تقسیم شود و در ایران نگه داشتند و در ادامه به سه کشور عراق، ترکیه و سوریه به عنوان کشورهایی اشاره میکند که وجود نداشتند.
بایستی گفت جنگ های ایران و روس که در دوره قاچار شدت گرفت و دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمنچای را به همراه داشت، سبب شد تا مناطق گسترده ای از قفقاز کنونی از جمله آذربایجان و ارمنستان در شمال غربی و طبق پیمان آخال نیز بخشهایی از خراسان به ویژه شهر کردنشین فیروزه از ایران جدا شوند. جالب این که کردهای خراسان برای دفاع از ایران و ممانعت از اشغال و انضمام فیروزه توسط روسیه تزاری 8 سال جنگیدند و سردار عیوض سردار محبوب کردهای این منطقه رهبر این حرکت بزرگ در دفاع ازایران بود و کافیست آقای فرهمند در این زمینه با کردهای خراسان گفتگو کند. تنها مرحلهای که روسها با هدف تجزیه ایران توانستند مدتی در مناطق کردنشین غرب ایران مستقر شوند، دوره یازد ماهه جمهوری مهاباد بود که تمام اسناد و شواهد باقی مانده از آن دوره علنا نشان میدهد شوروی تلاش کرد با بهرهبرداری از خلا قدرت مرکزی در ایران به نام کردها و توسط قاضی محمد، اصالتا غیرکرد و اهل گرجستان، اما به کام خود این منطقه را از ایران جدا و به خاک خود منضم نماید همان کاری که در مورد آذربایجان به سید جعفر پیشه وری سپرده بود. سیاست روسیه امروز نیز چنین است: شبه جزیره کریمه در اوکراین را چند سال پیش دیدیم. پیشنهاد میکنم آقای فرهمند کتاب «تاریخ کرد و عجم» از نشر «جوانه رشد»، نوشته نوشیروان مصطفی را بخواند تا بداند کردها در طی جنگهای ایران و روس در شمال غرب چگونه نیروی جنگی برای کمک به همنوعان مسلمان خود میفرستادند و چند هزار کرد در دفاع از ایران کشته شدند. در مورد جنگهای روس و عثمانی نیز چنین بود. نیروی جنگی اصلی عثمانی علیه روسیه کردها بودند. فرمان فتوای مشهور شیخ عبیدالله نهری به کردها برای دفاع از عثمانی مسلمان علیه روسیه و شرکت خود او با 5 هزار نفر در جنگ 1878-1877 علیه روسیه نمونهای از دهها نمونه دیگر است.
مرزهای کنونی ترکیه، سوریه، عراق توسط سایکس-پیکو در آغاز قرن بیستم تعیین شد. سایکس وزیر خارجه برتیانیا و پیکو نیز وزیر خارجه فرانسه بود. این دو کشور حکومت عثمانی شکست خورده پس از جنگ جهانی اول را بین خود تقسیم کردند و البته روسیه نیز با وقوع انقلاب 1917 بلشویکی از قافله عقب ماند و گرنه به احتمال قوی مرزها چیزی متفاوت از آنچه امروز است میشد، مثلا به احتمال قوی بسیاری از مناطق کردنشین در ترکیه امروز بخشی از «ارمنستان بزرگ» میشد. اما اصل قضیه به نظر میرسد توسط آقای فرهمند فراموش شده و یا از بیان آن خودداری میکند. چرا آقای فرهمند به مرزهای قبل از سایکس-پیکو اشاره نمیکند؟
موضوع اصلی این است: همه مناطق کردنشین از همان آغاز که پارت-ماد-پارس به فلات ایران آمدند و هسته ایران کنونی را تشکیل دادند، بخشی از مرزهای ایران بود. در جنگهای ایران و روم و ایران و یونان قدیم نیز همیشه چنین بود. صدها سال طول کشید تا این که امپراطوری عثمانی شکل گرفت و تقویت شد. پس از جنگها و کش و قوسهای فراوان سرنجام سلطان سلیم یاووز در سال 1514 به ایران – مرز آن از دیاربکر امروز شروع میشد- حمله کرد و تا تبریز را اشغال نمود و سرانجام به مرز ایران-ترکیه کنونی عقب نشینی کرد. کردها برای بیرون راندن اشغالگران عثمانی هزاران کشته دادند. این وضعیت ادامه یافت تا این که در سال 1639 میلادی بین سلطان مراد چهارم و صفویها – که در موضع ضعف قرار داشتند- و طی مذاکراتی سیزده روزه در قصرشیرین امروزی مرزها به صورت رسمی مورد تایید قرار گرفت. مرزهای کنونی ایران و ترکیه تقریبا همان مرز آن دوره است.
با این توصیف، اظهارات آقای فرهمند صحت ندارد و هرگز کشوری مستقل به نام کردستان وجود نداشته تا به چهار قسمت تقسیم گردد. آنچه بوده، همه مناطق کردنشین بخشی از ایران بودند، عثمانی بخشهای گستردهای را اشغال و از ایران جدا کرد، پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول، مناطق تحت اشغال عثمانی به سه بخش تقسیم شد که در سه کشور جدیدالتاسیس ترکیه، سوریه و عراق قرار گرفت. البته، در آستانه مذاکرات متارکه جنگ و تقسیم عثمانی، در ایران تلاشهایی برای اعاده خاک خود از عثمانی صورت گرفت اما دولت وقت بسیار ضعیف بود و انگلستان حتی اجازه نداد هیئتی از ایران برای این هدف در مذاکرات شرکت کند.
برای حسن ختام جملهای از ملا مصطفی بارزانی را برای آقای فرهمند یادآوری میکنم که میگوید «هر جا کرد هست، آنجا ایران است».
باید متاسف شد برای ملت ایران با این اقوام متنوع و ریشه دار که افرادی نژاد پرست نظیر این کوتوله سیاسی که دست پرورده حکومت شوروی در دهه شصت شمسی است چنین افکار بیماری را در جامعه اشاعه میدهند و مجال پیدا میکنند بین جامعه ایران و حتی منطقه تنفر ایجاد کنند به امید روزی که جامعه چند قومیتی هزاران ساله ما از دست وجود چنین سفاکانی رهایی یابد و افکار نژاد پرستانه ایشان ریشه کن گردد
با سلام، می توانید نظرتان را بی توهین هم اظهار فرمایید.
اینکە کردها ایرانی اند جای هیچ شکی نیست، ولی متاسفانە سیاستها در قبال نە فقط کردها، بلکە مثلا بلوچ ها، طوری بودە کە آنها را بە حاشیە راندە و فکر کنم حتی در قانون اساسی هم هست کە پیرو مذهب رسمی کشور بودن از الزامات انتصاب بە پستهای مهم دولتی است. و اکنون شما سفری بە مناطق کردستان و کنید و وضع جادە ها و رفاە عمومی را ببینید، متوجە خواهید شد. عاقل را اشارتی کافیست.
و آنچە کردها می خواهند اجازەی خواندن و نوشتن بە زبان خودشان و وضع مناسب اقتصادی است، کە آدم شرافتمندانە بتواند زندگی کند، نە اکنون کە می توانید تحقیق کنید، برای مختصر درآمدی چە آوارگی ها کە نمی کشیم.
و ما نجابت دیدیم از قوم فارس اینجا در تهران، دیگر نام این همشهری مارا کە نیت اشان خدمت است، نیک یاد فرمایید.
با سپاس.