دیدبان حقوق بشر کردستان ایران به نقل از منابع محلی، از حدود بیست روز قبل مطلع شده بود که یکی از نیروهای ایرانی گروه تروریستی پژاک با نام سازمانی «هوال حمزه» به کرونا مبتلا شده، اما سران پژاک از اعزام او برای درمان جلوگیری کردهاند. دیدبان حقوق بشر کردستان ایران از ابتدای شیوع کرونا با توجه به عدم رعایت بهداشت در مقرهای پ.ک.ک و پژاک هشدار داده بود با توجه به تردد اعضای پ.ک.ک و پژاک به مناطق مرزی برای تهیه جیره و البته اخاذی، امکان دارد این اعضا یا خود آلوده شوند و یا اهالی روستاهای مرزی را به کرونا مبتلا کنند. همزمان نیز اخبار نگران کنندهای از مقرهای پژاک مبنی بر مرگ اعضا به دلیل ابتلا به کرونا به دیدبان میرسید؛ در حالی که پژاک و پ.ک.ک مدعی بودند این نفرات به دلیل حملات ترکیه کشته شدهاند. دیدبان گزارش کرده بود که بر اساس گزارشهای محلی و منابع موثق خبرنگار دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، بیش از ۸۰ نفر بر اثر کرونا در مقرهای پ.ک.ک جان باختهاند.
رفتار پ.ک.ک در اعلام کشتههای هنگام فرار، تسویهحسابهای درونی و… بهعنوان کشته شدگان جنگ با ترکیه و حملات هوایی ارتش ترکیه به اقلیم، تقریباً هر روز تکرار شده است. نکته مهم در این زمینه، اعلام با تاخیر خبر کشته شدن اعضای پ.ک.ک و پژاک است. ماهها، هفتهها و بعضا سالها میگذرد تا پ.ک.ک و خبرگزاری آن، به مرگ یکی از اعضای خود اعتراف کنند. این امر باعث میشود که شائبه قتل اعضا هنگام فرار و یا مرگ آنها بر اثر کرونا قوت بگیرد.
چنانچه ذکر شد در جدیدترین نمونه، «هوال حمزه» بر اثر کرونا فوت کرده است، اما خبرگزاری فرات، روز 17 بهمن اعلام کرد که «حمزه روژهلات» در حین انجام وظایف انقلابی [!!] به دلیل یک حادثه [!!] به کاروان شهیدان پیوسته است»!!!! جزئیات شناسنامه این قربانی تروریسم پژاک به این شرح اعلام شده است:
نام و نام خانوادگی: ناصر علیزاده
کد سازمانی: حمزه روژهلات
محل و سال تولد: کوتول؛ ١٩٩١ (١٣٧٠)
نام مادر و پدر: گلان- علی
تاریخ و محل قتل: ٧ بهمن ١٣٩٩ مقر شاخه نظامی پژاک موسوم به YRK.
اما نام ناصر علیزاده پیشتر نیز در دیدبان مطرح شده بود. در اوائل سال 1399، دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در یک گزارش مستند و متقن دیدبان اعلام کرده بود که شماری از نوجوانان و جوانان ایرانی در مقرهای پژاک و غارهای غیراستاندارد این گروه بر اثر بهمن و برف سنگین، مدفون و احتمالاً کشته شدند. کاوه سقزی، از اعضای پژاک، عامل ربایش این نوجوانان بود. خبر مذکور که برای اولین بار در دیدبان منتشر شد باعث بروز واکنشها و سوالات متعددی در اقلیم کردستان عراق و مناطق کردنشین ایران شده بود. دیدبان همان ایام برای بررسی بیشتر این موضوع و ادامه تحقیقات خود و همچنین طرح سوال از مسئولان پژاک در مورد سرنوشت این کودکان و نوجوانان، به سراغ اعضای خانواده این افراد رفت. خانواده ناصر علیزاده به خبرنگار دیدبان گفتند به شدت نگران جان فرزند خود هستند. پدر ناصر، به خبرنگار ما گفته بود: «فرزندم حوالی پاییز ۱۳۹۸ با فریب عضو پژاک شد. او متاهل است و یک پسر ۴ ساله نیز دارد. اما زن و بچهاش را رها کرده و رفته است. بارها تاکید کردم که درس بخواند، اما او فقط تا سال اول ابتدایی مدرسه رفت و بعد از آن ترک تحصیل کرد». مادر وی نیز به خبرنگار دیدبان گفت «حدود یک سال است که از سرنوشت فرزندم خبری نداریم. همسر و فرزند ناصر، نزد ما هستند و شرایط اقتصادی، بسیار بد است. ناصر مسئول امرار معاش خانواده بود. اکنون در غیاب او همسرش مشغول کارگری است و همچنان در بلاتکلیفی هستند و منتظر حتی یک تلفن از ناصر ماندهاند. اما ما میدانیم که پ.ک.ک و پژاک، اولین کاری که انجام میدهد قطع رابطه فرد با خانواده است. اکنون فرزند چهار ساله ناصر، مدام بهانه پدرش را میگیرد و همسر او نیز بلاتکلیف و منتظر است».
ادامه ابهام در سرنوشت ناصر علیزاده و سکوت رسانههای پ.ک.ک و پژاک
اما اکنون و پس از بیش از 1 سال بیخبری، پ.ک.ک اعلام کرده است حمزه در 7 بهمن کشته شده است؛ اما خبرگزاری فرات با 10 روز تاخیر خبر مرگ وی را اعلام کرده است. اگر نیروی پ.ک.ک بر اثر یک حادثه کشته شده است، چرا باید خبر مرگ وی با 10 روز تاخیر اعلام شود؟ به احتمال زیاد پ.ک.ک در این 10 روز در پی یک بهانه برای مرگ وی بوده و چون نمیتوانسته به شیوع کرونا در مقرهای خود اعتراف کند، علت مرگ وی را حادثه اعلام کرده است. مشخص نیست چه حادثهای در کوهستان میتواند جان یک نفر را بگیرد؟ حمزه از کوه سقوط کرده است؟ چرا پ.ک.ک حقیقت را نمیگوید و چرا جوانان ایرانی باید قربانی جنگ پ.ک.ک و ترکیه شوند؟