حزب دموکرات کردستان ایران یک حزب قومگرای چپِ مسلح است که در شمال عراق مقرهایی دارد. این گروه مسلح که متهم به اقدامات تروریستی است، در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی به عنوان تجزیهطلب توصیف میشود. حزب دموکرات کردستان ایران از سال 1979 میلادی یک جنگ چریکی مداوم علیه دولت جمهوری اسلامی ایران انجام میدهد. این حملات شامل شورش از سال 1979 تا 1998 و همچنین شورش 1989 تا 1996 میشود، و پس از آن حزب عملا غیرفعال شد تا این که آخرین درگیریهای آن در سال 2016 رخ داد. این گروه با دیگر گروههای مسلحِ کُرد مانند کومله و اخیرا پژاک (2015 و 2016) نیز درگیر شده است. درگیریهای دموکرات با پژاک عمدتا در مورد «جنگ محل عضوگیری» بود. پس از تاسیس پژاک (که حزب دموکرات کردستان ایران و کومله با آن مخالفت کردند) این گروه مسلح «جدید» به سرعت در کوههای قندیل مستقر شد و به جذب نیرو در آن دسته از شهرهای کُرد پرداخت که حزب دموکرات کردستان ایران احساس میکند که فقط خودش حق جذب عضو را دارد. یکی از این شهرها اشنویه است. سران پژاک در سال 2016 مسیری زمینی را در مرز عراق و ایران به این گروه نزدیک به اشنویه سپرد. این فضا قلاتوکا نام دارد. حزب دموکرات کردستان ایران با دسترسی آسان به آن اکنون از اشنویه بهعنوان بزرگترین مکان جذب عضو برای خود استفاده میکند. اما نکته مهم در این حوزه، فارغ از اقدامات تررویستی، استفاده از ک.دکان به عنوان سرباز هم توسط پژاک و هم توسط حزب دموکرات کردستان ایران است.
بیشتر بخوانید: ویژه: همکاری مسئولان امنیتی اقلیم با حزب دموکرات کردستان ایران در ربایش جوانان کُرد ایرانی/ لزوم پیگیری جدی وزارت امور خارجه
حزب دموکرات کردستان ایران با هدف دستیابی به مشروعیت داخلی و بینالمللی، خشونت علیه غیرنظامیان را تقبیح کرده و ادعا میکند به اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 3 کنوانسیون ژنو متعهد است و از سال 2007 یکی از امضا کنندگان فراخوان ژنو برای ممنوعیت استفاده از مینهای ضد نفر است. به نظر میرسد این اعلامیههای حزب دموکرات کردستان ایران جنبه نمادین دارد، چون پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک در مورد استفاده از کودکان در درگیریهای مسلحانه، که به عنوان معاهده کودک سرباز نیز شناخته میشود، توسط این گروه رعایت نمیشود. این گروه به طور فعال افراد کم سن و سال را در شهر اشنویه به عضویت خود در میآورد.
فوزیه محمدی اقدم، قربانی جدید حزب دموکرات کردستان ایران
خالد و آمنه پدر و مادر فوزیه برای برگرداندن دخترشان فوزیه به خانه موفق نشدند. فوزیه وقتی دانش آموزش کلاس نهم بود و دیگر به خانه برنگشت، فقط 14 سال داشت. ما با عمو و پدر فوزیه صحبت کردیم. عموی فوزیه، که در بخش آب و فاضلاب شهرداری کوچک اشنویه کار میکند، گفت این گروه را به خوبی میشناسد و افزود: «من همیشه بیرون کار میکنم. خیابانها را جارو میکشم و کانالهای فاضلاب را باز میکنم. این شبهنظامیان، نوجوانانی را که بعد از مدرسه دور هم جمع میشوند، هدف قرار میدهند، با نزدیک شدن به آنان سعی میکنند با دادن وعدههای خیالی آنها را متقاعد کنند تا به عضویت سازمانشان در بیایند. من هرگز تصور نمیکردم که فوزیه نیز گرفتار آنان شود. با مراقبت زیاد او را بزرگ کردیم. برادرم همیشه به خوبی از او مراقبت میکرد، و حتی با وجود اینکه آنها نسبتاً بی بضاعت هستند، اما تلاش کردیم هر آنچه لازم دارد برایش تامین کنیم.»
پدر و مادر فوزیه در طی دوره همهگیری بیماری کرونا دو بار به کردستان عراق رفتند و هزینه این سفر برای خانواده زیاد بود. اما آنها موفق نشدهاند دختر خود را بازگردانند.
پدر افزود: «آنها دختر مرا شستشوی مغزی دادهاند. به همین دلیل او فکر میکند که اگر به ایران برگردد زندانی خواهد شد. با اینکه مرتب به خانه زنگ میزند و میگوید میخواهد به خانه بیاید، اما از دیدن ما خودداری کرد. دخترم آنجا را دوست ندارد و از محیط پادگانی حزب متنفر است. اما سران این گروه تروریستی، به دخترم هشدار دادهاند که اگر به ایران بازگردد، محاکمه خواهد شد. من اینطور فکر نمیکنم. دخترم کم سن و سال بوده و فریب خورده است». پدرش به خبرنگار دیدبان اعلام کرد كه حاضر است هر مبلغ لازم را به اين گروه بپردازد تا آنها دخترش را پس دهند. حتی اگر پرداخت این مبلغ به معنای محکوم شدن وی به دلیل تامین مالی تروریسم باشد، باز هم آماده است و فقط تنها امید او در زندگی این است که دخترش برگردد و دبیرستان را به پایان برساند.
بیشتر بخوانید: گزارش تکاندهنده دیدبان حقوق بشر کردستان ایران از ربایش نوجوانان ایرانی توسط «شبهنظامیان دموکرات کردستان»/ بخش سوم
عموی فوزیه نیز میگوید: «یک دختر چهارده ساله چیزی از سیاست و اسلحه نمیداند. جای او مدرسه و بعد دانشگاه است. این گروهها نمیخواهند کودکان کُرد پیشرفت کنند، چون اگر آنها باسواد شوند و پیشرفت کنند، هیچ کس عضو گروه آنها نخواهد شد، هیچ فرد باسواد و بزرگسالی فریب آنها را نمیخورد. امیدوارم ماه آینده دوباره به کردستان عراق برویم و این بار بتوانیم این دختر را آزاد کنیم.»