آنکارا و برخی دیگر از کشورهای همسایه، هیچ کدام خواهان یک عراق یا سوریه قدرتمند نیستند. برعکس، اختلافات این کشورها برای منافع ملی ترکیه بسیار مفید است. هفته گذشته، نیروهای ترکیه باز هم حملات گروه تروریستی پ.ک.ک در شمال عراق را آغاز کردند. این حمله به دنبال عملیات «پنجه عقاب 2» در کوهستان گارا در ماه فوریه انجام شد که در آن نیروهای آنکارا بدون موفقیت تلاش کردند 13 گروگان را که توسط پ.ک.ک. در منطقه دهوک نگهداری میشدند آزاد کنند. این عملیات که همزمان «صاعقه پنچه»و «رعد و برق پنجه» نامیده میشود، اعزام نیروهای هوایی کماندو به مناطق زاپ، متینا و آواشین را شامل میشود.
این حملات بخشی از الگوی تشدید فعالیتهای نظامی ترکیه در شمال عراق طی شش ماه گذشته را تشکیل میدهند. این نیز به نوبه خود، عنصری از استراتژی گستردهتر حلات نظامی است که آنکارا طی سال گذشته در یک منطقه وسیع انجام داده است. آنکارا عملیاتهای فعال با همکاری نیروهای نیابتی خود در سوریه، لیبی و قرهباغ انجام داده و حضور نظامی قابل توجهی نیز در قطر ایجاد کرده است.
فعالیتهای ترکیه در عراق فراتر از مناطق جغرافیایی هم مرز میباشد. دلیل این اقدام نیز ماهیت جاهطلبیهای ترکیه در مناطق محیطی خود است، و نشان میدهد ترکیه به عنوان یک متحد ظاهری غربی در دوره پیش رو چه برنامههایی دارد. اقدامات کنونی ترکیه در عراق به صورت خاص علیه پ.ک.ک. انجام میشود. هدف این است پ.ک.ک. نتواند آزادی تحرک جنگجویان خود را از مقر خود در کوههای قندیل، واقع در منطقه مرزی سه کشور عراق، ترکیه و ایران، تا مرز عراق و سوریه و 30 درصد خاک سوریه تحت کنترل کردها، را حفظ کند. دولت ترکیه حاکمیت متحد آمریکا (کردهای سوریه) در آن منطقه را چیزی جز جبههای برای پ.ک.ک. نمیداند. ترکیه از ایجاد منطقهای وسیع، تحت عمل و سلطه پ.ک.ک. که از قندیل تا شمال غربی سوریه امتداد دارد، نگران است. بنابراین عملیاتهای «پنجه» در شمال عراق بخشی از مجموعه تهاجمات نظامی است که ترکیه از سال 2016 با هدف تقسیم منطقه سلطه کردها به بخشهای قابل کنترل انجام داده است.
همه این عملیات ممکن است از لحاظ نظامی به عنوان «موفقیت شایسته» تلقی شود. جنگجوهای کرد توانایی به عقب راندن ارتش ترکیه در عملیات متعارف را ندارند. علاوه بر این، در عراق، استفاده گسترده ترکیه از هواپیماهای بدون سرنشین ضربه مهمی به مزیت اصلی قبلی جنگجوهای پ.ک.ک وارد کرده است یعنی دانش برتر آنها در مورد زمین آن منطقه و در نتیجه توانایی حرکت در آن بدون شناسایی توسط نیروهای ترکیه.
ترکیه اکنون حضور قابل توجهی در این مناطق عملیاتی امنیتی در عراق و سوریه دارد. آرزو ییلماز، یک محقق ترک، که این هفته با سایت المانیتور مصاحبه کرد، تخمین میزند که حدود 5000 نیروی ترک در خاک عراق مستقر باشند. تعداد نیروهای ترک در سوریه چیزی در حدود 12 تا 20 هزار نفر است. جنگندههای اف-16، توپخانه و هواپیماهای بدون سرنشین از آنان پشتیبانی میکنند. ترکیه شبکهای از ایستهای بازرسی و پاسگاهها در شمال عراق ایجاد کرده است. سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه، این هفته اعلام که ترکها قصد دارند در متینا پایگاه ایجاد کنند. این علاوه بر 37 پایگاه نظامی تخمینی ایجاد شده توسط ترکیه در خاک کردستان عراق از زمان آغاز عملیاتهای «پنجه» خواهد بود. بیشتر این پایگاهها به مرز نزدیک هستند، در حالی که برخی از آنها تا عمق 40 کیلومتری خاک عراق قرار دارند. قابل ذکر است که این تهاجمات بدون مشورت با حکومت اقلیم کردستان در شمال عراق انجام میشود که نیروهای مسلح آن مسئولیت تامین امنیت مرز را دارند.
منابعی در حکومت اقلیم کردستان گفتند که آنها این عملیات را بخشی از تلاش ترکیه برای تبدیل اقلیم کردستان در شمال عراق به یک ساتراپ ترکی میدانند. براساس این نظر، تهدید پ.ک.ک بهانه مفیدی برای این منظور است. بنابراین، چه درسهای استراتژیک گستردهتری میتوان از فعالیت ترکیه در این کشورهای عربی همسایه و نیمهتجزیهشده طی سالهای اخیر آموخت؟
تا آنجا که پروژههای ترکیه و ایران از نظر فیزیکی یکدیگر را تحت تاثیر قرار دهند، نتیجه آن تنشهای محلی خواهد بود. این موضوع به عنوان مثال (در حال حاضر، این تنها نمونه واقعی است) در منطقه شنگال، در مرز سوریه و عراق قابل مشاهده است. ترکیه به عنوان بخشی از تلاشهای خود برای قطع ارتباط جغرافیایی قندیل و پ.ک.ک با شمال شرقی و مناطق کردنشین سوریه، به دنبال کنترل این منطقه است.
کردهای عراق هنگام تظاهرات علیه حملات ترکیه به سوریه، در مقابل ساختمان سازمان ملل در اربیل، پرچم ترکیه را پاره میکنند
ایران نیز میخواهد آن منطقه را نیز کنترل کند، چون به عنوان یک نقطه ورود به سوریه برای ایران است. در هفتههای اخیر شایعاتی مبنی بر احتمال عملیات مهم ترکیه در منطقه شنیده میشود. اما چنین عملیاتی به خاطر تبعات احتمالی نظامی و دیپلماتیک هنوز انجام نشده است. تا زمانی که ترکیه فعالیتهای خود را به پ.ک.ک. و حکومت اقلیم کردستان محدود کند نه بغداد و نه تهران مخالفت جدی ندارند. در واقع، این دو کشور همراه با آنکارا با فعالیتهای تجزیهطلبانه، مسلحانه و تروریستی برخی کُردها مخالفت استراتژیک دارند. شنگال، یک گامِ بیش از حد و عبور از خط قرمز است.
ترکیه در منطقه وسیعتری از موصل، جاهطلبیهایی را تعریف کرده است که ملیگرایان ترک آن را ولایت عثمانی سابق موصل میدانند. اما در اینجا نیز موضوع، تمایل به محدود کردن خودمختاری کردها را نیز شامل میگردد.
علیرغم این اصطکاکهای محلی، ترکیه و ایران در مسیر برخورد و تقابل با هم قرار ندارند. در بیشتر موارد، جاهطلبیهای این کشورها در زمینههای مربوطه با هم همپوشانی ندارند و به یکدیگر آسیب نمیزنند. پروژه ایران در مناطق جنوبیتر عراق مانعی برای دستیابی به اهداف آنکارا علیه کردها نیست. عکس این نیز در مورد بلندپروازیهای ایران برای رسیدن به مدیترانه و عملیات در برابر اسرائیل است.[1]
نویسنده: جاناتان اسپایر
[1]. https://m.jpost.com/middle-east/turkey-and-iran-parallel-islam-imperialist-ambitions-for-the-middle-east-667473/amp?__twitter_impression=true