خانم مارکوس در صفحه 70 به تلاشهای اوجالان برای ایجاد روابط حسنه با مسعود بارزانی اشاره میکند و میگوید: اوجالان از بارزانی خواست اجازه دهد اعضای پ ک ک در شمال عراق مستقر شوند. اوجالان این را اقدامی تاریخی توصیف کرد. چون اگر بارزانی اجازه نمیداد امکان انجام عملیات چریکی علیه ترکیه غیرممکن بود و سوریه هرگز اجازه چنین کاری را نمیداد. پ ک ک زمان را از دست نداد و فورا در منطقه لولان در مثلث مرز عراق-ایران-ترکیه مقرهایی را ساخت.
صلاح الدین چلیک میگوید: اوضاع زندگی در مقرها بسیار وخیم بود. هوا بسیار سرد و برفی. راهها صعبالعبور بودند. لباس کافی نداشتیم. غذای ما نیز فقط گندم آبپز بود.
خانم آلیزا مارکوس در صفحه 71 کتاب به مراحل اولیه تدارک پ ک ک برای جنگ میپردازد و میگوید سه سال از کودتای ترکیه گذشته بود اما پ ک ک هنوز مدعی بود با دولت خواهد جنگید و همه گروههای کردی به اوجالان میخندیدند و او را مسخره میکردند چون خشونت و اقدام مسلحانه را مضحک میدانستند. پ ک ک نیز به تدریج اعضای مسلح خود را به شمال عراق میفرستاد. در مراحل اولیه همه اعضایی که وارد خاک ترکیه شدند کشته یا دستگیر شدند و تعدادی نیز از فرصت استفاده و فرار کردند.
مسعود آکیول در این زمینه میگوید: اوجالان به کادرهای خود میگفت تابستان آینده عملیات نظامی را آغاز خواهیم کرد و تابستان میرسید اما باز به قول خود عمل نمیکرد. اوجالان به موضوع جوک در بین گروههای مسلح کرد و ترک در ترکیه تبدیل شده بود.
کمال بورکای از منتقدان سرسخت پ ک ک در سال 1983 کتاب سابق خود که تحلیلی بر اقدامات پ ک ک بود را از نو منتشر کرد و در آن نتیجهگیری کرد پ ک ک محصول شکست افراد شکست خورده است و اعضای آن نیز افرادی بیسواد و لمپن هستند.
نویسنده میگوید: البته فقط پ ک ک اعضای مسلح نداشت آلا رزگاری نیز در سال 1980 تعداد 150 عضو مسلح را وارد شمال عراق کرد اما بر اثر اختلافات ایدئولوژیک در سال 1983 متلاشی شد. در صفحه 73 مینویسد: حتی گروههای چپگرای ترک نیز وقتی متوجه شدند پ ک ک دورویی میکند و به روشهای خشونتآمیز روی آورده در روابط و همکاری خود با آن تجدیدنظر کردند. مسعود آکیول طی نامهای تند به عبدالله اوجالان خواهان آزادی همه افراد از جمله اعضای دستگیر شده پ ک ک شد چون اوجالان دستور دستگیر همه منتقدان را داده بود اما اوجالان به توافق خود با چپگرایان ترک نیز عمل نکرد. وی میگوید طی دیداری حضوری نیز به اوجالان گفتم یک سری درخواستهای استخبارات سوریه از ما نشان میدهد ما ابزار دست آن هستیم و این برای ما قابلقبول نیست اما اوجالان به حرف من گوش نکرد. ما نیروهای خود را خارج کردیم اما اوجالان شرایط را پذیرفت و ماند.
نویسنده در صفحات بعدی به نحوه آغاز اقدامات مسلحانه پ ک ک میپردازد و در ادامه در صفحه 90 به افزایش دیکتاتوری اوجالان میپردازد که بر اثر آن تعدادی از اعضای پ ک ک با وی مخالفت میکنند و اوجالان دستور قتل آنها را صادر میکند. یکی از این افراد “سمیر” مسئول پ ک ک در اروپاست. سلمان آرسلان عضو سابق پ ک ک در مورد سمیر میگوید: او فردی جزمگرا نبود. وی به بحث در مورد همه چیز معقتد بود. به آمدن تصمیم از بالا اعتقاد نداشت. وی میگفت اعضا باید استقلال عمل در تصمیمگیری داشته باشند. اوجالان از این مسئله خیلی نگران بود چون اقتدار وی زیر سوال میرفت. اوجالان نخست تلاش کرد تواناییهای سمیر در اروپا را کاهش دهد و از طریق افراد خود توانمندیهای وی را زیر سوال برد. به تدریج او را به خیانت و عدم اعتقاد به اصل پ ک ک متهم نمود. سمیر از تسلیم شدن به درخواستهای اوجالان برای تسلیم شدن محض خوددداری کرد. وی فردی باهوش و روشنفکر بود. سمیر میگفت نباید همه چیز را در شخص اوجالان دید. این عضو پک ک میگفت پ ک ک ضد دموکراسی است و باید خود را با معیارهای دموکراتیک سازگار کند و این برای اوجالان خطرناک بود. سمیر در محیط اروپایی دموکراسی را لمس میکرد.