مقدمه
در قرن بیستم، تروریسم به یکی از جدیترین تهدیدها علیه ارزشهای دموکراتیک، صلح و امنیت بینالمللی تبدیل شده است. کشورهای منطقه با هدف حفظ سیستم سیاسی دموکراتیک خود و کمک به صلح و امنیت بینالمللی با دادن بهای سنگین با تروریسم مبارزه کردهاند.
پ.ک.ک در اواخر دهه هفتاد میلادی تاسیس شد، اگرچه ریشه آن به قبلتر بر میگردد. این سازمان تروریستی اولین حمله مسلحانه خود را در منطقه اروح از توابع شهر سیرت در سال 1984 انجام داد. پ.ک.ک با سازماندهی حملات متعدد از این تاریخ هزاران غیرنظامی را به قتل رسانده و تلاش میکند مانع رشد و توسعه مناطق کردنشین شود. بنابراین، پ.ک.ک و سازمان چتری آن یعنی ک.ج.ک. در طی چهار دهه تلفات زیادی وارد کرده و باعث زیانهای شدید سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در منطقه شده و اکنون بزرگترین مشکل فراروی ترکیه است. پ.ک.ک علاوه بر زیان و خسارت وارده به ترکیه و شهروندان، به سازمانی تروریستی تبدیل شده که نه تنها صلح و امنیت منطقهای بلکه بینالمللی را نیز تهدید میکند.
پ.ک.ک و شاخههای آن در طی سالها به یک سازمان چتری به نام ک.ج.ک. تبدیل شدهاند. این سازمان تروریستی قصد تجزیه کشورهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه را دارد. این سازمان تروریستی برای رسیدن به هدفش با نام پ.ک.ک در ترکیه، پ.ی.د. و شاخه مسلحاش ی.پ.گ. در سوریه، پ.چ.د.ک. در عراق و پژاک در ایران فعالیت میکند.
از طرف دیگر، جنگ داخلی کنونی سوریه ثابت میکند تلاش بینالمللی برای مبارزه با تروریسم پ.ک.ک ناکافی بوده است. مشاهده میشود اگرچه این سازمان تروریستی صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی را تهدید میکند اما بازیگران بینالمللی در مبارزه جدی با آن و سازمان چتریاش بی میل هستند. حتی بعضی از آنان با این سازمان وارد همپیمانی شدهاند. از این منظر، بازیگران بینالمللی استدلال میکنند اقدامات ضدتروریستی بایستی عمدتا علیه داعش و القاعده متمرکز باشد و این مسئله را که پ.ی.د. شاخه پ.ک.ک در سوریه است نادیده میگیرند.
اما نبود حمایت در مبارزه علیه پ.ک.ک و شاخههای آن و همچنین گسست در مبارزه به خاطر همکاری با این شبکه تروریستها سبب میشود ارزشهای دموکراتیک و بشردوستانه جهانی را به خطر میاندازد که حس مشترک بشری را در بر میگیرد. در کل، پ.ک.ک نماینده ساختاری است که در آن جایی برای آزادی اندیشه وجود ندارد که از اصول بنیادین حقوق بشر میباشد و اساس جامعه دموکراتیک را تشکیل میدهد. پ.ک.ک نخست به عنوان یک گروه مارکسیست-لنینیست ظاهر شد اما سپس به یک جنبش تروریستی قوم-محور تبدیل گشت. همچنین،پ.ک.ک با طرد و ریشهکن کردن دیگر گروهها و سازمانهای کرد و اعلام آنان به عنوان دشمن، یک مجموعه ذهنی مشکلساز را بر هوادارانش تحمیل میکند(1). این ذهنیت در همه جای گروه از جمله در اساس ایدئولوژیک و عملیات مسلحانه آن حضور دارد. پ.ک.ک در راستای این ویژگی تحمیل کردن خود، به اعدامهای درونسازمانی نیز دست میزند و بر مخالفان خود در ترکیه و خاورمیانه فشارهای مرگبار میآورد.
پ.ک.ک همگام با ماهیت سرکوبگرایانه و تحمیلی، با اقدامات خود همانند داعش و القاعده حق حیات را نیز نقض میکند. موارد نقض حقوق بشر توسط پ.ک.ک عبارتند از قتل غیرنظامیان، حملات انتحاری، استفاده از کودکسرباز در عملیات مسلحانه، عضویت اجباری، پاکسازی قومی و تخلیه اجباری مردم از مناطق مختلف. در این چارچوب است که مقاله حاضر معتقد است بین پ.ک.ک و دیگر گروههای تروریستی بینالمللی مانند داعش و القاعده تفاوتی وجود ندارد، چون اقدامات آنها ماهیت مشترک دارد. در نتیجه، همکاری بینالمللی علیه پ.ک.ک همانند همکاری علیه داعش و القاعده به حفظ ارزشهای دموکراتیک و بشردوستانه، صلح و امنیت بینالملل کمک شایانی خواهد کرد. در راستای این هدف، مقاله حاضر بر اقدامات خشن پ.ک.ک علیه ارزشهای دموکراتیک و بشری و پیشرفت اقتصاد لیبرال تمرکز میکند.
اقدامات پ.ک.ک علیه ارزشهای بشردوستانه و دموکراتیک
دموکراسی یک سیستم ایدهآل است تا به لطف ویژگی تکثرگرایانه لیبرال خود از حاکمیت قانون و حقوق بشر اساسی محافظت کند. تضمین تداوم این سیستم به محافظت و بهبود ارزشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و لیبرال بستگی دارد. اما امروز، سازمانهای تروریستی به ساختارهایی تبدیل شدهاند که با حمله به غیرنظامیان جنایات غیرقابل قبولی را علیه بشریت و دموکراسی مرتکب میشوند. پ.ک.ک با هدف قرار دادن غیرنظامیان در طی سالها محور اصلی این تهدید تروریستی است که بشریت و جامعه آزاد دموکراتیک را هدف قرار میدهد.
حملات تروریستی پ.ک.ک علیه نظم دموکراتیک اجتماعی شامل نقضهای جدی علیه بشریت مانند قتل غیرنظامیان، حملات انتحاری، استفاده از کودکسربازان در درگیریهای مسلحانه، پاکسازی قومی، تخلیه اجباری مردم از محل زندگیشان و نقض آزادی اقتصادی میشود. نگاهی مفصل به این موارد نقض برای مهم است تا تهدید پ.ک.ک علیه بشریت و دموکراسی را بهتر به تصویر بکشد.