روز دوم اسفند هر سال را روز جهانی زبان مادری نامیده اند. در این روز، همه علاقمندان و فعالان هر زبانی به بررسی آخرین وضعیت زبان مادری خود می پردازند و متناسب با آن می نویسند، برنامه ریزی می کنند، پیشنهاد یا انتقاد… می کنند. علاقمندان و فعالان زبان کردی نیز از این این امر مستثنی نیستند.
زبان کردی چیست؟ کردی یکی از شاخه های مهم زبان های ایرانی است. در مورد تقسیم بندی زبان کردی بین فعالان کرد دیدگاه واحدی وجود ندارد. در حالی که بیشتر فعالان زبانی و به ویژه سیاسی کرد بر زبان کردی تاکید می کنند، اما آنچه عملا وجود دارد عبارتند از: زازاکی زبان حدود دو میلیون نفر در ترکیه که بسیاری خود را کرد نمی دانند و به تالشی و گیلکی بیشتر شباهت دارد تا کردی. هورامی که در بخش هایی از استان کردستان و کرمانشاه و مناطقی مانند حلبچه در اقلیم کردستان تکلم می شود. زبانشناسانی مانند مک کنزی، آساطوریان، کرینبروک، … آن را کردی نمی دانند. کردی کرمانجی، زبان اکثریت است. کردی سورانی در مکریان، استان کردستان، بخش هایی از اقلیم کردستان تکلیم می شود. کردی کلهری در کرمانشاه، کردی فیلی در ایلام نیز وجود دارد. زازاها هورامی، سورانی، کرمانجی را متوجه نمیشوند، هورام ها کرمانجی، سورانی… را متوجه نمیشوند… و قس علی هذه. در این میان کرمانجی و سورانی از لحاظ نوشتار توانسته اند مطرح شوند. کرمانجی و سورانی هر دو کردی هستند اما اکنون آن قدر از هم فاصله ساختاری گرفته اند که نه در نوشتن و نه گفتار برای همدیگر قابل فهم نیستند مگر این که همانند هر زبان دیگری یکی دیگری را یا بگیرد. آنچه عملا وجود دارد چندین زبان کردی است نه یک زبان کردی.
به نظر می رسد هدف فعالان سیاسی کرد از تاکید بر یکی بودن زبان کردی سیاسی است. اما این می تواند فقط در صورت وجود امکانات لازم با حذف همه شاخه های زبان واحد ادعایی کردی و انتخاب یکی تحقق یابد و کردی سورانی بیشتر مورد نظر آنان است که در اقلیم کردستان به عنوان زبان رسمی اعلام شده و تنش های زیادی را نیز ایجاد نمود.
همان طور که در بالا گفته شد زبان کردی از خانواده ایرانی است لذا اگرچه امروز در جغرافیای سیاسی ترکیه، سوریه و عراق (سه کشور نوپای پس از جنگ جهانی اول) نیز تکلم می شود اما هنوز هم در حوزه تمدن ایرانی قرار دارد. در حالی که کردها در ترکیه حتی با ممنوعیت حرف زدن به زبان خود مواجه هستند و دولت به صورت رسمی حتی وجود کردها را انکار می کند، هزاران کرد به خاطر حرف زدن به زبان خود تحت تعقیب قضای قرار گرفته اند، در ایران می توان با دو رویکرد قبل و بعد از انقلاب اسلامی به آن پرداخت.
قبل از انقلاب رضاخان پهلوی در دیدار با مصطفی کمال آتاترک شیفته سیاست های وی از جمله ممنوعیت کردی شد. در بازگشت با تقلید از “ترکهای کوهی” نامیده شدن کردها در سیاست ترکیه، کردهای ایران را “ایرانیان کوهی” نامید و زبان کردی را “گویشی محلی و فاقد هر گونه ادبیات مکتوب” نامید در حالی که قدمت ادبیات مکتوب کردی به حدود هزار سال بر می گردد. تمام شاعران کلاسیک این ادبیات بدون استثنا روحانی دینی و اهل مدارس دینی هستند. قبل از اسلام زبان کردی مکتوب وجود نداشت و یا حداقل تاکنون هیچ سندی دال بر وجود آن پیدا نشده است اما پس از اسلام کردها نیز از الفبای عربی برای نوشتن استفاده کردند و یک ادبیات غنی کلاسیک آفریدند. سیاست انکار و تحقیر زبان کردی در دوره پهلوی سبب واکنش های کردها شد و زمینه را برای بهره برداری احزاب و گروههای سیاسی و مسلح مانند حزب دموکرات کردستان ایران فراهم آورد اما پس از انقلاب اسلامی ایران رویکرد نسبت به کردها و زبان آنها تغییر یافت.
ایران پس از انقلاب برای اولین بار در اصل 15 قانون اساسی کردی را همانند زبان دیگر اقوام ایرانی “زبان” نامید. اگر با سیاست رسمی ترکیه – حتی در حال حاضر مقایسه کنیم- این یک انقلاب بزرگ برای زبان کردی در سیاست رسمی است. این فرصت رسمی متاسفانه به درستی مورد استفاده قرار نگرفت و به ویژه در سال های اوایل انقلاب تحت تاثیر فضای امینتی مناطق کردنشین قرار گرفت. احزاب کردی که قبل از انقلاب در جستجوی حداقل ها بودند از این امتیازهای رسمی حداکثری استفاده نکردند و با اقدامات مسلحانه خود فضای امنیتی را سد راه توسعه از جمله توسعه فرهنگی و زبانی کردند. پس از سال ها و با آرام شدن نسبی فضای مذکور رشته زبان و ادبیات کردی در دانشگاه کردستان تاسیس شد، زبان کردی به عنوان زبان رسمی در اداره ترجمه رسمی قوه قضائیه ثبت شد، چندین کانال رادیویی استانی و یک شبکه رادیو و تلویزیونی سحر در تهران تاسیس شد. فضای کنونی نشان از افقی امیدوارکننده می دهد اما با بررسی زبان کردی موارد مذکور شاهد سنگینی بیش از حد به نفع کردی سورانی هستیم و کردی کرمانجی، قدیمی ترین شاخه کردی و زبان اکثریت، عملا از صحنه بازمانده است. سیاست زبانی دولت مرزبندی بین آنها و ترویج یکی نیست و جالب این که دولت همه را به عنوان زبان کردی می بیند و فقط تعدادی از خود فعالان کرد هستند که بر مرزبندی زبانی خود تاکید می کنند اما آنچه عملا راه رشد و توسعه کردی کرمانجی در ایران از جمله تاسیس رشته در دانشگاه را سد کرده تاکید افراد افراطی این حوزه بر الفبای لاتین برای آن است در حالی که قدیمی ترین آثار مکتوب به این کردی هستند و همگی به الفبای فارسی/عربی موسوم به آرامی همان چیزی که کردی سورانی در ایران و عراق به آن می نویسند. این اصرار سبب می شود تا گسستی زبانی و فرهنگی بین کردها ایجاد شود یعنی عملا کردهای کرمانجی از بقیه بافت جامعه کرد جدا بیفتند و با میراث فرهنگی و زبانی چند صد ساله خود نیز ارتباط خود را قطع کنند و به نوعی میراث فرهنگی و زبانی خود را از دست بدهند همان کاری که در ترکیه نوین نسبت به ترکی عثمانی کردند و اکنون در ایجاد ارتباط با آن دوره در یک بحران واقعی قرار دارند. این رویکرد افراد افراطی نسبت به کرمانجی سبب می شود تا مانع رشد و توسعه کرمانجی همانند سورانی در میدان رسمی شوند و رویکرد آنان سیاسی است نه علمی.
به هر روی، توجه به ادبیات و زبان اقوام ایرانی علاوه بر اینکه مورد تایید قانون اساسی قرار دارد با حمایت و همراهیهای موثری نیز قرین است. تعداد قابل توجه رسانههای مکتوب، مجازی و دیداری و شنیداری در حوزه زبانهای قومی در کنار حضور فعال در حوزه کتاب و نشر و بطور کلی فضای نسبتا مناسب فرهنگی با یک چالش بسیار جدی در حوزه زبان و ادبیات و بطور کلی فرهنگ کردی روبرو است این چالش عمدتا در حوزه نخبگان قرار دارد و تلاش آگاهانه و بعضا غیرآگاهانه در مسیر سیاستزدگی فرهنگی سبب گردیده تا در مواردی فرهنگ اصیل کردی در مسلخ احزاب و گروههای قدرتطلب قربانی شود این رویکرد نخبگانی متاسفانه سبب گردیده تا فضای کردی با این برچسب تبلیغ و شناسانده شود این در حالی است که اساسا این همه واقعیت نیست و لازم است تلاش شود که این موضوع نیز تبیین شود.
زوان لهکیتان هیشته جا! لهکی زوانیکه بین کلهری و هورامی!