از روزی که آمریکا به نیروی سوریه دموکراتیک (ق.س.د) اعلام کرد که برای آزادکردن منطقه غیر کُرد دیرالزور در شمال شرق سوریه (که بزرگترین میادین نفتی سوریه را دارد) آماده شود، کاخ سفید برای دزدیدن، یا «نجات نفت سوریه» از کنترل دولت بشار اسد طرحی دیوانهوار ایجاد کرده است. نیروی سوریه دموکراتیک، که از آغاز درخواست خودمختاری در سوریه، امید خود را به حمایت سیاسی غرب بسته بود، با اشتیاق این طعمه را قبول کرد. این نیرو پیشتر در جنک علیه داعش نیز به نیروی زمینی آمریکا تبدیل شده بود و سابقه سیاهی در نقض حقوق بشر به خصوص حقوق غیر کردها و همچنین استفاده از کودکان به عنوان سرباز داشت.
در آن مرحله، نفت دیرالزور به شیوهای آماتوری، ابتدایی آماده و روزانه به قیمت یک و نیم میلیون دلار و تحت کنترل داعش به بیرون از منطقه قاچاق و در ترکیه و عراق فروخته میشد. در اکتبر 2017، نیروی سوریه دموکراتیک با حمایت هوایی آمریکا توانست این میادین نفتی را یکی پس از دیگری در اختیار بگیرد و بقیه اعضای داعش را به مخفیگاهِ بیایانیاش در باغوز (Baghuz) براند.
آمریکا بسیار سریع نیروهایش را به حرکت در آورد تا «از نفت نگهبانی کند»، و به نیروهای ویژه سوریه دموکراتیک آموزش داد تا آنان را همراهی کنند. اکنون هر دو طرف نفت را در اختیار دارند، اما به خاطر تحریمهای تحمیلی آمریکا نمیتوانند آن را بفروشند. نیروی سوریه دموکراتیک مورد حمایت آمریکا به صورتی پارادوکس شبکه کوچک سابق قاچاق را دوباره به راه انداخت و نفت سوریه را به دولت سوریه فروخت که تحت «تحریمهای حداکثری» آمریکا قرار دارد اما در عین حال از همان نفتی محافظت کرد که همزمان به مناطق تحت کنترل دولت جریان داشت. نیروی سوریه دموکراتیک با این تجارت تجربه سیاسی خود در شمال شرق سوریه را تامین مالی کرد و آمریکا نیز اجبارا آن را نادیده گرفت.
یک ناظر حقوق بشر سوریه در اوت 2019 گفت روزانه 16 هزار بشکه از مناطق تحت کنترل نیروی سوریه دموکراتیک به مناطق تحت کنترل دولت سوریه منتقل میشد. همچنین، روزانه 8 هزار بشکه به شمال عراق قاچاق میشد.
قبل از آغاز جنگ داخلی سوریه با شورش افراد بهاصطلاح «شورشیان میانهرو» در سال 2011 که به تهاجم جهادیها منجر شد، این کشور روزانه 380 هزار بشکه در روز نفت خام تولید میکرد. اکنون تولید آن به کمتر از 60 هزار بشکه در روز کاهش یافته و بیشتر آن نیز به شیوه پالایش سنتی آماده و با خطوط لوله فرسوده منتقل میشود که آلودگیهای شدید زیست محیطی ایجاد میکند.
تجربه اسرائیلی
یک پیمانکار آمریکایی- اسرائیلی تلاش کرد تا وضعیت پارادوکسیال مذکور را «اصلاح کند». او طرحی داشت که طبق آن نه دولت سوریه خریدار نفت باشد و نه یک شرکت آمریکایی در خطر تحریم قرار گیرد. مردخای کاهانا تلاش کرد تا طرحی را برای رهبران نیروی سوریه دموکراتیک و دولت آمریکا آماده کند تا قانون تحریم را از طرف اسرائیلیها دور بزند، این امر با استخدام شرکت و نیروهای خصوصی جهت انتقال نفت از طریق عراق به اراضی اشغالی فلسطین، در ازای دریافت کالاهای بشردوستانه توسط کردها، ممکن بود.
کاهانا حوالی کریسمس سال 2018 وارد عمل شد، هنگامی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، اعلام کرد «زمان خروج نیروهای آمریکایی رسیده است» و ترکیه نیز به بخشهایی از مناطق تحت کنترل نیروی سوریه دموکراتیک حمله کرد. او ترتیبی داد تا با الهام احمد دیدار کند، به منطقه سفر نمود و حتی درخواستی به (OFAC) (نهاد مشهور وزارت خازنهداری آمریکا) با نام جهاد عمر و مظلوم عبدی، فرمانده نیروی سوریه دموکراتیک، تنظیم کرد.
نیروی سوریه دموکراتیک در مارس 2019 زیر قولهای قبلی خود زد و با استفاده از اسناد قبلا منتشر شده که ظاهرا به امضای الهام احمد رسیده بود، از کاهانا خواست بیش از این خریداران بالقوه را جذب نکند (احتمالا پس از مواجه شدن با انتقادات شدید دولت سوریه، روسیه و رسانههای ایران). اگرچه کردها مشتاقاند نفت را بفروشند، اما علنا میترسیدند معامله اسرائیل-کردها در تثبیت موقعیت آنان در منطقه کمک نکند و این چیزی بود که کاهانا در قبول آن مشکل داشت.
وقتی دولت آمریکا تصمیم گرفت چند صد نفر از نیروهایش را در شمال شرق سوریه نگه دارد تا پس از آخرین تهاجم ترکیه به سرکانیه و عین عیسی از «نفت محافظت کند»، طرح کاهانا برچیده شد. ترامپ در کاخ سفید ظاهر شد و اعلام کرد: «ما نفت را برای خود نگه داشتیم. من نفت را دوست دارم». آمریکا علنا خواست قضیه مدیریت نفت سوریه را در دست بگیرد.
ترامپ گفت: «آنچه قصد دارم انجام دهم، شاید، بستن قرارداد با اکسون موبایل یا یکی از شرکتهای بزرگ است تا آنجا برود و کار را درست انجام دهد… و ثروت ما را افزایش دهد». او توضیح داد که محافظت از میادین نفتی مانع میشود داعش به آنجا برسد و به کردها امکان میدهد از آن بهرهمند شوند. و «آمریکا نیز باید سهم خود را بردارد».
معامله «هلال دلتا»
روز سی ژوئیه، مقالاتی در مورد قرارداد نفتی آمریکا و نیروی سوریه دموکراتیک منتشر و توسط کاخ سفید نیز تایید شد. «انرژی هلال دلتا» یک شرکت ثبت شده طبق قوانین ایالت دلاور آمریکا (Delaware) ظاهرا قراردادی نفتی برای مناطق تحت حمایت آمریکا جهت توسعه و مدرنیزده کردن میادین نفتی امضا کرده است. هر دو طرف «مدتها» مذاکره کردهاند و این شرکت اخیرا مجوز فعالیت نفتی در سوریه را به دست آورده است.
سینم محمد، یک نماینده شورای دموکراتیک سوریه در آمریکا تایید کرد هلال دلتا توافقی را با اداره خودگردان امضا کرده است. لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه از کارولینای جنوبی که به دونالد ترامپ نزدیک است، با مظلوم کوبانی، فرمانده نیروی سوریه دموکراتیک، صحبت کرده و آقای کوبانی توافق را به لیندسی اطلاع داده و از وی خواسته جزئیات آن را به رئیس جمهور آمریکا بگوید.
گراهام به کریستینا روفینی، گزارشگر سی.بی.اس. که طی توئیتی موضوع را منعکس نمود، گفت «در مورد این توافق از کوبانی شنیده است». مایک پمپئو، وزیر خارجه، نیز طی توضیحات خود به کمیته روابط خارجی سنا، به گراهام گفت «با این توافق «موافق» است. این توافق کمی بیشتر از زمان انتظار ما طول کشید سناتور، اما اکنون اجرا میشود».
واکنش دولت سوریه
سانا، خبرگزاری رسمی دولت سوریه، روز دوم اوت واکنش دولت سوریه به این توافق را منتشر کرد. وزارت خارجه سوریه گفته بود: «این توافق دزدی تلقی میشود و فقط میتواند توافق بین دزدانی توصیف شود که یکی میدزد و دیگری نیز میخرد، این توافق، حمله به حاکمیت سوریه است. این توافق «پوچ و باطل» ادامه رویکرد خصمانه آمریکا به سوریه است که با دزدیدن منابع مردم سوریه و به تاخیر انداختن تلاشهای دولت سوریه برای بازسازی ویرانی ناشی از تروریسمی است که بیشتر آن مورد حمایت خود دولت آمریکا قرار دارد».
این توافق سبب مناقشههای بسیاری در میان طرفداران دولت سوریه، فعالان چپگرا و مفسران و لابیهای طرفدار ترکیه، طرفدار روسیه و فعالان ضدآمریکایی در فضای مجازی شده است. حتی بخش زیادی از هواداران نیروی سوریه دموکراتیک نیز به نظر میرسد از توافق با کشوری که آن را به عنوان «ضدامپریالیست» میشناسند، شوکه هستند و بیشتر آنان این توافق را توطئهای برای دزدیدن نفت سوریه میدانند و آن را محکوم میکنند.
این که آیا پس از اجرای این توافق، پاسخی نظامی رخ خواهد داد یا نه هنوز نامشخص است. دمشق تمایلی برای جنگیدن با کردها نداشته و آنان را دشمن مستقیم تلقی نمیکند، اگر چه قرار گرفتن در کنار آمریکا و تجارت با آن ممکن است این موضع دولت سوریه را شدیدا تغییر دهد.
روسیه و نفت سوریه
سال گذشته، دمشق حق انحصاری استخراج نفت و گاز را به روسیه داد. دمشق امیدوار بود با شرکتها و فناوری روسی، منابع کشور و درآمد لازم برای بازسازی کشور را تامین کند. اما فقط تعداد کمی از چاهها اکنون در کنترل دولت سوریه هستند. تهاجم نیروهای سوریه و پیمانکاران بخش خصوصی روسیه به سوی میدان کونوکو (Conoco) در سال 2018 که یک پایگاه نیروی سوریه دموکراتیک و آمریکایی در منطقه نفتی دیرالزور بود، شکست خورد. این رخداد نشان داد نیروهای آمریکایی برای ماندن در منطقه جدی هستند.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، در بیستم مارس گفت از ولادیمیر پوتین دعوت کرده تا میادین نفتی دیرالزور سوریه را به صورت مشترک و به جای نیروی سوریه دموکراتیک اداره کنند، که میادین را در دست دارند. اردوغان به خبرنگاران گفت: «من به آقای پوتین پیشنهاد کردم اگر او حمایت مالی کند، میتوانیم ساخت و ساز (مربوط به میادین) را انجام دهیم و از طریق نفت حاصل ازآن کمک کنیم تا سوریه ویران شده روی پای خود بایستد».
وی افزود روسیه علاقه کمی نشان داد تا «نفت سوریه را برای خودش» ببرد. منابع نفت سوریه نسبتا کوچک هستند و نمیتوانند با دیگر بازیگران تجارت بازار جهانی رقابت نمایند. اگر روسیه وارد جنگ برای میادین نفتی شود، راهی خواهد یافت تا متحد استراتژیکش بشار اسد، اقتصاد سوریه را تقویت کند و به اهدافش برسد.
واکنش ترکیه
یکی از بزرگترین بازیگرانی که نگران توافق نفتی آمریکا با نیروی سوریه دموکراتیک است، ترکیه میباشد. همکاری آمریکا با نیروی سوریه دموکراتیک یکی از اختلافات کلیدی ترکیه با آمریکاست. وزارت خارجه ترکیه توافق نفتی بین آمریکا و اداره خودگردان تحت کنترل تروریستهای ی.پ.گ. در شمال سوریه را رد کرد و افزود «منابع طبیعی کشور به مردم سوریه تعلق دارد». این وزارتخانه همچنین حمایت آمریکا از این توافق را محکوم کرد زیرا «قوانین بین المللی، حاکمیت ارضی سوریه، اتحاد و حاکمیت سوریه را نقض میکند و تروریسم را تامین مالی مینماید».
اکنون چه اتفاق خواهد افتاد؟
اگرچه محتوای اطلاعات مربوط به توافق قرارداد نفتی هنوز منتشر نشده و سخت است بتوان گفت شرکت آمریکایی در مناطق تحت کنترل نیروی سوریه دموکراتیک دقیقا چه خواهد کرد، چگونه نفت را به بیرون از منطقه منتقل خواهد نمود، و آیا درآمدها واقعا ارزش سرمایهگذاری لازم را دارد یا نه.
آنچه این قراداد مشخص میکند قصد آمریکا برای ماندن در منطقه و تبدیل دیرالزور به یک پایگاه دائمی است. این چیزی است که احتمالا دولت سوریه – که واشنگتن را اشغالگر میادین نفتی خود میداند – و متحدانش یعنی ایران و روسیه را عصبانی خواهد کرد. نیروهای مورد حمایت ایران اکنون کنترل منطقه ابوکمال در دیرالزور را در دست دارند که از میادین نفتی دور نیست.
ترکیه شفاف عمل کرده و میگوید کنترل مناطق هم مرز با خود توسط گروههای وابسته به پ.ک.ک را تحمل نمیکند و بارها به مناطق تحت کنترل نیروی سوریه دموکراتیک حمله کرده و انها اشغال نموده و به میادین نفتی سوریه علاقه نشان داده است. خود ترکیه نیز یک واردکننده بزرگ نفت است.
همراهی بیشتر آمریکا با دشمن ترکیه ممکن است روابط آمریکا-ترکیه را با گسست مواجه سازد. این امر ترکیه را به همکاران آستانه یعنی روسیه و ایران نزدیکتر خواهد کرد تا راه حلی پایدارتر و بدون توجه به آمریکا برای سوریه پیدا کنند.
اما، قراردادهایی همانند این میتواند در هر دو مسیر حرکت کند. به اداره خودگردان کمک کند تا از لحاظ اقتصادی رشد کند، یا آن را بیشتر مورد هدف قرار دهد و به وجود آن پایان دهد. فروختن نفت سوریه به دشمن میتواند زمینه و امکان آشتی با دولت سوریه را مسدود کند. گفتنی است خود نیروی سوریه دموکراتیک هنوز به این توافق نفتی واکنش نشان نداده است.