ناصر رزازی، خواننده مشهور کرد که در اوایل انقلاب اسلامی ایران با گروههای مسلح کرد از جمله کومله نیز همکاریهایی نمود و سپس عملکرد آنها را به شدت مورد انتقاد قرار داد و جدا شد، در پیامی ویدیویی ضمن رد هرگونه تجزیهطلبی کردها و سرزنش کسانی که کردها را تجزیهطلب معرفی میکنند، گامی به جلو گذاشته و از دولت ایران انتقاد میکند که «چرا برای اتصال مناطق کردنشین جداشده از ایران – شامل کردستانات ترکیه، عراق و سوریه – وارد عمل نمیشوند که زمانی بخشی از خاک ایران بودند»؟
در راستای اظهارات این خواننده مشهور کرد مبنی بر ایرانی بودن کردها، باید گفت تمام واقعیتهای تاریخی، فرهنگی و حتی سیاسی کردها این را ثابت میکند که کردها ایرانی بوده و هستند. از لحاظ تاریخی، بسیاری از شرقشناسان و نویسندگان معروف از جمله مینورسکی و رشید یاسمی کردهای امروز را بازماندگان مادها میدانند که بخشی از سه گروه ماد، پارت و پارس بودند و وارد فلات ایران شدند. حتی نویسندگان مختلف ایرانی تایید میکنند که مادها بنیانگذار حکومت و دولت در ایران بودند و با هخامنشیان نیز رابطه خویشاوندی داشتند. همه مورخان بر این نکته تاکید دارند به خاطر این رابطه خویشاوندی، مادها همیشه در پستهای حساس کشوری و لشکری هخامنشیان حضور داشتند چون هر دو ایرانی بودند.
در طی چندین سده کردها هرگز در صدد تاسیس دولتی اختصاصی برنیامدند چون ایران را از آن خود میدانستند و خود را ایرانی. نباید تصور کرد ایران فقط به قوم فارس تعلق دارد. ایران مجموعهای متعلق به همه اقوام ایرانی است.
مهمترین سند موجود در مورد ایرانی بودن کردها اشتراکات زبانی غیرقابل انکار حتی در عصر کنونی است. ممکن است کسانی بر دادههای تاریخی و باستان شناسی خرده بگیرند و آنها را تفسیر به مطلوب خود کنند، اما اشتراکات زبانی کردی و فارسی همانند دیگر زبانهای خانواده ایرانی راه را بر هر گونه تفسیر مغرضانه میبندد. بیدلیل نیست شرقشناسان، کردی را در دسته زبانهای ایرانی قرار دادهاند. اشتراکات کردی و فارسی فقط در حد کلمات نیست بلکه بنیادین و ساختاری است. هیچ زبانشناسی کرد – و علمگرا – نمیتواند این را انکار کند؛ چون غیرقابلانکار و بسیار شفاف است.
از طرفی، منابع تاریخی نیز به صراحت اعلام می کنند تمام مناطق کردنشین امروزی در ترکیه، سوریه و عراق تا مقطعی از دوره صفویان بخشی از خاک ایران بود و به خاطر ضعف حکومت صفوی و البته عملکرد نادرست آنان در زمینههای مختلف از جمله در مورد قبایل مناطق مرزی سبب شد تا سلطانهای عثمانی از فرصت استفاده و تمام این مناطق را اشغال نمایند و حتی امروز نیز رجب طیب اردوغان در راستای همان سیاست توسعهطلبانه حرکت میکند. شرفنامه که قدیمیترین منبع مفصل و اختصاصی تاریخ کرد و نوشته یک امیر مشهور کرد به نام شرفخان بتلیسی است به صورت مفصل در مورد تقسیمبندی قبایل کرد و رابطه آنان با دیگر اقوام ایرانی از جمله لر و فارس، اشتراکات فرهنگی مانند داستان رستم و زال شاهنامه بحث و تا دیاربکر امروزی را خاک ایران معرفی میکند. جنگ چالدران عاملی مهم و تسریعبخش برای اشغال بیشتر خاک ایران از دیاربکر تا مرزهای کنونی سیاسی ایران و ترکیه بود.
همان طور که روسیه توانست شبه جزیره روسزبان کریمه و بخشی تاریخی از روسیه قدیم را به خاک خود منضم کند، در راستای اظهارات ناصر رزازی بایستی گفت که حق طبیعی ایران است ادعای ارضی کند و خواهان انضمام کردستانات ترکیه، عراق و سوریه به خاک خود شود. روابط حاکم بر نظام بین الملل، حق حاکمیت ناشی از آن، داشتن یا نداشتن قدرت لازم یا هر دلیل و مانع دیگر، هرگز این حق را از بین نمیبرد.
امروز وضعیت کردها در ترکیه و سوریه بسیار ناگوار است و در عراق نیز متناسب با قدرت و یا ضعف دولت مرکزی متغیر است. در ترکیه حتی وجود کردها و زبان آنان انکار میشود، در سوریه حتی چند صدهزار کرد در طی چندین دهه فاقد شناسنامه بودند. این در حالی است که در ایران حتی استانی به نام کردستان به صورت رسمی نامگذاری شده است، امری غیرقابل تصور برای کردهای ترکیه.
لذا، همان طور که ملامصطفی بارزانی نیز گفته «هر جا کرد هست آنجا ایران است». احسان نوری پاشا، رهبر قیام آرارات علیه ترکیه، نیز در کتب خود که به فارسی نوشته است، بر ایرانی بودن کردها بسیار تاکید می کند.