چرایی تلاش ترکیه برای وارد کردن ایران به یک جنگ فرسایشی

احمد منصورزاده، کارشناس مطالعات خاورمیانه

 

در ماه‌های اخیر اظهار نظر‌هایی از سوی برخی مسئولین ترکیه منتشر شد که مدعی حضور حدود 100 عضو شبه‌نظامی پ.ک.ک در مناطق مرزی ایران با ترکیه در شهرستان ماکو بودند. فارغ از صحت و سقم این موضوع، نکاتی پیرامون این رویکرد دولت ترکیه وجود دارد که ضروری است مورد توجه قرار گیرد.

چالش پ.ک.ک یا همان حزب کارگران کردستان یک مسئله در ساحت سیاسی و امنیتی ترکیه است و بررسی سوابق و تاریخچه آن نیز نشان می‌دهد ظهور این جریان شبه‌نظامی و جدایی‌طلب بیش از آن که تحت تاثیر مسائل کردی باشد، تابعی از رفتار ملی‌گراهای ترک یا همان تفکر پان‌ترکیسم است که سال‌ها است در قاموس فکری حاکمان ترکیه ثبت شده است. از نظر حاکمیت ترکیه قوم کرد هیچ وجاهتی ندارد و حتی در قانون اساسی نیز تعبیر قوم کرد لحاظ نشده است. از نظر دولت ترکیه همه مردم این کشور ترک‌تبار هستند و حتی زمانی به کردها «ترک کوهی» نیز می‌گفتند که نشان‌دهنده عمق نگاه انحصارگرایانه در ترکیه است. روند حاکم در کشور ترکیه پس از شکل‌گیری ترکیه امروزی با شدتی بیش از پیش به سمت حذف قومیت کرد حرکت کرد و سرکوب گسترده کردها سبب شد تا گرایش به رادیکالیسم در میان کردهای ترکیه بالا بگیرد. ظهور عبدالله اوجالان به ناگاه بخش عمده‌ای از جریانات چپ‌گرای کرد را ذیل گروه تازه تاسیس وی قرار داد. این در حالی بود که اوجالان تا پیش از آن چهره چندان شناخته شده‌ای نبوده است. هرچند هنوز سند متقنی ارائه نشده است، ولیکن برخی معتقدند اوجالان از همان ابتدا با هدایت سرویس استخباراتی ترکیه موسوم به میت، PKK را ایجاد کرد. در این رابطه شواهد و قرائن بسیاری وجود دارد که نطفه آن را می‌توان ارتباط کثیره همسر اوجالان با میت دانست؛ اما به هرحال اوجالان در اتمسفر پان‌ترکیسیتی و انکار قوم کُرد در ترکیه ظهور کرد.

اوجالان سال‌ها تلاش کرد با حرکت بین قدرت‌های پیرامونی ترکیه اقداماتی را انجام دهد که اگر نیک بنگریم در بلند مدت دولت ترکیه بیشترین بهره‌برداری را از این حرکات وی و پ.ک.ک کرده است. اما چالش کردی ترکیه با کردهای عراق، ایران و حتی سوریه نیز بسیار متفاوت است که بحث پیرامون آن در این مجال مختصر نمی‌گنجد؛ اما همین بس که هیچ کدام از کردها در این کشورها با محدودیتی حتی نزدیک به آن چه در ترکیه حاکم است روبرو نبوده‌اند. اکنون نیز وضعیت کردهای در عراق و ایران و حتی سوریه، قابل مقایسه با وضعیت کردها در ترکیه نیست.

به‌هر روی این چالش ذاتا در ساحت امنیت ملی ترکیه قابل تعریف است؛ اما ایجاد شاخه‌هایی برای ایران به نام پژاک و برای سوریه به نام PYD و عراق به نام جدید «توگر آزادی» هیچ گاه در فضای کردی این کشورها از سوی مردم جدی گرفته نشده است. چرا که PKK به عنوان سازمان مادر آنها همواره درگیر دشمن اصلی خود یعنی ترکیه بوده و اگر آنها را نیز ایجاد کرده، در راستای همین هدف به‌کارگیری کرده است. سند این ادعا کشته شدن تعداد زیادی از اتباع کرد ایرانی عضو پ.ک.ک و پژاک در جنگ با ترکیه است.

اما چرا ترکیه تلاش می‌کند ایران را وارد یک درگیری نظامی با پ.ک.ک کند؛ در حالی که پ.ک.ک علیرغم اقدامات ایذایی برای مناطق مرزی ایران قدرت تاثیرگذاری بر امنیت ملی ایران همانند آن چه را که در ترکیه در جریان است، ندارد. سقف تحرکات پ.ک.ک و شاخه ایرانی آن پژاک در محور های زیر خلاصه می‌شود؛ هر چند این اطلاعات بر اساس ارزیابی اخبار رسانه‌ها احصاء شده است، ولیکن بررسی‌های میدانی نیز آن را تائید می‌کند:

  • اخاذی از کولبران که از معابر غیر رسمی به اقلیم کردستان عراق تردد می‌کنند؛
  • اخاذی از قاچاقچیان مشروبات الکلی و محصولات ممنوعه؛
  • ترانزیت محموله‌های مواد مخدر که گزارشات بسیار زیادی از سوی نهادهای بین‌المللی در این رابطه تهیه شده است.
  • برخی اقدامات کور نظامی مثل حمله به افراد و یا پایگاه‌های مرزبانی.

اینها اوج تحرکات یک گروه مدعی جدایی‌طلبی است که بعضاً نیز طی درگیری با نیروهای نظامی و امنیتی کشته می‌شوند. در واقع علیرغم اینکه این اقدامات به‌صورت مستقیم معیشت مردم این مناطق را دچار آسیب می‌کند و مشکلاتی نظیر بیکاری، رواج کولبری، فقر و آسیب‌های اجتماعی و نظائر آن را دامن می‌زنند، اما نمی‌تواند یک چالش امنیتی برای ایران محسوب شوند؛ اما دولت ترکیه تلاش می‌کند با بزرگنمایی این تهدید، ایران را وارد یک چالش امنیتی و نزاع فرسایشی کند. به نظر می‌رسد رویکرد انفعالی در برابر این سیاست ترکیه به تداوم آن دامن خواهد زد. ایران حق دارد طبق قوانین بین‌المللی هرگونه تهدید امنیتی را که از سوی مرزهای همجوار به داخل تسری پیدا کرده است، تا منشاء آنها دنبال کند.

لذا اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوئیم ایران این حق را دارد که به دولت ترکیه اعتراض کند «چرا به نحوی درگیری با شبه‌نظامیان پ.ک.ک را مدیریت می‌کند که آنها را به سمت داخل ایران هدایت نماید. اساسا دولت ترکیه چه نفعی از وارد کردن ایران به یک جنگ فرسایشی دارد»؟!

پاسخ این سوال را باید در شکل‌گیری پژاک جستجو کرد. اگر به تاریخ تحولات ترکیه و پ.ک.ک خوب نگاه کنیم، در می‌یابیم زمانی پژاک ایجاد شد که ترکیه با پ.ک.ک در حال مذاکره بودند و این مذاکره دقیقا زمانی اتفاق افتاد که آمریکا در دوران جرج بوش پسر ایران را محور شرارت خوانده بود و به دنبال ضربه سخت به ایران بود. از طرفی عثمان اوجالان برادر عبدالله اوجالان که موسس پژاک است، فارغ از اینکه چرا یک کُرد ترکیه‌ای موسس پژاک می‌شود، پس از جدایی از پ.ک.ک گفته است که تاسیس پژاک درخواست مستقیم آمریکایی‌ها بود و به یک سناتور آمریکایی نیز اشاره می‌کند که نقش اصلی را در هدایت این پروژه داشت. حال اگر با دقت نگاه کنیم پازل ترکیه- آمریکا و پ.ک.ک، زمانی پژاک را برای ایران درست کردند که شدت تنش‌ها بین ایران و آمریکا در اوج بود و حال نیز چنین است و ساده‌لوحانه خواهد بود اگر به عمق پروژه‌ای که برای ایران تدارک دیده‌اند پی نبریم. در این میان پ.ک.ک تنها یک ابزار است که اگر قبلا به‌صورت دربست در اختیار آمریکایی‌ها نبود، حالا و پس از تعاملاتی که در سوریه با هم دارند می‌توان پ.ک.ک را مهره تحت کنترل آمریکا دانست.

نکته آخر این که اگر بگوئیم پ.ک.ک پیش‌قراول توسعه‌طلبی‌های لجام گسیخته ترکیه شده است و هر کجا که ترکیه قصد ورود به آن را دارد، ابتدا پ.ک.ک را می‌فرستد تا به بهانه تهدید پ.ک.ک وارد شود، سخن گزافی نگفته‌ایم؛

  1. حضور پ.ک.ک در شمال سوریه برابر شد با تصرف مناطقی از سوریه به بهانه پ.ک.ک و با چراغ سبز آمریکا توسط ترکیه و تغییر بافت جمعیتی شهری مانند عفرین؛
  2. حضور پ.ک.ک در شنگال و عراق برابر شد با حضور نظامی و امنیتی ترکیه تا عمق خاک اقلیم کردستان عراق؛
  3. و حالا تلاش برای پیاده‌سازی این سناریو در ایران.

هوشیار باشیم.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید