چریک‌هایی که جوکر شده‌اند!

دیدبان حقوق بشر کردستان ایران- بعد از انتشار یادداشت‌هایی از اعضای سابق پ.ک.ک و پژاک (هوزان کوبانی و دلبر ماکو) یکی دیگر از اعضای سابق این گروه، یادداشتی اختصاصی برای دیدبان ارسال کرده و در آن به تحلیل وضعیت پ.ک.ک پرداخته است. نام نویسنده به درخواست وی، منتشر نخواهد شد.

در سالنامه روزنامه سازندگی، چاپ تهران، محمد قوچانی سردبیر این روزنامه، در یادداشتی تحت عنوان «دلقک‌ها چریک می‌شوند» در تحلیلی که هم بعد بین‌المللی و هم بعد داخلی دارد، به ظهور پوپولیسم خاصی اشاره می‌کند که مرجع فکری آن بر خلاف نحله‌های سیاسی در گذشته (حداقل یک دهه پیش) دیگر رسانه‌ها، روزنامه‌نگاران و سیاست‌مداران حرفه‌ای نیستند، بلکه مرجع فکری این امر، پدیده شهروند- روزنامه‌نگار است که بستر آن را هم شبکه‌های اجتماعی بنیان نهاده‌اند. البته او در این خصوص، اشاره‌ای به اهداف قدرت‌های جهانی در طراحی این مدل شبکه‌سازی جدید و مهندسی اجتماعی جوامع، نکرده است.

در واقع پشت پرده این شبکه‌سازی، نهاد‌هایی از قدرت هستند که با ایجاد غول‌های شبکه‌های اجتماعی، ابتدا به اطلاعات ارزشمند، مهم، متقن، به‌روز و قابل ارزیابی دست می‌یابند و با داده‌کاوی این اطلاعات و هدایت شریان‌های اطلاعات، مسیر حرکت جوامع را تعیین می‌کنند. در حقیقت، پیش‌قراولان عرصه مدیریت جهانی به پشتِ پرده‌های ضخیمی رفته‌اند که حتی سایه آنها هم قابل مشاهده نیست و سیاست‌مداران حرفه‌ای را از مسند قدرت به زیر کشیده و در مسیل‌های اطلاعات، در حال حرکت قرار داده‌اند. این چنین است که برخی سیاست‌مداران با کوچکترین اشتباهی به سرعت مات می‌شوند.

در این فضا سیاسی- رسانه‌ای که جریان‌های امنیتی نیز گردش اطلاعات را مدیریت می‌کنند، نباید از تفکرات چپ و راست و ایدئولوژی‌های مختلف در گروه‌های مسلح غفلت کرد. جریان‌هایی پشت پرده شبکه‌سازی، و ایجاد غول‌های شبکه‌های اجتماعی، هستند، با داده‌کاوی اطلاعات و هدایت آنها، مسیر حرکت جوامع را تعیین و حتی سیاست‌مداران را مدیریت می‌کنند.

البته نظام قدرت جهانی، دیگر به حلقه قدرت جهانی بدل شده است و در لایه‌های پنهان دست‌نیافتنی قرار گرفته‌اند و با استفاده از شبکه‌های اجتماعی، مهندسی جوامع بشری را دنبال می‌کنند. اما در مدیریت جوامع، توسط آن حلقه‌های پنهان، صرفا ابزار نرم مانند شبکه‌های اجتماعی و بستر اینترنت، فعال نیستند. ابزارهای سخت مانند نیروهای نیابتی و گروه‌های مسلح (پ.ک.ک، پژاک، ی.پ.گ، القاعده، داعش و گروه‌های تروریستی خرد و کلان نظیر آنها، که به شدت از یک الگوی فرقه‌ای «کنترل ذهن در مدیریت اعضا و استفاده فراوان از کودکان که از سنین طفولیت جذب و آموزش‌های فکری و ایدئولوژیک می‌بینند، برخوردارند، از دیگر ابزارهای حلقه‌های پنهان برای مدیریت جوامع و حتی سیاست‌مداران هستند.

اما بسیاری از این گروه‌ها، ایدئولوژی‌های متضاد دارند و سال‌ها با یکدیگر جنگیده‌اند. برخی راست افراطی و برخی چپ افراطی هستند. گروهی نیز دین اسلام را به سود افکار خطرناک و اَعمال تروریستی خود تفسیر کرده‌اند. این تضاد ظاهری را چگونه باید توجیه کرد؟ این در حالی است که آنها از یک منبع واحد مدیریت و حمایت می‌شوند. در این زمینه باید گفت که لنین، جمله جالبی دارد: «منتهی‌الیه و نهایتِ چپ‌رَوی، گردش به راست است». این جا است که می‌توان دلیل گرایش منتهی‌الیه چپ یعنی جریاناتی نظیر پ.ک.ک به ایالات متحده و ترامپ (نماد پوپولیسم راست) را تحلیل کرد.

لذا باید گفت که تلفیق تاکتیک‌های نرم و سخت توسط حلقه قدرت جهانی، توانسته است عناصر متناقض را در کنار هم قرار داده و از همه آنها بهره‌کشی نماید و شاید تنها راه نجات جوامع بشری آگاهی‌بخشی در ارتباط با ارکان و اجزای این ساختار قدرت‌محور است. اینکه چگونه گروه‌هایی مانند داعش و پ.ک.ک در سوریه با هم می‌جنگند، در حالی که هر دو از سلاح‌های آمریکایی بهره می‌بَرند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اما وقتی بعد از ۶ سال می‌بینید همکاری‌هایی بین داعش (نماد راست افراطی) با پ.ک.ک (نماد چپ افراطی) شکل گرفته است، می‌توانید به نقش «پوپولیسم راستِ ترامپی» که اهدافی به ظاهر اقتصاد محور ولی در باطن راهبردی و حفظ هژمونی حلقه قدرت در نقاط استراتژیک دارد، پی ببرید.

در این میان دلیل قرار گرفتن «مورای بوکچین» آمریکایی در مسیر رهبر فکری و ایدئولوژیک پ.ک.ک (عبدالله اوجالان) که وی نیز در زندان ترکیه (یعنی عضو ناتو) و بازیگری کوچک در حلقه‌های پایین‌تر از حلقه اصلی قدرت است، قابل درک می‌باشد. در واقع اینکه اسراییل اوجالان را در اختیار ترکیه می‎‌گذارد و اوجالان در زندان تحت تاثیر یک آنارشیست آمریکایی مسیر پ.ک.ک را تغییر می‌دهد و ظرف حدود ۲۰ سال پ.ک.ک را که دیگر به یک سازمان شبکه‌ای و توزیعی شبه‌نظامی در منطقه خاورمیانه بدل شده بود، به یک نیروی نیابتی و تحت کنترل کامل حلقه قدرت جهانی تبدیل می‌کند و از آن پس پ.ک.ک و کل اجزای آن در مسیری گام بر می‌دارند که حلقه قدرت می‌خواهد، در همین چارچوب قابل بررسی و تحلیل است.

بله، باید گفت که پ.ک.ک و داعش، در ظاهر در سوریه با یکدیگر جنگیدند؛ اما هر دو چه بدانند و چه ندانند، ابزار سخت و نیابتی حلقه‌های پنهان و پرنفوذ قدرت هستند.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید