ایران خاستگاه فرهنگ کردی

فرهنگ حوزه‌های مختلفی را شامل می‌شود. ادبیات یکی از حوزه‌های مهم و اساسی فرهنگ است. با نگاهی به ادبیات کردی از آغاز تاکنون به وضوح شاهد تفاوت‌های رشد ادبیات کردی در ایران با دیگر کشورهایی می‌شویم که کردها در آنها زندگی می‌کنند. اگر نگاه تاریخی خود را به قبل از جدا کردن کردستانات ترکیه، عراق و سوریه از ایران دوره صفوی معطوف کنیم، شاهد همگنی فرهنگی بیشتر آن بخش ها با سرزمین مادر یعنی ایران خواهیم بود و شاهان ترک عثمانی به ویژه از نیمه دوم قرن هیجدهم میلادی تلاش گسترده اما ناملموسی کردند تا مانع گسترش ادبیات کردی در امارت‌های تحت کنترل خود شوند در حالی که در همان دوره در ایران شاهد ظهور بهترین ادیبان در مناطقی مانند اردلان، هورامانات و حتی خراسان هستیم که مورد تشویق حکومت نیز قرار می گرفتند.

در تاریخ معاصر ایران فقط یک دوره استثنا وجود دارد که طی آن فرهنگ و ادبیات کردی دچار رکود تحمیلی حکومت مرکزی شد و آن هم دوره پهلوی می‌باشد که طی آن برای به حاشیه راندن و تحقیر کردن فرهنگ و ادبیات کردی بسیاری از روشنفکرنماهای مزدبگیر پهلوی حتی تئوری‌پردازی نیز کردند! همان دوره‌ای که امروز بعضی از بازماندگان و فرزندان فراری آن هنوز هم در توهم بازگشت به ایران و تکرار سیاست سرکوب فرهنگی کردها هستند.

امروز، ظرفیت فرهنگی بسیار گسترده‌ای در اختیار کردها قرار دارد که با کردستانات ترکیه، سوریه و حتی اقلیم کردستان قابل مقایسه نیست. بی‌دلیل نیست بسیاری از نویسندگان کردستان عراق آثار خود را برای چاپ به ایران ارسال می کنند و دانشجویان و نویسندگان کرد ترکیه، سوریه و عراق بیش از همه به فراگیری زبان فارسی، نزدیک‌ترین زبان و پل ارتباطی به کردی در بین همه زبان‌های خانواده ایرانی، علاقه نشان می‌دهند. این نشان می‌دهد آن که دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش. مرزبندی‌های سیاسی امروز الزاما به معنای وجود مرزبندی فرهنگی بین ایرانیان داخل و خارج از مرزهای سیاسی امروز نیست.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید