در هر جامعهای طبقات مختلف اجتماعی وجود دارند. نویسندگان، شاعران، خوانندگان، هنرمندان نیز از جمله این طبقات اجتماعی هستند. هر کدام به فراخور وظیفه اجتماعی خود در پیشبرد اهداف جامعه وظیفهای را برای خود تعریف میکند. یکی از این طبقات اجتماعی سنتی بخشیها هستند. بخشی در میان کرمانجهای خراسان همان معادل دَنگبژ در بین کردهای شمال غرب ایران است. آنان همانند دنگبژها ترانهسرایان سنتیاند. اما دوتار مینوازند، آواز میخوانند، داستان میسرایند و دوتار نیز میسازند. مهمترین مرکز سنتی این طبقه اجتماعی شهرهای اسفراین، درگز، قوچان و شیروان است.
سهم بخشیها در روایت، حفظ و تدام فرهنگ شفاهی ایران زمین بسیار مهم است. این نیز سبب شده تا در جامعه از جایگاه و احترام ویژهای برخوردار باشند. هر فردی نمیتواند بخشی باشد و بایستی به صورت طبیعی از توانمندیهای خاصی برخوردار باشد که از جمله آنها میتوان به بذلهگویی، بداههگویی و هنر نوازندگی و خوانندگی اشاره نمود. آنان رکن ثابت و همیشگی مراسمهای مختلف اعم از شادی و غم بودند. یکی از ویژگیهای آنان توانایی ترانهسرایی و بداههگویی طولانی است.
در مورد عنوان “بخشی” نیز بایستی گفت او کسی است که خداوند توانایی و مقامی خاص به او بخشیده است لذا علاوه بر هنرهای مذکور در بالا بایستی از نظر شناخت و آگاهی و عرفان نیز به درجهای برسد تا عنوان بخشی را بگیرد. همچنین، آنان برای دریافت مزد کار نمیکنند مگر کسی خود چیزی به او بدهد. ازجمله بخشیهای مطرح کرد در خراسان میتوان به خان محمد قیطانی، محمد حسین یگانه، رمضان بردری و تعدادی دیگر اشاره نمود.
با بررسی و آسیبشناسی جامعه کنونی ایران میتوان به جرات گفت فرهنگ سنتی و اصیل ایرانی در اقصی نقاط کشور به ویژه در جامعه کرد در معرض فراموشی قرار گرفته و به تدریج هنرنمایانی همانند بخشیها به کنار گذاشته میشوند و فرهنگ وارداتی جایگزین آن میشود و این فرهنگ وارداتی در بسیاری از موارد نه تنها با ویژگیهای فرهنگی جامعه ایران سازگار نیست بلکه در تضاد نیز است.
به نظر میرسد بخشداریها، دهیاریها و دیگر مراکز مرتبط با جامعه سنتی روستا میتوانند با تاسیس مراکزی فرهنگی و دعوت از بخشیها برای ترویج و تدریس این هنر گامی مهم برای حفظ و تداوم این هنر اصیل ایرانی بردارند.