مقدمه
در ساختار گروههای مافیایی و مسلح که درگیر جنگ با دولت مرکزی یک کشور هستند، معمولا سرکرده گروه یا کادر مرکزی آن، از مصونیت آهنین برخوردار هستند و سایر اعضا به محض انتقاد با مشت آهنین مواجه میشوند. به عبارت دقیقتر، گروههای تروریستی به دلیل ماهیت خشن و مافیایی خود، شاهد جنگ و کشتار درونسازمانی بر سر قدرت و ثروت هستند. گروه تروریستی پ.ک.ک، به عنوان یک گروه چپگرا و مارکسیست که از دهه 70 میلادی و به بهانه احقاق حقوق کردها وارد جنگ مسلحانه با دولت ترکیه شده است، یکی از بهترین نمونهها برای تشریح ترور و حذف درون سازمانی است.
سرکرده این گروه یعنی عبدالله اوجالان، تقریبا همه مخالفان خود را در تمامی سطوح کادر مرکزی و اعضا، با بهانههای مختلف حذف کرده و یا مستقیما دستور قتل آنها را صادر نموده است. پ.ک.ک به دلیل نوع نگاه اعضا و سران آن به حقوق مردم کُرد، ماهیت ساختاری و رهبری آن، مسلح بودن، خشونت سازمان یافته، روشهای تامین مالی (قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، اخاذی، آدمربایی و تخریب اموال عمومی و خصوصی)، نحوه عضوگیری و حتی کیش شخصیت و فرد پرستی حول محور اوجالان، یک «فرقه» است. در فرقهها، همه افراد باید فدایی راس سازمان شوند و هیچگونه مخالفت و انتقادی تحمل نمیشود.
پ.ک.ک؛ فرقه ترور درون سازمانی
اوجالان به دلیل ساختار اقتدارگرا و دیکتاتوری پ.ک.ک، تاکنون دستور اعدام هزاران عضو و کادر مرکزی پ.ک.ک را صادر کرده است. نویسندهای ترکیهای به نام hakki Oznur (حقی اوزنور) در کتاب معروف خود خود به نام DERIN SOL (DEEP LEFT یا چپگرایان دولت موازی) روایتی مستند از اعدامهای درون سازمانی پ.ک.ک را فاش کرده است. وی نوشته است: «اوجالان دستور اعدام حدود 100 عضو کمیته مرکزی و کادر رهبری را صادر کرده است. هزاران سرباز و عضو رده پایین نیز به دلیلِ تکراری نافرمانی از فرمانده (اوجالان) کشته شدند».
اوجالان به صورت همزمان بر انزوا و قتل مخالفین متمرکز شده بود. از افراد برجسته ترور شده میتوان به رسول (داوود) آلتینوک، عضو کمیته مرکزی، اشاره کرد که در سال 1982 بازداشت شد و پس از آن در سال 1984 به دره لولان منتقل و در آنجا اعدام شد، sahin donmez (شاهین دونمز، عضو موسس پ.ک.ک که به جرم خیانت به قتل رسید)، Mehmet cimen (محمد چیمَن، زندانی زندان دیاربکر و نماینده پ.ک.ک در آلمان)؛ cetin Gungor (چَتین گونگُر، مسئول اروپای پ.ک.ک، کشته شده در سوئد در سال 1984) و Haki Karer (حقی قرار) از رهبران بلند پایه که به دلیل انتقاد از اوجالان کشته شد) نام برد.
اوجالان به صورت همزمان بر انزوا و قتل مخالفین متمرکز شده بود. از افراد برجسته ترور شده میتوان به رسول (داوود) آلتینوک، عضو کمیته مرکزی، اشاره کرد که در سال 1982 بازداشت شد و پس از آن در سال 1984 به دره لولان منتقل و در آنجا اعدام شد، sahin donmez (شاهین دونمز، عضو موسس پ.ک.ک که به جرم خیانت به قتل رسید)، Mehmet cimen (محمد چیمَن، زندانی زندان دیاربکر و نماینده پ.ک.ک در آلمان)؛ cetin Gungor (چَتین گونگُر، مسئول اروپای پ.ک.ک، کشته شده در سوئد در سال 1984) و Haki Karer (حقی قرار) از رهبران بلند پایه که به دلیل انتقاد از اوجالان کشته شد) نام برد.
اما «حقی قرار» به عنوان یکی از شاخصترین قربانیان خودخواهی و دیکتاتوری اوجالان کیست؟ حقی قرار، برادر باقی قرار است. «باقی قرار» عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک و یکی از معدود افرادی است که موفق به فرار از پ.ک.ک شد. او نیز به اتهام خیانت و تمرد از دستورات به فرمان اوجالان، در سال 1982 بازداشت و به دره لولان اعزام شد اما به خاطر یک اقدام غیرمنتظره نگهبانی توانست فرار کند.
در 12 نوامبر سال 1985 روزنامهنگاری به نام Yavuz Baydar در روزنامه جمهوریت ترکیه مقالهای منتشر کرد و نوشت که باقی قرار در سوئد پناهندگی گرفته و نگران جان خویش است. زیرا ممکن است هدف بعدی ترور پ.ک.ک به دستور اوجالان باشد. او با ارائه اطلاعات ارزشمند در مورد پ.ک.ک و شبکه اروپایی آن (فعال در ترور و قاچاق مواد مخدر و انسان) به دستگاه امنیتی سوئد، پرده از ترورهای درون سازمانی به دستور اوجالان برداشت.[1] برادر باقی قرار (یعنی حقی قرار) جز 21 نفری بود که در میان اعضای ردهبالای پ.ک.ک به دستور اوجالان کشته شده بودند.[2]
ماجرای ترور حقی قرار به دستور اوجالان
کارشناسان مساله کردی و تحلیلگران پ.ک.ک، به خوبی میدانند که یکی از افرادی که در مورد «قهرمانی و جدیت» او در پکک و به ویژه در درس تاریخ حزب، از وی سخن گفته و به عنوان الگو برای افراد معرفی میشود، حقی قرار است. حقی قرار از اعضای اصلی و اولیه پ.ک.ک قبل از تاسیس رسمی آن در سال 1978 بود. وی در دورهای از کادر رهبری هسته اولیه این سازمان بود که هنوز به نام «آپوچولار» آپوچیها/طرفداران آپو یا همان عبدالله اوجالان مشهور بود.
همان طور که ابراهیم گوچلو، سیاستمدار کرد ترکیه، میگوید پ.ک.ک با هدف از بین بردن سازمانهای کردی ناسیونالیست تاسیس شد و در سالهای اولیه نیز فقط بر نابود کردن آنها متمرکز بود و موفق شد. پ.ک.ک تعداد زیادی از اعضای این سازمانها از جمله حزب سوسیالیست کردستان و استرکا سور را به قتل رساند. اوجالان برای به قتل رساندن علاالدین کاپلان، رهبر سازمان استرکا سور، دیداری مخفی بین وی و حقی قرار در یک قهوهخانه ترتیب داد. حقی قرار همراه یک فرد دیگر وارد ساختمان قهوهخانه شد؛ همزمان یک تیم مسلح از افراد پ.ک.ک، حفاظت نامحسوس از ساختمان را بر عهده داشتند.
اوجالان همزمان با علاالدین کاپلان هماهنگ کرده و به دروغ به وی گفته بود که قرار است در این دیدار به او حمله شود. کاپلان و افرادش نیز با برنامه درگیری و به طور کاملا مسلح آمده بودند. با آغاز بحث جدی میان حقی قرار و کاپلان، تیم تحت امر کاپلان با توجه به ذهنیت قبلی شروع به تیراندازی کرد که بر اثر آن حقی قرار کشته و همراهش نیز زخمی شد (سال 1977 میلادی). اوجالان نیز زمانی دستور ورود تیم حفاظت نامحسوس پ.ک.ک به داخل قهوهخانه را داد که دیگر همه چیز تمام شده بود. در واقع اوجالان با اعزام دیرهنگام گروه مراقبت، با یک تیر به دو هدف زد. هم حقی قرار را به دست گروه کاپلان به قتل رساند و عضو همراهش را که زخمی شده بود به دلیلی «سهل انگاری» اعدام کرد و در عین حال برای اعلان جنگ با گروه استرکا سور و نابودی آن و از جمله قتل کاپلان بهانهای توجیه پذیر پیدا نمود.
«باقی قرار» برادر حقی قرار که از اعضای ارشد پ.ک.ک بود از این گروه فرار کرد و به صراحت اعلام نمود عبدالله اوجالان دستور قتل برادرش را صادر کرد. باقی قرار اعلام کرد «چون با وجود حقی قرار، عبدالله اوجالان نمیتوانست مسیر دیکتاتوری و رهبری مادامالعمر در پ.ک.ک را باز کند و ادامه دهد. او همه رقبای احتمالی در آینده از جمله حقی قرار را از سر راه خود برداشت». هلموت اوبردیک، کارشناس آلمانی، که در مورد قتلهای داخل گروه پ.ک.ک تحقیقات گستردهای انجام داده، مینویسد: «باقی قرار عضو پ.ک.ک در سال 1985 به سوئد پناهنده شد. او درباره سازمان خود اطلاعات مهمی به سرویس امنیتی سوئد داده بود. او گفت نوری جاندمیر یک عضو پ.ک.ک برای به قتل رساندن چتین گونگور، خودش و یک عضو دیگر پ.ک.ک وارد سالنی شده که آنها در آن حضور داشتند».
این نویسنده میگوید «از 131 نفر اعضای روزهای اولیه تاسیس پ.ک.ک فقط 7 نفر زندهاند. از این 131 نفر تعداد 39 نفر قربانی اعدام داخلی (5 نفر در اروپا و 8 نفر قبل از کودتای نظامی 1980) هستند.
آنچه مسلم است قتل مخالفان و منتقدان و رقبای احتمالی اوجالان در پ.ک.ک از همان آغاز به یک عرف تبدیل شده بود و هنوز هم ادامه دارد. خود اوجالان در دادگاه در پاسخ به سوال مربوط به قتلهای داخلی از عنوان «بلکه دهها مورد قتل داخل سازمان وجود داشت» استفاده کرد، اما کارشناسان رقم واقعی را 1500 نفر گزارش کردهاند.
[1] . https://www.cumhuriyetarsivi.com/katalog/192/sayfa/1985/11/12/6.xhtml
[2] . http://ob.nubati.net/wiki/Executions_in_the_ranks_of_the_PKK