در روز بیست و دوم مارس، فیلمهایی از شبهنظامیان حزب دموکرات کردستان ایران در شبکههای اجتماعی منتشر شد که در خیابانهای شهر کردنشین اشنویه رژه میرفتند. روز بعد، فیلمهایی از حومه شهر بانه نیز منتشر شد. انتشار این ویدیوها بحث و جدال زیادی ایجاد کرد. برخی از کردها از این شبهنظامیان به خاطر شجاعتشان تمجید کردند، برخی نیز نگران بودند که این گونه اقدامات ممکن است به درگیری در خیابانها منجر شود و جان غیرنظامیان محلی را به خطر بیندازد، گروهی نیز این اقدام را «نمایش تحریکآمیز» خواندند و اعلام کردند که حزب دموکرات کردستان ایران از نظر نظامی برای مدتی طولانی بدون فعالیت بوده است.
از یکی از مخاطبین خود در منطقه نظرخواهی کردم. ناصر اهل مهاباد از شبهنظامیان حزب دموکرات کردستان ایران در دورهای (1977-1980) بود که این گروه علیه شاهِ سابق ایران دست به اسلحه برد. هنگامی که این گروه با صدام حسین همکاری و جنگ مسلحانه علیه نظا تازهتاسیس جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرد، وی از حزب دموکرات کردستان ایران جدا شد. او از آن زمان به بعد همه تحولات را دنبال کرده و بسیار راحت نظرات خود را بیان میکند.
ناصر میگوید: هدف از این اقدامات جلب جوانان بیشتر برای عضویت در حزب است. بحث رفتارهای احساساتی بسیار اهمیت دارد. جوانان بسیار راحت احساساتی میشوند و تحت تاثیر قرار میگیرند. آنان در این رژهها تعدادی از جوانان هم سن خود را میبینند که به سمت آسمان شلیک میکنند و مردم نیز شجاعت آنها را تشویق میکنند. این باعث میشود خون آنان به جوش بیاید و احساساتی شوند. باید بدانیم در این گونه اقدامات هیچ گونه سود نظامی وجود ندارد، این فقط نمایشی برای جذب مردم است. نمایشی که با هزینه بسیار بالایی را زندگی مردم را به خطر میاندازد.
ناصر با مقایسه این اقدامات با سایر احزاب کرد فعال در منطقه ادامه داد:
«رهبران حزب دموکرات کردستان ایران خیلی شبیه رهبران پ.ک.ک. نیستند. رهبران آن در خانههای عادی زندگی میکنند. آنها با همه امکانات لازم در کمپهای محافظت شده باقی میمانند. ازدواج میکنند و صاحب فرزند میشوند. اما مانند زندگی رهبران پ.ک.ک از زندگی شخصی، دستاوردهای مالی و لذتهای کوچک بیبهره است. و همه میدانند که فرزندانشان جنگ نمیکنند. بسیاری از آنها اکنون در خارج از کشور هستند، این کودکان هستند که در چنین اقداماتی به عضویت در آورده و کشته میشوند. صالح مسلم از حزب اتحاد دموکراتیک (پ.ی.د.) فرزند خود را فدا کرده است، محمد حاجی محمود از حزب سوسیالیست کردستان نیز یک پسر را قربانی کرده، اما فرزندان این افراد حتی نمیدانند چگونه اسلحه را در دست بگیرند».
گفتگوی من با ناصر باعث شد تا نگاه عمیقتری به مسئله داشته باشم و این خیلی هم زیبا نیست …
مصطفی هجری و فرزندش
مصطفی هجری از سال 1979 میلادی (زمان انقلاب ایران) تاکنون عضو کمیته مرکزی حزب دموکرات کردستان ایران است. در سال 2008 وی به عنوان دبیرکل انتخاب شد، و هنوز هم این سمت را حفظ کرده است. هجری به خاطر موقعیت خود در حزب دموکرات کردستان ایران به شهرت بینالمللی دست یافته و چندین بار به ایالات متحده آمریکا و اسرائیل سفر کرده است. گفته میشود او در قالب کمک به حزب دموکرات کردستان ایران پولهایی را از درآمد نفتی از مسعود بارزانی رئیس سابق حکومت اقلیم کردستان دریافت میکند. دارایی خالص مصطفی هجری بر اساس گزارش چندین وب سایت که اطلاعاتی در مورد درآمد افراد مشهور ارائه میدهند، بین 1.5 تا 5 میلیون دلار تخمین زده شده است.
ثروت مصطفی هجری
پسر وی به نام چیا هجری جنگجوی حزب دموکرات کردستان ایران نیست. چیا، برخلاف اعضای حزب، با همسر و دو دخترش زندگی نسبت راحتی در آلمان زندگی میکند. در صفحه فیسبووک او میتوان تصاویری از خانه مجلل و حیاط پشتی بزرگ وی دید. وی فیلمهایی از خیابان، خانه و محله محل سکونت خود را منتشر کرده است. سایر اعضای حزب دموکرات کردستان ایران- که برخلاف اعضای پ.ک.ک./پژاک – مجاز به داشتن همسر و فرزند هستند و در اردوگاههای موقت در کردستان عراق زندگی میکنند.
رستم جهانگیری
رستم جهانگیری یکی از فرماندهان نظامی برجسته حزب و رئیس کمیسیون سیاسی و نظامی حزب دموکرات کردستان ایران است. همانطور که در صفحه فیسبووک وی مشاهده میشود، به صورت مرتب به اروپا سفر میکند. این سفرها و البته مهاجرت و تحصیلات فرزندانش به طور واضح از حسابهای بانکی حزب دموکرات کردستان ایران تامین میشود، چون وی در طی دههها عضو حزب دموکرات کردستان ایران بوده است و بنابراین فرصت کسب ثروت برای خود را ندارد. پسرش حاتم در حال حاضر در دانمارک زندگی میکند، دخترش کانی در پاریس فرانسه اقامت دارد. از محل زندگی پسر سومش حاتم خبری در دست نیست، اما او را میتوان در عکسی که در دانمارک گرفته و در کنار پدرش نشسته است، در مقابل دوست دختر دانمارکی حاتم دید.
حاتم جهانگیری
همانطور که در صفحه فیسبووک حاتم جهانگیری مشاهده میشود در دانمارک زندگی خوبی دارد. او با دوست دختر دانمارکی خود در کپنهاگ زندگی میکند، در دانشگاه دانمارک تحصیل کرده است و اکنون در بخش امنیتی ارتش دانمارک کار میکند. او به طور منظم به پاریس سفر میکند. البته همه میدانیم اعضای جذب شده در حزب دموکرات کردستان ایران در دوره حاتم زندگی کاملا متفاوتی دارند.
کانی، دختر رستم جهانگیری، نیز یک زندگی لوکس دارد (فیسبووک). همانطور که مشاهده میبینیم، وی تحصیلات عالی دارد. عکسهای کانی را میتوان همراه رهبران ارشد کرد، شخصیتهای برجسته کرد و حتی برنارد-هنری لوی از «طرفداران پر و پا قرص تغییر رژیم ایران» دید. این یعنی فرزندان رستم جهانگیری برای رهبری آینده آماده میشوند. البته بدون به خطر انداختن جان خود و بازگشتن به ایران. این همان کاری است که فرزندان دیگران انجام میدهند.
برنارد-هنری لوی برای حزب دموکرات کردستان ایران فردی ناآشنا نیست. او اغلب به دیدار رهبران حزب میرود. او بارها در کنار خالد عزیزی دیده شده است.
چَکو رحیمی و پسرش
چکو رحیمی یکی از اعضای ارشد از فرماندهان نظامی حزب دموکرات کردستان ایران بود که در سال 2016 فوت کرد. چکو قبل از مرگ مطمئن شد برای فرزندان خود آیندهای خوب تامین کرده است. او پسرش آکام را برای تحصیل در دانشگاه بسیار مشهور (و گران!) آکسفورد به انگلستان فرستاد. وی پس از پایان تحصیلات، سمت فعلی خود را به عنوان نماینده حزب دموکرات کردستان ایران در انگلیس بر عهده گرفت.
جمال عبداللهزاده و دخترش
دختر جمال عبداللهزاده نماینده ارشد حزب دموکرات کردستان ایران در حال حاضر از زندگی در آمریکا لذت میبرد، دیگر اعضای حزب دموکرات کردستان ایران در سن او هرگز این زندگی را تجربه نخواهد کرد.
بیعدالتی اجتماعی
اکنون زمان آن است به نکته اصلی مورد نظر این مقاله برسید. مخالف نیستیم آنان نیز تحصیلات خوب داشته باشند یا از زندگی در خارج از کشور لذت ببرند. اما باید گفت بخشی از بودجهای که حزب از دولتهای خارجی دریافت میکند – که برای بمب، سلاح و تغییر رژیم است – برای آموزش جوانان استفاده میشود. اما کدام جوانان؟ جوانان سران حزب! آنچه آزار دهنده است تقابل بزرگ و بیعدالتی اجتماعی است که در این مورد دیده میشود.
این تحقیق با تماشای ویدئویی از جنگجویان جوان حزب دموکرات کردستان ایران که در خیابانهای اشنویه در حال رژه بودند، آغاز شد – که به گفته ناصر- اقدامی با هدف جذب عضو و در واقع، اشنویه محلی است که حزب دموکرات کردستان ایران جوانان زیادی را در آن جذب میکند.
نوجوانانی که سال گذشته در اشنویه به عضویت در آورده شدند، داستان کاملا متفاوتی دارند. آنها خانواده، تحصیلات و شانس زندگی عادی خود را در جامعه از دست میدهند. اکثر آنها هرگز مدرسه را تمام نمیکنند کرد، هرگز خانه و زندگی خاص خود را نخواهند داشت، مجبورند در کوههای کردستان ایران و اردوگاههای موقت کردستان عراق زندگی کنند و تعدادی از آنها در عمل کشته میشوند.
این امر شامل گروهی از افراد زیر سن قانونی نیز میشود مانند آرمین مامالنژاد 17 ساله، فوزیه محمدی اقدم 14 ساله، پسر عموهای 15 و 16 ساله یعنی دیار و دیاکو حسن پور، مبین خلیفانی 17 ساله، سونیا پورمحمدی 15 ساله و چندین نفر دیگر ( که دیدبان حقوق بشر کردستان ایران گزارش کرده است). همین امر در مورد گروه بزرگتری از نوجوانان که برای همیشه فرصتهای تحصیلات عالی را از دست میدهند، صدق میکند.
منبع:
Social Injustice: PDKI’s recruits compared to leaders’ offspring