توهین به مخاطبان و منتقدان، بهترین واژهای است که میتوان در مورد ادبیات هواداران پ.ک.ک به کار بُرد
خبرگزاری فرات وابسته به گروه پ.ک.ک، چند هفته پیش، مدعی شده بود که یک وکیل و فعال حقوق زنان در ایران، مورد آزار و اذیت و تعدی قرار گرفته و اکنون که در ترکیه نیز پناهنده شده است، همان آزارها ادامه دارد. تا اینجای خبر، نکات بسیاری در مورد این خبر خبرگزاری پ.ک.ک وجود دارد. اولاً القای نقض نظاممند حقوق زنان در ایران و ترکیه و عدم رسیدگی به شکایات آنها و احتمالاً وضع عالی زنان و دختران ربوده شده در مقرهای پ.ک.ک و پژاک و امکان ازدواج و عاشق شدن برای آنها!
ثانیاً این خبر اگر مورد توجه پ.ک.ک و رسانههای آن قرار گرفته است، و واقعا به یک وکیل زن در ایران تعدی صورت گرفته است، باید مورد توجه سایر رسانهها نیز قرار میگرفت. دولت ایران، مخالفان زیادی در داخل و خارج دارد، اما هیچکدام چنین خبری را منتشر نکردند.
نکته مهم و هدف اصلی این یادداشت کوتاه، بررسی ادبیات خبرگزاری پ.ک.ک و هواداران این گروه است. یک وکیل و فعال حقوق بشر، مستنداتی را به دیدبان حقوق بشر کردستان ایران ارسال کرده است که سطح ادبیات و سخیف بودن آن را به خوبی نشان میدهد. ادمین کانال خبرگزاری وابسته به ستیزهجویان پ.ک.ک در پاسخ به سوال این فعال حقوق بشر در خصوص خبر تعدی به یک وکیل زن در ایران، با لحنی بیادبانه پاسخ میدهد. وکیل و فعال حقوق بشر، به ادمین کانال تلگرامی فرات تذکر میدهد که نحوه خبررسانی بدون درج مشخصات این زن، صحیح نیست (به خصوص آنکه وی از ایران خارج شده است) و همچنین یادآوری میکند که وکلای زیادی حاضر هستند تا وکالت این خانم را برعهده بگیرند و از متجاوزان، شکایت کنند. اما ادمین کانال فرات، هتاکی میکند، اتهام میزند و پاسخ نمیدهد.
البته از وابستگان پ.ک.ک که گروهی اقتدارگرا است، انتظاری جز این نمیرود. این گفتمان ناشی از نداشتن پاسخ برای سوال و ابهام است، در غیر این صورت، چگونه میشود درباره ربودن دختری ۱۳ یا ۱۴ ساله برای جنگ آن هم در کوهستان پاسخ داد؟ چرا پ.ک.ک به ماجرای اسرین محمدی (اینجا را بخوانید) و زینب جلالیان (اینجا را بخوانید) پاسخ نمیدهد؟
اساس این رفتار بر فرار از پاسخگویی است و از آن مهمتر اینکه چرا جوانان و نوجوانان کشور ایران باید در نزاع پ.ک.ک با دولت عضو ناتو یعنی ترکیه کشته شوند؟ در حالی که در چند کیلومتر آن طرفتر روسای ستیزهجوی پ.ک.ک با عضو دیگر ناتو و نماد امپریالسم جهانی که از قضا پ.ک.ک و اوجالان و کل این سازمان اقماری مرتب از جدال با آن تبلیغ میکنند، در حال همکاری است؟ آیا پ.ک.ک و ی.پ.گ، به نیروی زمینی آمریکا در سوریه تبدیل نشد؟ آیا آمریکا آنها را آموزش نداد و تجهیز نکرد؟ آیا همین آمریکا، کردها را در مقابل حملات ترکیه، رها نکرد؟ چگونه میشود مدام بر طبق ضدیت با امپریالیسم و سرمایهداری کوبید و از سوی دیگر، نیروی وابسته به همان آمریکا شد؟
اگر بخواهیم از پارادوکسها در پ.ک.ک و پژاک بگوییم، باید ساعتها سخن گفت! آن هم با چنین افرادی که توانایی شنیدن یک سوال و انتقاد را هم ندارند.
در ادامه، وکیل و فعال حقوق بشر، که به کرمانجی مسلط نبود (هر چند کلیات آن را متوجه میشد) به پیاده نظام پ.ک.ک پیام میدهد «که اگر ممکن است به سورانی که تسلط دارد، برایش پاسخ بنویسد»، اما پاسخ ادمین کانال فرات، نشان از تلقی فاشیستی این گروه استالینیستی از مقوله زبان مادری دارد. در پ.ک.ک همه مجبورند کرمانجی صحبت کنند و بنویسند و هیچ کردی حق ندارد به زبان مادریاش سخن بگوید، این سخنان سخیف این عضو پ.ک.ک، اثبات کننده حاکمیت فاشیسم فرهنگی در این گروه است. گروهی که سران آن کردی نمیدانند، اما مدعی احقاق حقوق کردهاست! تا وقتی به جای تقدیس اندیشه، اسلحه و جنگ و خشونت تقدیس شود نباید انتظار عقلانیت و شفافیت داشت؛ آن هم در یک سازمان تروریستی و مستقر در کوهستان!