یورگن و. عضو سابق ی.پ.گ. / ترجمه از آلمانی: دیدبان حقوق بشر کردستان ایران
این مقاله قصد دارد در مورد تاکتیکهای تروریستی اتخاذی ی.پ.گ. در شمال سوریه روشنگری کند که پس از تهاجم نامشروع ترکیه به شمال سوریه انجام میشود – آمارهای جمعآوری شده بین ژوئیه 2018 تا نوامبر 2019 نشان داده شده است. ی.پ.گ. تاکتیک های خود را از جنبه تهاجم نظامی مستقیم به شیوههای عمدتا مبتنی بر قتل و فرار، بمبگذاری خودروها تغییر داده و این امر نیز ماهیت واقعی تروریستی آن را نشان میدهد.
افزایش این نوع حملات سبب شده این سوال مطرح شود که آیا ی.پ.گ. در حال برگشتن به ماهیت واقعی پ.ک.کای خود است؟ چون سبک خود را از جنگ چریکی به تهاجم مستقیم در جنگ داخلی سوریه و حملات علیه داعش با پشتیبانی آمریکا تغییر داده بود. تغییر تاکتیک ی.پ.گ. به سوی قتل و فرار، بمبگذاری خودرو، علنا کپیبرداری از شیوه سازمان تروریستی پ.ک.ک در جنگ سی ساله خود در ترکیه است. همزمان با افزایش این حملات سوالبرانگیز، آمریکا، روسیه و دیگر کشورهای حامی ی.پ.گ. باید در رفتار خود تجدید نظر کنند. چرا که از یک سازمان تروریستی حمایت میکنند.
منشا «تاکتیک ترور» به عنوان استراتژی جنگ پ.ک.ک
برای درک دلایل تغییر شیوه ی.پ.گ. در شمال سوریه بایستی به دلایل حملات پ.ک.ک در سوریه بپردازیم. اگر چارچوب این حملات را درک کنیم، میتوانیم زمینه آن را نیز بهتر بشناسیم. ی.پ.گ./پ.ک.ک از این شیوه نه فقط به خاطر حملات بلکه به یک دلیل استفاده میکند. اگر به سوابق کنگره اول پ.ک.ک نگاه کنیم، میتوانیم مشاهده کنیم این سازمان «استراتژی جنگ طولانی مدت» به شیوه مائوئیستی و ایدئولوژی مارکسیست-لنینیست را اتخاذ کرده است.
جنگ خلق که جنگ طولانی خلق نیز نامیده میشود یک استراتژی نظامی مائوئیستی است. مفهوم اساسی جنگ خلق که اولین بار توسط مائو زدونگ، رهبر انقلابی کمونیست چین (1976-1893) مطرح شد برای حفظ حمایت مردمی و کشاندن دشمن در عمق مناطق روستایی و خارج از شهرهاست (کشیدن و طولانی کردن خط تامین آنان) که طی آن، خلق با ترکیبی از جنگ چریکی و متحرک به آنان ضربه خواهد زد. این روش توسط کمونیستهای چینی علیه ارتش امپراطوری ژاپن در طی جنگ جهانی دوم و همچنین توسط جمهوری شوروی چین در جنگ داخلی چین مورد استفاده قرار گرفت.
پ.ک.ک خشونت را به عنوان «استراتژی انقلاب» جهت براندازی نظامی، سیاسی و اقتصادی (دولت) مورد تشویق قرار میدهد. این تنها استراتژی قابلاجرا بود، چون پ.ک.ک هرگز توانایی رویارویی مستقیم با ترکیه را نداشته است.
استراتژی نظامی «بزن-در رو» در آن زمان با هدف ایجاد گام اول قیام تودهها موسوم به «سرهلدان» مطرح شد تا توسعه سیاسی و پشتیبانی تودهای را تسریع بخشد تا پس از تضعیف اقتدار ترکیه بر منطقه، قیام تودهای را تهییج کند، این قیام سبب خواهد شد تا دولت کاملا سرنگون شود و در یک دوره زمانی کوتاه تغییرات انقلابی حاصل شود. دولت بر اثر این حملات «بزن- در رو»، اقدامات امنیتی شدیدتری اعمال خواهد کرد، این امر نیز مردم را بیشتر از دولت جدا خواهد نمود.
با توجه به این استراتژی پ.ک.ک است که درک تاکتیکهای تروریستی ی.پ.گ. برای خارجیها آسانتر قابلفهم میشود. شاید این برای کسانی که میدانند ی.پ.گ. همان پ.ک.ک در سوریه است تعجبآور نباشد، چون فقط تغییر اسم داده، اما ثابت میکند استراتژی و اهدافشان یکی است.
ی.پ.گ. کنترل مناطقی را از دست داد
ما در سالهای 2017-2016 شاهد بودیم ترکیه اولین عملیات خود به نام «سپر فرات» را علیه خاک سوریه انجام داد. همان طور که از اسم آن پیداست، این عملیات توسط ارتش ترکیه و شورشیان مورد حمایت آن در منطقه اطراف رود فرات انجام شد. این عملیات هدف اولیه ی.پ.گ. برای متصل کردن کانتونهای سهگانه خود یعنی عفرین، کوبانی و حسکه را از بین برد.
حمله دوم در مارس 2018 انجام شد. طی این حمله به نام «شاخه زیتون»، عفرین از دست ی.پ.گ. خارج شد، که به ادلب و عزاز متصل است. در پی آن 300 هزار کُرد آواره و 500 غیرنظامی کشته شدند. از دست دادن عفرین برای ی.پ.گ. دردناک بود، چون سبب شد بخش بزرگی از امیدهایش بر باد برود و برنامههایش متلاشی شود.
حمله سوم «چشمه صلح» در اکتبر 2019 صورت گرفت و این عملیات شکستی بسیار بزرگتر برای ی.پ.گ. بود. ارتش ترکیه و گروههای مورد حمایت آن سرزمینی به مساحت 4820 کیلومتر مربع را اشغال کردند از جمله سرکانیه، تل ابیض، منجیر، سولوک، مبروکه و نیز بزرگراه بسیار مهم ام.4 را قطع نمودند. در نتیجه آن، ی.پ.گ. ناچار شد به ارتش سوریه اجازه دهد وارد رقه، منبج، طبقا، کوبانی، عین عیسی و تلتمر شود.
ذکر این حملات به معنای موافقت من با حملات و تهاجم ترکیه به خاک سوریه نیست بلکه برای بیان مشکلات فراروی ی.پ.گ. میباشد که بر اثر آن تغییر استراتژی داد. ی.پ.گ. در حالی که با داعش میجنگید از شیوه مرسوم بیشتر ارتشها یعنی جنگ باز استفاده میکرد. پس از حملات ترکیه شاهد تاکتیک «بزن در رو» و بمبگذاری خودروها هستیم.
ترور بهعنوان تاکتیک: حملات ی.پ.گ. در منطقه سپر فرات
سنگ بنای عملیات مخفی ی.پ.گ. در منطقه سپر فرات و عفرین زمانی ایجاد شد که خود ی.پ.گ. با هدف کسب حمایت در بین کردهای شمال سوریه عملیات خود را اعلام کرد. رهبران ی.پ.گ. در ژوئن 2018 تشکیل نیروی “خشم زیتون” را اعلام و گروههای مورد حمایت ترکیه و غیرنظامیان همکارِ آنان را به عنوان هدف معرفی کردند. در اواسط دسامبر 2018 نیز تشکیل “جبهه آزادیبخش عفرین” به عنوان شاخهای از ی.پ.گ. برای آزادی عفرین از دست ارتش اشغالگر ترکیه اعلام شد. پس از این، حملات “خشم زیتون” کاهش یافت. جبهه آزادیبخش عفرین از حملات موشکی ضدهدایت شونده، تکتیراندازهای حساس به گرما و اغلب از پایگاه خود در تلرفعت استفاده میکند.
در یک دوره زمانی رصدشده، نیروهای خشم زیتون و جبهه آزادیبخش عفرین 144 عملیات موفق و تعداد زیادی عملیات ناکام داشته است. مسئولیت همه عملیات را نیز یکی از این دو سازمان بر عهده گرفت. جبهه آزادیبخش عفرین که از ابزار مختلفی استفاده میکند، میگوید 75 درصد عملیات آن بمبگذاری، 24 درصد قتل هدفمند و یک درصد نیز حملات موشکی است.
ترور به عنوان تاکتیک: تاثیر عملیات بهار صلح
ارتش ترکیه و گروههای مورد حمایت آن در اکتبر 2019 به شمال شرق سوریه حمله کردند که به عقب نشینی نیروهای آمریکایی از این منطقه منجر شد. ی.پ.گ. پس از چندین روز درگیری و تلفات سنگین ناچار شد 30 کیلومتر از مرز ترکیه فاصله بگیرد. در پایان آن ماه، روسیه و ترکیه در مورد یک آتش بس مذاکره نمودند.
ی.پ.گ. در طی این عملیات از هستههای مخفی خود در عفرین و منطقه سپر فرات برای انجام چندین انفجار استفاده کرد و یک زندان داعشیها در رقه را نیز رها کرد. فرار این زندانیان به ظهور دوباره داعش منجر شد که هنوز ادامه دارد. پس از آن عملیات شاهد بمبگذاری توسط ی.پ.گ. هستیم.نیروهای ی.پ.گ در طی یک ماه چهار خودرو را در تل ابیض، الباب، جرابلس، تل خلف، و دو خودرو را در سرکانیه منفجر نمودند.
انگیزه ترور به عنوان تاکتیک
قبلا در مورد منشا ترور به عنوان تاکتیک بحث کردم و استراتژیهای مورد تایید پ.ک.ک را نشان دادم که از زمان تاسیس این سازمان تروریستی اتخاذ و استفاده شده است. چون پ.ک.ک و ی.پ.گ. یکیاند، و فقط تفاوت اسمی دارند، لذا رهبران ی.پ.گ. خیلی راحت به عادات قبلی خود بر میگردند. میتوان برای بمبگذاریهای ی.پ.گ. و قتلهای هدفمند آن در شمال سوریه نیز انگیزههای مختلفی مطرح نمود. یکی این است تا منطقه تحت کنترل ی.پ.گ. را امن نشان دهد. یعنی در مقایسه با مناطق تحت کنترل ترکیه و گروههای مورد حمایت آن موارد انفجار و تلفات غیرنظامیان کمتر است. غیرنظامیان بیشتر میترسند و روند بازگشت آنان کمتر میشوند. اما غیرنظامیان کرد به مناطق تحت کنترل ی.پ.گ. میروند. این به تبلیغ ی.پ.گ. در سطح بینالملل به ویژه در غرب کمک میکند. پارادوکس نیز این است خود ی.پ.گ. در ناامن کردن آن مناطق نقش اصلی را ایفا میکند.
همچنین، چنان که قبلا نیز توضیح داده شد، استراتژی اولیه پ.ک.ک در جنوب شرق ترکیه، تاثیر مورد نظر این حملات این است که نیروهای امنیتی اقدامات خشنتری اعمال کنند. این سبب میشود بین مردم و شبهنظامیان فاصله بیشتر و تنفر ایجاد شود.
نتیجه
هدف این مقاله هرگز این نیست به حملات ترکیه به خاک سوریه مشروعیت بخشد، بلکه مشخص کردن استراتژی ی.پ.گ. در مناطق از دست داده، هدف آن است. این استراتژی به صورت مستقیم به استراتژی اولیه پ.ک.ک مرتبط است که در کنگره اول آن اعلام شد.
این استراتژی که آن را «تاکتیک ترور» مینامم، شامل استفاده از حملات «بزن در رو»، قتلهای هدفمند و بمبگذاری خودرو میشود که جنایات جنگیاند. در این حملات، غیرنظامیان از اهداف نظامی جدا نمیشوند، و به شیوهای مخرب و غیرانسانی افراد عادی هدف قرار میگیرند.