تحلیلی بر کتاب «خاطرات» جان بولتون
من تلاش کردم تا کتاب 570 صفحهای خاطرات طولانی جان بولتون را بخوانم و مهمترین مطالب مربوط به کردها را مورد توجه قرار دهم، نکاتی که مشاور سابق امنیت ملی دولت ترامپ افشا کرده است. بعضی متنهای این خاطرات طولانی و خیلی خستهکننده، مرا شوکه کرد. من فقط میتوانم نتیجه بگیرم آمریکا ورشکسته ترین و وحشتناکترین رژیم در جهان در دنیای امروز است. چون تحلیل مفصل این کتاب، بحث را خستهکننده خواهد نمود، لذا بر بزرگترین تراژدی این کتاب تمرکز کردم که کردها هستند و آمریکا از آنان به عنوان پیاده نظام استفاده کرد و در برابر درخواستهای اردوغان به کام مرگ فرستاده شدند. در بحران بیپایان سوریه، به نظر میرسد آمریکا از نفوذ رو به رشد جمهوری اسلامی میترسد.
کردها؛ متحد ناخواسته ترامپ
هنگام خواندن کتاب جان بولتون احساس کردم گروهی که بیشتر برایشان احساس ناراحتی کردم، کردها بودند. کاملا واضح است که کردها به عنوان یک مجموعه نظامی مفید علیه داعش دیده میشوند، ابزاری برای جلوگیری از «ایرانیسازی» منطقه و چانهزنی علیه ترکیه و راهی برای تجزیه سوریه. کردها – احتمالا بعد از اسرائیل – بیش از همه طرفدار آمریکا در خاورمیانه هستند. آنان برای حیات خود به آمریکا متکیاند و بارها خواهان کمک آمریکا بودهاند. کردها انتظارات زیادی از انتخاب ترامپ داشتند، چون بیشتر روسای جمهور سابق آمریکا علنا از آنان حمایت و پشتیبانی کردند. اما به نوشته جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی برای ترامپ، دونالد ترامپ عملا کردها را نامید کرد. در حالی که کردها تمام امید خود را به حمایت آمریکا بسته بودند.
این ناامیدی را میتوان در نقل قول زیرین دید که اولین مورد اشاره به نام کردها و در صفحه 14 میباشد. در آن زمان حتی هنوز جان بولتون مشاور ترامپ نبود و او و رئیس جمهور گفتگویی تلفنی در مورد حضور نظامی آمریکا در سوریه داشتند و ظاهراً ترامپ گفته است: «اصلا نمیخواهم بمانم. کردها را دوست ندارم. آنان از عراقیها فرار میکنند، آنان از ترکها فرار میکنند، تنها زمانی که فرار نمیکنند زمانی است همه را در اطراف آنان با اف-16 بمباران میکنیم».
از این گفتگوی تلفنی کاملا واضح است ترامپ برای ترک سوریه آماده بود – یکی از قولهای کمپین تبلیغاتیاش، ترک سوریه بود – و برایش مهم نبود کردها را رها کند. در حالی که کردها با حمایت آمریکا طی چند سال با داعش جنگیده بودند و این موضوع را بعدا در یک جلسه شورای امنیت ملی تکرار کرد که در فصل دوم کتاب آمده است.
مشاوران ترامپ تلاش کردند به او بگویند رها کردن کردها برای «کشته شدن» سیاستی خوب نیست چون این برخورد با متحدانی آماده، همانند آنان سبب خواهد شد آمریکا از این پس در یافتن متحدان با مشکل مواجه شود. اما احتمالا دولت ترامپ بیش از همه طرفدار ترکیه است. تیم سیاست خارجی او بیش از همه در تاریخ آمریکا طرفدار ترکیه است و این ترکیه را قادر ساخت کنترل مناطق کردنشین سوریه را به دست بگیرد.
در همان صفحه، دلیل ترامپ برای خروج از سوریه به صورتی بد بیان شده است. دلیل اصلی او «خدماتی» بود که به «دشمنانش”»میکرد. او قویا معتقد بود جنگ با داعش، فقط اسد، روسیه و ایران را در وضعیت بهتری قرار میدهد. بعدا نیز ظاهرا ترامپ میگوید: «هر آنچه کردیم، فقط اسد را نجات داد».
روابط صمیمی ترامپ-اردوغان
بار دوم که نام کردها در کتاب جان بولتون میآید، پس از دیدار دوجانبه با اردوغان در بوئنوسآیرس در نشست جی20 است که به نوشته بولتون روابط «صمیمی» آنان آغاز شد. ترامپ به اردوغان قول داد مسئله هالک بانک و نقض تحریمهای آن علیه ایران را حل کند و در مورد کردها و فتح الله گولن گپ زدند.
جان بولتون استدلال میکند ایران و ترکیه به تحرکات بعدی خود پس از شکست داعش در سوریه فکر میکردند، چیزی که ترامپ هنوز به آن فکر نمیکرد. او خودش، کردها را «گروه دردسرساز متحدان» مینامد. او مینویسد: «اردوغان ظاهرا به دنبال نابودی خلافت داعش بود، اما کردها دشمن واقعی او بودند و با نوعی توجیه، آنان را متحد و وابسته به حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) مینامید. چرا با یک گروه تروریستی ارتباط داشتیم تا یک گروه تروریستی دیگر را نابود کنیم؟ این از شکست سیاست اوباما ناشی میشد که نتوانست درک کند که تهدید ایران جدیتر است، اکنون و در آینده. بسیاری از طرفین این درگیری با داعش مخالفاند، از جمله ایران و گروه نماینده آن یعنی حزب الله و سوریهی تقریبا از هم پاشیده. اما تهران برخلاف اوباما بر جنگی دیگر تمرکز میکرد، جنگ پس از شکست داعش. با شکست داعش، ایران حوزه کنترل خود بر منطقه را افزایش داد و آمریکا را با گروه دردسرساز متحدانش تنها گذاشت».
روز چهاردهم دسامبر، ترامپ و اردوغان گفتگوی تلفنی مشهور را انجام دادند که طی آن ترامپ عقبنشینی از سوریه و آغاز یک عملیات نظامی جدید را تایید کرد. اردوغان «نگرانیهای مشروع امنیتی ترکیه با حضور و اقدامات سازمان تروریستی پ.ک.ک/پ.ی.د./ی.پ.گ. را با ترامپ به اشتراک گذاشت». رئیس جمهور ترکیه گفت ترکیه در عرض چند روز عملیاتی جدید علیه ی.پ.گ. آغاز خواهد کرد که بخشهایی از منطقه مرزی با سوریه را در کنترل دارد و این سومین عملیات نظامی ترکیه در سوریه در دو سال بود.
خود جان بولتون نیز از این ایده خیلی نگران و پریشان بود و استدلال کرد «ترامپ به عواقب عقبنشینی آمریکا و تصاویر بعدی ناشی از آن فکر نکرد». در تمام این کتاب مشخص است دولت ترامپ با یک معضل در مورد کردهای سوریه مواجه است. از طرفی، ترامپ از آنان متنفر است و روابط خوبی با ترکیه دارد، اما از طرف دیگر، مشاوران ترامپ از نفوذ روزافزون ایران در خاورمیانه میترسند. جان بولتون و مایک پمپئو هر دو استدلال میکنند تا رئیس جمهور را ضد ایران نگه دارند، چیزی که اوباما نبود. سرانجام، آمریکا ادامه حمایت از کردها را انتخاب میکند، البته به خاطر تهدیدی که احتمالا همراهی کردها با ایران و سوریه میتوانست داشته باشد.
او مینویسد: «با از دست رفتن بیشتر اراضی خلافت داعش (اگر چه خود تهدید داعش هنوز با نابودی فاصله زیادی دارد)، مرحله بعدی بزرگ متوقف کردن ایران بود. اما اکنون اگر آمریکا کردها را رها کرد، آنان با اسد علیه ترکیه متحد میشدند و به درستی نیز ترکیه را تهدیدی بزرگتر میبینند یا باید به تنهایی میجنگیدند و تقریبا در منگنه اسد و اردوغان شکست میخوردند. چه باید کرد؟»
ترامپ در کریسمس از پایگاه الاسد دیدن کرد تا در مورد مسائل عملی خروج از سوریه بحث کند. او و دولتش بر «راه حلی دو هفتهای» توافق نمودند که طی آن ضربهای نهایی به خلافت داعش وارد آورند و ترامپ میتوانست نیروهایش را خارج کند؛ بدون این که بگوید به قول خود برای خروج نیروها عمل نکرده است. هفته بعد، تدارکات در مورد تقسیم مناطق انجام شد. کاملا واضح است تهاجم ترکیه به شمال شرق سوریه بین اردوغان و دولت ترامپ برنامهریزی شده بود و این چیزی است که بعضی رهبران کرد طرفدار حمایت آمریکا باید بدانند. جان بولتون در صفحه 189 مینویسد: ـجیمز جفری یک نقشه با کدهای رنگی را پخش نمود که در کدام بخشهای شمال شرق سوریه پیشنهاد میکند به ترکیه اجازه دهند بگیرد و کدام مناطق را نیز کردها میتوانند نگه دارند».
دلیل بیمیلی آمریکا برای محافظت از هم پیمان خود نیز ذکر شده است. ترامپ تلاش میکرد زود از سوریه خارج شود، چون میدانست اردوغان قصد حمله به سوریه دارد، اما نمیخواست قبل از خروج نیروهای آمریکایی به کردها حمله کند. ترامپ مشتاق خروج بود، نیروهایش در کنار کردها عملیات کرده بودند و به آنان خیانت میکرد. ظاهرا ترامپ گفته است: «ما نمیخواهیم در یک جنگ داخلی درگیر شویم. آنان دشمنان طبیعیاند. ترکها و کردها سالهای طولانی با هم جنگیدهاند. ما قصد نداریم درگیر جنگ داخلی آنان شویم».
پس از آن
رخدادهایی که پس از دیدارها و گفتگوهای توصیفی جان بولتون صورت گرفت، مشهور و تاریخی هستند. کردهای سوریه در پی تهاجم ترکیه بخشهای زیادی از مناطق را در شمال شرق سوریه از دست دادند. تقسیم مناطقی که جفری روی نقشه نشان داد به واقعیت تبدیل شد. کردها در مناطق تحت اشغال ترکیه شدیدا و به صورت وحشتناک سرکوب میشوند و آمریکا نیز یک پایش در سوریه و پای دیگرش در بیرون است.
اکنون، آمریکا و ماکرون، فرانسه کردها را تشویق میکنند تا با گروههای رقیبشان وارد گفتگو شوند. چون کردها امیدوارند حمایت نظامی آمریکا روزی به حمایت سیاسی تبدیل خواهد شد. این گفتگوها را میتوان اقدامی انحرافی دانست تا مانع آشتی کردها با دولت سوریه شوند.
بشار اسد جنگ را برده است. ارتش سوریه با حمایت روسیه و ایران در همه جبههها به تدریج پیشروی میکند تا مناطق تحت اشغال را آزاد کند. اگر دولت سوریه به شمال شرق نزدیک شود چه به سر کردها خواهد آمد؟ دولت ترامپ میداند آنان باختهاند، هنوز هم شدیدا از ترکیه حمایت میکند و کردها را در پنچه خود نگه داشته تا در معامله با ترکیه برای چانهزنی استفاده کند.