تناقضات و تضادهای فکری عبدالله اوجالان در موضوع “زن، جنسیت و آزادی” (3)

نوشته: آسو کمال

ترجمه از: دیدبان حقوق بشر کردستان ایران

عبدالله اوجالان می‌نویسد “زن فرشته است و مرد درنده خوی”. بدون شک، عبدالله اوجالان در این بحث از زنان طرفداری می‌کند و مردان را رد می‌نماید. رهبر پ.ک.ک. می‌نویسد “فرهنگ زن، فرهنگ تولید از شیوه جمع‌آوری محصول به سوی تولید یا کاشت گندم بوده و این فعالیت نیز آشتی‌جویانه بوده است. نیازی به جنگ ندارد. اما فعالیت مرد شکار و متکی به جنگ و خشونت بود. در نتیجه این جنگ، مردسالاری ایجاد شد.”

البته باید گفت علم درست برعکس اظهارات اوجالان می‌گوید. علم معتقد است زن و مرد از  همان آغاز زندگی اجتماعی به صورت برابر با هم بودند و این نو.ع شخصیت در تحولات جامعه نیز تاثیر زیادی گذاشته است و از روابط هر دو جامعه تشکیل یافته است. اگر “مرد درنده‌خوی و زن نیز فرشته” بود، مگر امکان بروز روند تحول اجتماعی شدن وجود داشت؟ در همین راستا، هوبرت بانکریفت می‌گوید “زن و مرد برابر بودند چون اقتصاد خانواده براساس برابر اداره می‌شد. چگونه؟ یعنی زن و مرد با هم آن را درست کردند و مورد استفاده قرار می‌دادند و ملک همه بود، مانند خانه و باغ و ابزارها.”

 

اوجالان تز خود را برای جلب توجه به زن ایجاد کرده است.

تز “مرد درنده‌‌خوی و زن فرشته” نه تنها اساس و پایه علمی ندارد، بلکه یک تز کاملا غیرانسانی است. علم از قبول آن به عنوان یک تز خجالت می‌کشد اما اوجالان خودش و با هدف تبلیغات مورد اسفاده قرار می‌دهد و توجه را به آن جلب می‌نماید. اگر به اعتقاد اوجالان شکار اساس و پایه خشونت مرد باشد، آیا اوجالان می‌تواند پاسخ این سوال را بدهد، چرا وقتی مرد به چوپانی و کشاورزی و کارگری روی آورد، این خشونت به پایان نرسید؟در کدام مقطع زمانی این پیشه‌ها همانند شکار منشا خشونت نبوده‌اند؟

اوجالان در ادامه تقبیح مرد به ایجاد یک تئوری خودساخته می‌پردازد و آن را به فسیل‌شناسی نسبت می‌دهد. او می‌گوید “از لحاظ فسیل‌شناسی مملو ازدروغ و حقه‌بازی و غارت است”. باز هم در ادامه می‌نویسد “مرد اولین سازمان ایجاد خشونت است و نه تنها جانوران را بلکه زنان و کودکان را نیز در تحت کنترل سازمان خود قرار داده است.” این تقبیح مرد به صورت مداوم توسط اوجالان  نشان می‌دهد اوجالان بیماری‌های روانی دارد، یعنی اگر فردی جنس و نژاد خود را تقبیح کند  تا جنس و نژاد دیگری را بدون ایراد و اشکال معرفی کند، این فرد قطعا بیماری‌های روانی دارد.

 

اوجالان معتقد است مرد به صورت مادرزادی حقه‌باز است

قبل از این که در مورد تز اوجالان سوالات راپشت سر هم مطرح کنیم، آیا طبق منطق اوجالان زن مالک و تولیدکننده آثار فرهنگی است؟ اوجالان چنین فکر می‌کند. منطق چگونه قبول می‌کند زن مالک این آثار و خودش باشد اما اسارت و بردگی مرد را قبول کند؟ آقای اوجالان وقتی شما می‌گویید “زن مالک این تعداد اساس و بنیاد و تولید اقتصادی” است و از طرفی نیز می‌گویید “زن برده مرد شده است”، آیا با این تضاد شما نشان نمی‌دهید زن توانایی رهبری ندارد؟ چون شما می‌گویید مرد تحت هر شرایطی زن را با حقه‌‌بازی تحت کنترل خود در می‌آورد! به همین خاطر تفاسیر اوجالان علمی‌نیستند، فقط می‌گوید “مرد از ازل درنده‌‌‌خوی، حقه‌باز، بی‌رحم و غارتگر بود”. اینها تفاسیر علمی نیست بلکه خرافات و فریبکاری است اما علم از مدتها پیش این خرافات را رد کرده است. علم معتقد است صفاتی مانند حقه‌بازی، غارت و بی‌‎رحمی صفاتی ازلی برای هیچ انسانی نیستند، هیچ انسانی به صورت مادرزادی حقه‌باز به دنیا نمی‌آید. البته طبق منطق اوجالان “وقتی مرد به دنیا می‌آید، حقه‌باز است”. این اظهارات اوجالان را می‌توان فقط شوخی‌های بی‌معنی دانست!

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید