درست مانند افغانستان؛ ما روزی را خواهیم دید که کار آمریکا با یگانهای مدافع خلق پایان یافته و منطقه را ترک کرده است.
این عبارت، شاید بهترین توصیف برای چکیده روابط ی.پ.گ با آمریکا و ارتباط آن با تحولات افغانستان باشد.
انجمن بازرگانان مالاتیا (MİAD) در آوریل ۲۰۰۶ در چارچوب سومین نشست «پلتفرم ایده» جلسهای برگزار کرد. یکی از شرکتکنندگان، روزنامهنگار مالاتی، هرانت دینک بود.
وی در سخنرانی خود ۸ ماه قبل از قتل در ۱۹ ژانویه ۲۰۰۷ گفت: «نقش انگلیسیها، فرانسویها، روسها و آلمانیها در گذشته در این سرزمینها امروز نیز تکرار میشود. در گذشته مردم ارمنستان به آنها اعتماد داشتند. آنها فکر میکردند که خود را از ظلم عثمانی نجات خواهند داد، اما اشتباه کردند.
زیرا آنها آمدند، کار خود را انجام دادند، آنچه را که برای انجامش آمده بودند انجام دادند، و سپس روی برگرداندند و کسانی را که برادر و خواهر خونی نامیده میشدند رها کردند. و این همان چیزی است که کردها در حال حاضر تجربه میکنند. آمریکا امروز آمده است و در شرف تشکیل دولت کرد در شمال عراق است. برای برادران کرد ما، این امر جذاب بوده است.
این یک دوره بسیار خطرناک است. این آمریکاست. پس از انجام کاری که باید انجام دهد، مردم را اینجا درگرفتاری خود رها میکند و میرود. چون برای کاخ سفید، مردم اهمیت ندارند».
طالبان، آمریکا و افغانستان و ی.پ.گ
آنچه در آن روز اتفاق افتاد، همراه با بررسی تحولات امروز، نشان میدهد که تجزیه و تحلیل هرنت دینک از لحاظ تاریخی بسیار دقیق است. همانطور که آنچه در افغانستان در برابر چشم جهان رخ داد، تحلیل دینک را از ابتدا تا انتها تأیید میکند. آمریکا مردم را در کابل و سراسر افغانستان به حال خود رها کرد…
سازمان موسوم به طالبان اداره امور افغانستان را در دست گرفته است. بخواهیم یا نخواهیم، اداره دولت منتخب افغانستان برای دومین بار در اختیار همین سازمان مسلح قرار گرفته است.
آنها هیچ چیز دیگری جز درک حکومت مبتنی بر فهم خود از دین اسلام ندارند و به همین دلیل است که در حال حاضر صدها هزار نفر در حال تلاش برای فرار از کشور هستند.
نه تنها افغانهایی که برای آمریکا یا دیگر کشورهای غربی کار کردهاند، بلکه مردم عادی نیز در اولین هواپیمایی که پیدا میکنند ، با پرتاب نوزادان خود بر روی بلوکهای سیمانی و سیمهای فولادی، جان خود را نجات میدهند. کسانی که در کابین جایی پیدا نمیکنند، چرخ هواپیماها را بغل کرده و میمیرند.
همه اینها به خاطر دخالتهای آمریکاست که اهداف خودش را برآورده میکند و پس از اتمام آنجا را ترک میکند. حتی به لاشههایی که به جا گذاشته نگاه نمیکند.
درسی برای یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ)، حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) و کنگره جوامع کرد (ک.س.ک)
این نگرش آمریکا باید برای همه درس عبرت باشد، برای سازمانهایی که در حال حاضر در خدمت اهداف آمریکا هستند. به ویژه به سازمان کنگره جوامع کرد (ک.س.ک)، یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ)، حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)، که با حمایت ایالات متحده و شرکای سیاسی آن در منطقه در تلاش برای بقا در سوریه و کوههای شمال عراق هستند.
همچنین روزهایی را خواهیم دید که آمریکا ماموریت خود را در سوریه به پایان میرساند و کنگره جوامع کرد (ک.س.ک)، یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ)، حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) را کنار میگذارد. زیرا درست مانند داخل افغانستان، آمریکا عازم جنگ تجزیه امپریالیستی شده است که نمیتواند در خاک سوریه پیروز شود و یک دهه جنگ داخلی را آغاز کرد.
بهانهاش بار دیگر «مبارزه با تروریسم» بود. و برای این جنگ، از سازمانی حمایت میکند که خود در فهرست سازمانهای تروریستی قرار گرفته است؛ یعنی پ.ک.ک.
آمریکا فکر میکند با کمک این سازمان میتواند دولتی حامی آمریکا در سوریه ایجاد کند.
همانطور که یک سازمان مانند طالبان نمیتواند یک دولت موفق و پایدار در افغانستان ایجاد کند، کنگره جوامع کرد (ک.س.ک)، یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ)، حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) نیز نمیتوانند در آن موفق شوند. بله آنها میتوانند یک حکومت بر اساس ظلم، ترس و سلاح بسازند، اما این حکومت موقتی است و پایانش نابودی خواهد بود.
در حقیقت، آمریکا، به قول هرانت دینک، کار خودش را میکند و هنگامی که کارش به پایان رسید، قطعاً آن منطقه را ترک خواهد کرد. کسانی که درباره آینده این گروههای مسلح کُردی کنجکاو هستند، باید تحولات افغانستان را به خوبی دنبال کنند. ما مشاهده کردهایم که دولت افغانستان، که آمریکاییها در ۲۰ سال گذشته ۲ تریلیون دلار برای آن هزینه کردهاند، بلافاصله پس از خروج آنها سقوط کرده و قدرت را بدون جنگ به طالبان واگذار میکند.
به زودی خواهیم دید که کسانی که میگویند «آمریکاییها فقط به خاطر شکست عقبنشینی کردند» در اشتباه هستند.
از آنجا که ایالات متحده امروز به همان دلیلی که در سال ۱۹۷۹ در حمله شوروی به افغانستان آمد، عقبنشینی میکند. هدف اصلی آن، بار دیگر روسیه بود. روسیه ای که آن را بزرگترین رقیب خود میدانست، در حال تقویت حضور خود در میانه آسیا، درست بین چین، ایران و پاکستان بود.
اکنون نکات جدیدی در خطر است. در آن نقطه بین چین، ایران و پاکستان هرج و مرج بیش از صلح به آمریکاییها خدمت میکند. و به زودی، وقتی جنگ داخلی افغانستان آغاز شود، این ادعا روشنتر خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
همچنین کسانی هستند که میگویند «آمریکا به عنوان گسترش دهنده دموکراسی».
آنها اشتباه میکنند. آمریکا در اینجا با عملیات سروکار دارد نه با تصویر خود به عنوان حامی دموکراسی. در حالی که همه در مورد آسیب به این تصویر آمریکا، در مورد تخلیه و فاجعه انسانی صحبت میکنند، آمریکایی ها قبلاً تجارت با طالبان را آغاز کردهاند.
وقتی آمریکا سوریه را ترک میکند ، چه کسی هزینه آن را میپردازد؟
دولت کردی-سوری، که فکر میکند با دهها هزار کامیون سلاح و میلیونها دلار ارسال شده توسط ایالات متحده، که توسط دشمنان محاصره شده، میتواند زنده بماند، متوجه خواهد شد که تاریخ، جامعه شناسی و جغرافیای منطقه نباید فراموش شود، اما برای آنها دیر خواهد بود.
آنها بهتر است به جای اتکا به حمایت آمریکا، و انکار این واقعیت واضح که آمریکاییها نمیخواهند از آنها حمایت سیاسی کنند برای خود دوستانی در منطقه پیدا کنند
اجازه دهید با نقل قول زیر که منسوب به هنری کیسینجر سیاستمدار آمریکایی است این گزارش پایان یابد:
آمریکا هیچ دوست یا دشمن دائمی ندارد. فقط منافع دارد.