مقدمه
سرمایه بنا به تعریف، مجموعه منابعی است که به منظور کسب منفعت و سرمایهگذاری منتقل میشود. سرمایه عبارت است از هر آنچه که یک جریانِ خدمات را در طول زمان نتیجه میدهد. با اندکی تأمل در این مفهوم، این مسئله روشن میشود که ارتباطات و انسجام اجتماعی نیز از آنجایی که جریان تولید و خدمات را روان و آسان میکنند، نوعی سرمایه محسوب میشوند. سرمایه حاصل از چنین شبکهسازی انسانی را، سرمایه اجتماعی میگویند. تأکید دانشمندان بر مسئله سرمایه اجتماعی ناشی از تأثیرات چندبعدی و بسیار مهم این مقوله بر وضعیت سیاسی اجتماعی و اقتصادی جوامع مختلف است.
در یک جامعه افراد برای اهداف مشترکی کار میکنند. آنها در تقابل با یکدیگر قرار دارند و رفتارهای آنها بر هم اثر میگذارد. یکی از کارهایی که معمولا دولتها انجام میدهند سرمایهگذاری در سرمایه انسانی است. در حالیکه سرمایه انسانی اغلب جنبه خصوصی و فردی دارد ولی سرمایه اجتماعی مربوط به روابط بین افراد و گروهها است. از طرفی میان سرمایه اجتماعی و انسانی، رابطهای متقابل و دوطرفه وجود دارد. جیمز کلمن از جمله محققانی است که در مطالعهای به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تشکیل سرمایه انسانی میپردازد. وی میگوید که سرمایه اجتماعی منبعی برای یک خانواده، جامعه یا سازمان است که موجب میشود در افراد جوان و بچهها سرمایهگذاری صورت گیرد. کلمن شواهدی را ارائه میدهد که وجود سرمایه اجتماعی در داخل یک خانواده چگونه در کاهش ترک تحصیل بچهها اهمیت دارد. وی اشاره میکند که اگر والدین، تحصیلات، یعنی سرمایه انسانی بالایی داشته باشند، شرط لازم و کافی برای تشکیل سرمایه انسانی در بچهها نیست بلکه باید سرمایه اجتماعی نیز در خانواده وجود داشته باشد. بدین معنا که والدین به فرزندان خود دارای یک وابستگی باشند که بر اساس آن حاضر به فدا کردن بخشی از اوقات و امکانات مالی خود و اختصاص آن به آموزش فرزندان باشند. از طرف دیگر او دریافت که سرمایه اجتماعی در بیرون از خانواده نقش مهمی در ادامه تحصیل و کاهش ترک تحصیل بچهها دارد. وی نشان میدهد که خانوادههایی که اغلب نقل مکان میکنند، به دلیل ارتباط کمی که با محیط اطراف خود از قیبل افراد محله و … دارند، طول دوره تحصیل فرزندان آنها کمتر است. زیرا ماندگاری یک خانواده در یک محله باعث میشود تا روابط بیشتری با افراد پیدا شود و سرمایه اجتماعی بین آنها شکل گیرد. به هرحال این مطالعات نشان میدهند که افرادی که در سرمایه اجتماعی سرمایهگذاری میکنند، سرمایهگذاری آنها در سرمایه انسانی نیز بیشتر است. استون و همکاران اشاره میکنند که سرمایه اجتماعی که بیانگر رابطه فرد با محیط اطراف او است، وقتی در خانواده بالا باشد موجب میشود که توجه بیشتری به ادامه تحصیل فرزندان و سرمایهگذاری در آن شود. تیچمان و همکاران بر اساس مطالعه خود دریافتند که سرمایه اجتماعی زمینهای را فراهم میسازد که موجب میشود سرمایه انسانی و مالی والدین منجر به موفقیت بیشتر بچهها شود. به هر حال مطالعات موجود نشان میدهد که سرمایه اجتماعی در درون خانواده و در یک جامعه منجر به افزایش تمایل به ادامه تحصیل میشود. در درون خانواده به دلیل تمایلات وابستگیهای والدین به فرزندان، سرمایهگذاری برای ادامه تحصیل بچهها بیشتر میشود، هرچند ممکن است والدین از تحصیلات بالایی برخوردار نباشند. از طرف دیگر سرمایه اجتماعی در یک جامعه که پایه آن اعتماد اجتماعی است، نیاز به استفاده زیاد از قوانین و مقررات را که هزینهبر نیز هستند، کاهش میدهد و مبادلات و فعالیتهای اقتصادی را سهلتر میکند. بالعکس، در فقدان سرمایه اجتماعی بازدهی حاصل از داشتن سرمایههای فیزیکی و انسانی درخور توجه نمیباشد. در واقع بهکارگیری این سرمایهها منافع چندانی ندارد و در عوض، فعالیتهای واسطهگری و موقعیتهایی که نیاز به تحصیلات ندارند، دارای سودهای بسیار بالاتری میباشند. در چنین شرایطی تمایل به سرمایهگذاری در سرمایه انسانی کاهش مییابد. بنابراین سرمایه اجتماعی بیانگر قابیلت اعتماد بین افراد، گروهها، بین دولت و مردم و… است. وجود سرمایه اجتماعی میتواند فعالیتهای اقتصادی را تسهیل و هزینههای آن را کاهش دهد. هرچه سرمایه اجتماعی رو به کاهش رود، فرآیند تولید که مستلزم بهکارگیری عوامل تولید است، پرهزینه میشود. زیرا بهکارگیری عوامل تولید نیازمند قراردادهای دوطرفه بین کارفرما و صاحبان عوامل تولید است. در غیاب سرمایه اجتماعی، اجرای این قراردادها بسیار پرهزینه میشود و از این رو بازدهی نسبی عوامل تولید از جمله سرمایه انسانی کاهش مییابد. این امر باعث میشود تا انگیزه سرمایهگذاری در سرمایه انسانی کاهش یابد. سرمایه اجتماعی با تقویت دو عنصر اصلی اعتماد و مشارکت گروهی و در نتیجه با تسهیل عدم اطمینان در تعاملات پیچیده و کاهش نیاز به ضمانتهای اجرایی، به وجود آوردن امکان مبادله آسان اطلاعات، افزایش مهارتهای اجتماعی اعضاء، بالابردن درجه مشارکت در گروهها و سازمانهای مولد، بالابردن انعطاف و افزایش تعاملات اجزای نظام اقتصادی و غیره، به بهبود وضعیت اقتصادی کمک شایانی میکند.
تأثیرگذاری سرمایه انسانی بر سرمایه اجتماعی
الگوی تأثیرگذاری سرمایه انسانی بر سرمایه اجتماعی نیز توسط «چو در سال 2006 و دیندا در سال 2007» (صمدی و همکاران،1391: 27) تدوین شده است. در پژوهشهایی از این دست سرمایههای انسانی علت تشکیل سرمایه اجتماعی است؛ سرمایه اجتماعی و رشد اقتصادی رابطه علیت دو طرفهای دارند؛ در این فرآیند افراد از طریق آموزش و بالابردن سطح سرمایه انسانی خود، مهارتهای ارتباطی، فعالیتهای درون گروهی، اعتبار و مسئولیتپذیری را که عناصر عمده سرمایه اجتماعی میباشند، فرا میگیرند و باعث پیشرفت سرمایه اجتماعی میگردند. اثر سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی اثری غیرمستقیم است و از طریق اثرگذاری بر سرمایه اجتماعی باعث رشد اقتصادی میگردد.
بنابراین سرمایه اجتماعی با دو شاخص اعتماد و مشارکت گروهی، بهطور مستقیم در زمینه پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی تأثیر مثبت دارند؛ و گاه از طریق سرمایهگذاری در حوزههای متنوع انسانی اعم از آموزش و پرورش، بهداشت، خانواده و … این مهم تحقق مییابد. مسئله این است که رابطهای متقابل میان این دو موجود است و سرمایهگذاری در هریک در طول زمان، موجب افزایش بهبود شرایط جامعه خواهد شد.
سرمایه اجتماعی و انسانی در پ.ک.ک
برای سنجش این مسئله در پ.ک.ک نیازمند نگاهی دقیقتر به موضوع هستیم. سرمایه اجتماعی مانند سرمایه انسانی متغیری کیفی است که به راحتی قابل اندازهگیری نیست. علاوه براین، به علت گسترده بودن تعاریف سرمایه اجتماعی و ماهیت پیچیده آن و کامل نبودن شاخصهای اندازهگیری، اجماع نظری در این حوزه کمی سخت بهنظر میرسد. با این وجود میتوان از چندین متغیر مشترک در این حوزه سخن گفت و به بررسی میزان عملکرد پ.ک.ک نسبت به آنها پرداخت. این متغیرها که برگرفته از پرسشنامه بانک جهانی (فیلد، 1386) در این زمینه است، عبارتند از:
1. نسبت طلاق به ازدواج یا همان میزان استحکام خانواده: طلاق منجر به فروپاشی خانواده میگردد. بوردیو خانواده را به عنوان مهمترین مکان انباشت و انتقال سرمایه اجتماعی میداند. همچنین روابط والدین با یکدیگر، دریافت کمک در حل مشکلات شخصی و محبت از والدین و صحبت کردن با والدین، بر میزان انحرافات و بزهکاری در جامعه بسیار موثر است.
2. نسبت تعداد پزشک به جمعیت: این شاخص نشان دهنده میزان ارتقای نظام بهداشتی بوده، بر سلامت و روان جامعه اثر مثبتی میگذارد. سلامتی از عمدهترین عناصر رفاه جامعه محسوب میشود و هرچه جامعه سالمتر باشد بر عملکرد اجتماعی افراد جامعه و کیفیت ارتباط با دیگران اثر مثبتی دارد.
3. نسبت کارکنان اداری و آموزشی به جمعیت: افزایش این متغیر نشان از گسترش آموزش در جامعه است. با آموزش، افراد مهارتهای ارتباطی، هنجارهای اجتماعی و فعالیتها و مهارتهای گروهی را فرا میگیرند و از این طریق جامعهپذیر میشوند که نشان از افزایش سرمایه اجتماعی است.
4. نرخ باسوادی: وقتی افراد سطح سواد خواندن و نوشتن را داشته باشند، با محیط اطراف خود راحتتر ارتباط برقرار کرده و از این طریق به درک بهتری از جامعه خود میرسند و اعتماد به نفس بالاتری کسب میکنند. همچنین این امر موجب میشود که در ارتباط با دیگران هراس کمتری داشته، ارتباط خود را با افراد گسترش داده و به اصطلاح اجتماعی خواهند شد؛ علاوه بر این موجب میشود در جامعه آگاهانهتر عمل کنند.
5. نسبت مطبوعات به جمعیت: مطبوعات بهعنوان یک رسانه، وظایفی مشابه وظایف تلویزیون و رادیو دارند و در افزایش یا کاهش مشارکت اجتماعی و مسائل اجتماعی نقش ارزندهای را ایفا میکنند و فرهنگساز هستند.
همانطورکه از تعاریف و پژوهشها برمیآید، خانواده به عنوان مهمترین مصداق در بحث از سرمایه اجتماعی قابل توجه است. بیشترین زمینههای اعتماد و مشارکت اجتماعی ریشه در وجود خانواده دارد. خانوادهای که با ایجاد فضایی گرم و آرامشبخش، زمینه حمایتهای مادی و معنوی را برای فرزندان خود فراهم میسازد.
خانواده در پ.ک.ک
خانواده مهمترین مکان انباشت و انتقال سرمایه اجتماعی بوده و بر آینده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اعضای خود موثر است. این در حالی است که تشکیل خانواده در پ.ک.ک و به عبارت دیگر ازدواج، ممنوع است. جوانان در این گروه مجبورند عواطف و غرایز خود نسبت به جنس مخالف را سرکوب کنند که این مسئله خود زمینههای عقدههای روانی زیادی را فراهم ساخته است. رفتارهایی که در شرایط دیگر و در نحوه برخورد با سایر انسانها، در قالب رفتارهایی بسیار خشونتآمیز تجلی کرده و حاصل سرکوب نیازهای طبیعی آنها است. بر اساس خاطرات مندرج از اعضای جدا شده این گروهک، توجه به این مسئله مجازات و تحقیرهای زیادی را از جانب گروه به همراه دارد و موجب کنارگذاشته شدن فرد به مدتی مشخص در گروه خواهد شد.
علاوه براین در سالهای اخیر شاخه نظامی پ.ک.ک تلاش کرده تا بخشی از نیروهای خود را از میان نوجوانان شهرها و روستاهای مرزی ترکیه تامین کند. «بررسیهای نهادهای امنیتی ترکیه نشان میدهد که ۶۷۹ عضو شاخه نظامی این گروه بین ۱۴ تا ۱۸ سال سن دارند و سرشاخههای پنهان در شهرها و روستاهای ترکیه آنها را فریب داده و با وعدههای فریبنده باعث شدهاند این نوجوانان خانواده و مدرسه را رها کرده و روانه کوهستانهای اقلیم کردستان عراق شوند» (3).
این مسئله که پدیده کودکسرباز را در این گروهک رقم زده، زمینههای ایجاد شکافی عمیق میان فزرندان و خانوادهها را فراهم کرده است. در چنین شرایطی فرزندان این خانوادهها نهتنها از امکان تحصیل و رشد مادی و معنوی مناسب برخوردار نیستند بلکه، زمینه حمایتهای مادی و معنوی خانواده از آنها به عنوان مهمترین سرمایه اجتماعی سلب شده است. جدا کردن افراد از فضای خانواده و مدرسه و مسلح کردن آنان، نقش مخربی در روح و روان آنها ایفا کرده و موجب اختلال در روند رشد طبیعی آنان را فراهم میسازد. سازمان دیدهبان کرد معتقد است که «ی.پ.گ. شاخه نظامی پ.ک.ک در سوریه، به نیروی کودکان سرباز متکی است» (4). فریب دادن نوجوانان راحتتر از فریب دادن افراد بزرگسال است به ویژه اگر به آنها بگویند جنگ آنها یک اقدام قهرمانانه است. کودکان و نوجوانان قادر نیستند در مقابل ایدئولوژی شاخه سیاسی پ.ک.ک در سوریه موسوم به پ.ی.د. به اندازه افراد بزرگسال مقاومت کنند. آنها از ظرفیت ذهنی و فکری کمتری برخوردارند تا بتوانند مقابله نمایند. افراد جوانی که در مقرهای پ.ی.د. و پ.ک.ک بزرگ میشوند اغلب بعدا به کادرهای اصلی تبدیل میشوند. آنها قادر به جذب شدن در جامعه نیستند و معمولا کم سواد هستند. استفاده از افراد کم سن و سال ابزاری متداول است که این شبه برای ایجاد کادرهای وفادار بهکار میبرند. پس علاوه بر پایین بودن شاخص استحکام خانواده، شاخص آموزش و نرخ باسوادی نیز در این گروهک پایین است. پکک از بدو تاسیس مارکسیسم ـ لنینیسم را سرلوحهی کاری خود قرار داده و در همین راستا به نفی و سرکوب تمامی احزاب و گروههای رقیب خود پرداخته است. این گروه و شاخههای آن پس از گذشت نزدیک به ۴۰ سال از تاسیس آن، نتوانسته گامی کوچک در جهت احقاق شعارهایش بردارد و جایگاه آن در ترکیه و ایران اکنون درحد صفر است؛ در طی چند سال گذشته و پس از به هم خوردن روند مذاکرات ترکیه با این گروه در راستای حل مسائل کردها در ترکیه، شکستهای سنگینی از ارتش این کشور را متحمل شد و ناگزیر اعضای خود را بار دیگر مجبور به عقبنشینی به پشت جبهه خود یا همان اقلیم کردستان در شمال عراق کرد.
حال پکک برای جبران شکستهایش در منطقه به ویژه در ترکیه، سعی میکند تا مناطق کردنشین سوریه را در مسیر اهداف خود هدایت کند و بدین منظور کتابهای درسی کودکان و دانشآموزان را برپایهی افکار اوجالان طراحی و چاپ کرده تا شاید از این طریق موفق به شستوشوی مغزی کودکان از همان آغاز شود. در چند سال اخیر نیز پس از آنکه بشار اسد رئیس جمهور سوریه کنترل مناطق کردنشین این کشور را به این این گروه و شاخه سوریهای آن سپرد تا در مقابل داعش بجنگند و از مرزهایش در برابر ترکیه محافظت کند، در کلاسهای درس مدارس منابع درسی را تغییر داده و بسان آموزشهای ایدئولوژیک پ.ک.ک در کوهستان قندیل و لولان و زاپ، کتابهایی مملو از عکسها و سخنان عبدالله اوجالان چاپ و در اختیار دانشآموزان قرار داده که به شدت مورد انتقاد و شکایت خانوادهها است. زیرا اولا پ.ک.ک در لیست ترور جهانی قرار دارد و این بدان معناست که منابع درسی آن نیز مملو از خشونت و افراطگرایی است. ثانیا پ.ک.ک و شاخههای آن در سوریه (پ.ی.د و ی.پ.گ و ی.پ.ژ) و شاخه ایرانی آن پژاک و شاخهی آن در عراق (پ.چ.د.ک) تماما بر خط مشی و ایدئولوژی مارکسیست – لنینستی استوار است و این در حالیست که کردها اکثرا مسلمان و از این افکار به دور هستند. سایت المانیتور انگلیسی به نقل از «عبدالله حاوز» از مسئولان پ.ک.ک در حوزه آموزشی در کردستان سوریه مینویسد: «نظام آموزشی و خودخوانده این منطقه تحت کنترل پ.ک.ک بر اساس ایدئولوژی عبدالله اوجالان تعیین شده و پ.ک.ک از این طریق تبلیغات خود را به کودکان مدارس تلقین میکند». این سایت در حالی این نظام آموزشی را ایدئولوژیک میداند که در این کتب آموزشی، اوجالان رهبر همه جهان معرفی شده و ایدئولوژی او خدمت به همه جهان معرفی میشود.
نقض حقوق کودکان، تنها در دوری آنها از خانواده، آموزشهای نظامی و ایدئولوژیک خلاصه نمیشود. گزارشهای مختلف از پلیس بینالملل و پلیس اروپا نشان میدهد که پ.ک.ک از کودکان برای فروش مواد مخدر در اروپا استفاده میکند. دکتر عبدالرحمن شات، استاد علوم اسلامی دانشگاه هامبورگ، در اینباره میگوید «در هامبورگ آلمان چند سال پیش پلیس گزارش کرد پ.ک.ک کودکان را از ترکیه می آورد و حتی هنوز سه روز از آمدن کودکان نمیگذرد که با مواد مخدر دستگیر میشوند؛ نه زبان میدانند نه پول را میشناسند فقط با زبان اشاره چیزهایی را میفهمند. روزنامهها به صورت مفصل به این بحث پرداختند و گفتند هزاران نمونه از این نوع کودکان در پ.ک.ک وجود دارند» (5).
همانگونه که توضیح داده شد، پ.ک.ک با سرلوحه قراردادن اهداف سیاسی و نظامی برای خود، از مهمترین شاخصهای سرمایه اجتماعی و انسانی چون خانواده، آموزش و بالابردن سطح سواد در میان اعضای خود و به طور کلی حفظ حقوق انسانی آنها دور مانده است. بر اساس تعاریف موجود، چیزی به نام سرمایه اجتماعی در پ.ک.ک بیمعناست. جوامع و گروههای گوناگون همواره درتلاشاند تا با بالابردن سطح این شاخصها در درون خود، به تقویت اهداف و خواستههایشان بپردازند؛ با این حال، هرچه تعلقخاطر اعضای این گروهک به خانواده، ازدواج، آموزشهای غیرایدئولوژیک و …. کمتر باشد، بیشتر مورد حمایت و توجه قرار میگیرند. پ.ک.ک با چشمپوشی از این شاخصها، در مسیری متفاوت حرکت میکند. اگرچه تسلط دولتهای ایران و ترکیه بر منطقه و قوانین بینالمللی موجود در این حوزه با تمرکز بر عدم بهکارگیری افراد زیر 18 سال، زمینه کاهش جذب نیرو در میان آنها در سالهای اخیر را فراهم ساخته است، اما این گروه در تلاش است تا به همین روش و با حفظ اهداف نظامی و سیاسی به حیات خود تداوم بخشد. باید منتظر بود و دید که نتیجه این تداوم رفتارها چه میشود.
منابع
1. فیلد، جان (1386)، «سرمایه اجتماعی»، ترجمه غلامرضا غفاری و حسین رمضانی، تهران: نشر کویر.
2. صمدی و همکاران، (1391)، سرمایه انسانی سرمایه اجتماعی و رشد اقتصادی، نشریه مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، شماره 2.
3. خبرگزاری آناتولی
4. سازمان دیدهبان کُرد
5. خبرگزاری آناتولی