وقتی فردی، گروهی، سازمانی یا هر مجموعهای بخواهد برای خواسته ها یا ادعاهای خود در زمینههای مختلف سندی جهت سنجش و سرانجام محبوبیت و مشروعیت داشته باشد، آن را مردمی، خواستهی مردم، کار مردم و عناوینی از این قبیل مینامد. این در حرف کار سختی نیست اما در عمل چیز دیگری است. واقعیت این است اگر موضوعی واقعا مردمی نباشد، نمیتوان مردم را به زور وادار کرد تا در مسیر مورد نظر حرکت کنند. لذا مردمی بودن هر موضوعی عملا و در میدان عملی اثبات میگردد.
این موضوع در انتخابات اخیر مجلس به ویژه در استان آذربایجان غربی نمود عملی پیدا کرد و شاهد ادعاهای رسانهای و مجازی دو طیف قومگرای کرد و ترک آذری – در خارج و چه بسا در داخل – بودیم که از هر ابزار ممکن برای ترویج اهداف غیرمردمی خود استفاده میکردند و جالب این که آن را خواسته های مردمی مینامیدند. طیف قومگرای آذری که بیشتر آنان پانترکیستهای وابسته به ترکیه و جمهوری آذربایجان هستند تلاش کردند با فضاسازی مردمان کرد و آذری استان را دشمن همدیگر معرفی کنند و هشدار دادند که انتخابات ابزاری است تا کردها استان را “اشغال” کنند و در این صورت بایستی در انتظار “آیندهای خطرناک” برای آذریها باشیم و قصد داشتند با القای ترس آذریها را علیه کردها تحریک کنند. طیف کرد نیز که افراد وابسته به گروههای مسلح بودند تلاش کردند تا مردم انتخابات را تحریم کنند و بدین ترتیب خود را مخالف دولت نشان دهند. جالب این است هر دو طیف که کرد و آذری را دشمن همدیگر معرفی میکنند بارها اذعان کردند قبل از انتخابات در خارج از کشورها با هم دیدار کردهاند و در مورد تحریم انتخابات توافق نموده اند اما طیف آذری مدعی بود بر سر طیف کرد کلاه گذاشته و به این توافق عمل نکرده است! این نشان میدهد برای هر دو طیف مردم مهم و معیار نیستند بلکه هر دو از جای/جاهای مربوطه دستورات لازم را میگیرند لذا نه استقلال دارند و نه از خواسته مردم مطلعاند.
پاسخ مردم در عمل بود: به میدان آمدند، رای دادند، کرد و ترک بدون توجه به این معیارها به نامزد اصلح رای دادند، به عنوان مثال وحید جلالزاده، استاندار سابق و از ترکهای شدیدا ضد پانترکیستها، رای آورد و حتی در شهر کردنشین سیلوانا از توابع اورمیه روحالله حضرتپور نماینده فعلی و ترک آذری رای قابل توجهی آورد. حتی شاهد یک مورد ولو کوچک درگیری بین کرد و ترک نبودیم! این یعنی سیلی محکم به قومگرایان.