شامگاه 27 آوریل 1979 در باشگاه نیروهای مسلح اسرائیل، حتی در تاریخچه عملیات اطلاعاتی خاورمیانه نیز واقعهای غریب بود. چند صد نفر با دعوتنامه کتبی به این مراسم دعوت شده بودند: از جمله نخست وزیر اسحاق رابین، روسای گذشته و وقت موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل و کارکنان ارتش و همه آنهایی که در این عملیاتی شرکت کرده بودند که اسرائیل سرسختانه آن را “عملیات پنهانی” نامیده بود. در طی این مراسم که چهل و پنج دقیقه طول کشید، خطابهها کوتاه و صمیمی و گاه آمیخته به احساس بود. شیپورهای دسته موزیک ارتش شیپور خاموشی را نواختند، پرچم ستاره داود برافراشته شد و به احترام همقطاری خدمتی به حالت نیمه افراشته در آمد. اما مردی که مورد تجلیل واقع شده بود، ملامصطفی بارزانی بود که در طی یک دهه بحرانی در کوششهای اسرائیل به منظور تضعیف دولت عراق، همکار تلآویو بود. او در بیمارستان دانشگاه جورج تاون واشینگتن در گذشته بود.
این در حالی بود که نخست وزیر وقت اسرائیل برای نزدیک کردن شاه و صدام حسین سخت تلاش کرد و در نتیجه دیدار بین صدام و شاه در سال 1975، قیام کردها به رهبری ملامصطفی علیه صدام شکست خورد. چون زمان مصرف کردها برای سیاست آن دوره اسرائیل به پایان رسیده بود.
منبع: کتاب «با این رسوایی چه بخشایشی؟»؛ نوشته جاناتان رندل، ترجمه ابراهیم یونسی