و ناگهان آرارات به پایان رسید

اواسط شهریور 1309 بود و نیروهای شوروی در حمایت از ترکیه حتی سواره نظام خود را وارد عمل کرده بودند. همزمان با حملات نهایی نیروهای ترکیه به مواضع کردهای قیام آرارات، باز هم احسان نوری پاشا قصد داشت همانند سابق آرام آرام قشون ترک را به سرحدات ایران کشیده و خسته و فرسوده کند و در میان سنگ‌های بزرگ مخوف و دره‌های عمیق پراکنده و نابود نماید… از پشت سر، از سرحدات ایران برخلاف انتظار، اول صدای توپ… بعد شلیک پیاده و مسلسل‌ها بلند شد. ارتش ایران، کردها را هدف گرفته بود…

در آغاز کردها تصور می‌کردند سوتفاهمی پیش آمده ولی در مدت زمان کوتاهی روشن شد که قوای حکومت پهلوی با ارتش ترکیه هماهنگ شده‌اند. زیرا رضاخان در سفر چند روز قبل خود به خوی موافقت کرده بود تا ترکیه از خاک ایران استفاده کند و کردها را محاصره نماید. بدین ترتیب قیام کردها علیه ترکیه شکست خورد، اما باز هم سران کرد به ایران پناهنده شدند. چون در اساسنامه قیام آرارات نیز بر ایرانی بودن کردها بسیار تاکید شده بود. البته ترکیه پس از استقرار در آرارات کوچک در خاک ایران، هرگز از آن خارج نشد و آن رابه دولت ایران پس نداد. بدین ترتیب، ایران هم بخش مهمی از خاک خود را از دست داد و هم عملا با ارتش ترکیه، در سرکوب کردها همکاری کرد. احسان نوری پاشا رهبر قیام نیز پناهنده و به نقاط مختلف ایران تبعید شد. او 46 سال در ایران ماند تا این که در سال 1355 ساواک با موتور سیکلت و طی تصادفی ساختگی او را کشت. احسان نوری پاشا به زبان فارسی چندین کتاب در مورد کردها نوشت از جمله “تاریخ ریشه نژادی کرد” و بر بر هویت ایرانی کردها، تاکید کرد.

بافاصله پس از شکست قیام، رضاخان دستور تبعید ایل جلالی ماکو را صادر و آنان را به شهرها و روستاهای اهر، مشکین شهر، قزوین، بوئین‌زهرا، قم، ساوه، کرمان، گرمسار، الموت و… تبعید کرد. تبعیدی که شالوده زندگی کردهای ماکو را برای همیشه به هم ریخت.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید