ترجمه از: دیدبان حقوق بشر کردستان ایران
فهیم تاشتکین، نویسنده المانیتور/دووار، در مقالهای با عنوان “کردستان سرخ” در ناگورنو-قرهباغ به بررسی وضعیت قرهباغ پرداخته و مینویسد در طی درگیری های پس از 1988 “ارمنستان از دست آذریهای خود راحت شد و آذربایجان نیز از دست ارمنیهای خود و در تراژدی کنونی کردها محلی از اعراب ندارند.”
این نویسنده در ادامه به سیاستهای عثمانی و روسیه تزاری برای تغییر و مهندسی جغرافیای سیاسی اشاره میکند و مینویسد “اگر امروز این تغییرات و درگیریها برای ناسیونالیستها جای افتخار است باید بگویم برای مردم عادی به ویژه آن منطقه بجز بدبختی و فلاکت هیچ ارمغانی ندارد. جنایات صورت گرفته فقط به دوره آن دو امپراطوری محدود نیست بلکه آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در این منطقه مرتکب جنایات فراوانی شدهاند. این منطقه زیبا قربانی تنش قومی شده است.”
آقای تاشتکین در ادامه خاطرنشان میکند “در طی چند دهه اخیر، موضوع تعلق قرهباغ به آذربایجان یا ارمنستان هنوز ادامه داد و هر کدام روایت تاریخی خاص خود را مطرح میکند. اما هر دو روایت تاریخ کردها در این منطقه مورد منازعه را حذف میکنند. در ساختار اداری شوروی در سال 1923، قرهباغ که محل زندگی اکثریت ارمنی بود به عنوان بخشی از آذربایجان تعیین شد. در غرب این منطقه و در نزدیکی مرز ارمنستان، “کردستان سرخ” به مرکزیت لاچین تاسیس شد. شش شهر تابع آن بودند. طبق سرشماری سال 1926 جمعیت این منطقه 51 هزار نفر بود. 72 درصد کرد، 26 درصد آذری و کمتر از یک درصد ارمنی. اما 92 درصد به آذری صحبت میکردند و کردهای آن از لحاظ زبانی آذری شده بودند. در سال 1929 با فشار ترکیه استالین این جمهوری را منحل و کردهای آن را به آسیای میانه فرستاد. تعداد بسیار کم کردهای باقیمانده نیز در سال 1992 پراکنده شدند به طوری که در سال 1994 و در گروه میسنک نامی از کردها برده نشد.”
نویسنده در بخشی دیگر مینویسد “اکنون ترکیه و آذربایجان افسانه همبستگی را براساس ترکی بودن برای این منطقه تبلیغ میکنند. آذربایجانیهای اصالتا کرد زبان خود را از دست دادهاند و علاقهای به یادآوری گذشته ندارند. باید بگویم اکنون ارمنستان ضعیف است و آذربایجان نیز با پول نفت و کمک ترکیه بیشتر مجهز است و قصد دارد مناطق از دست داده در سالهای 1994-1991 را باز پس بگیرد که با پاکسازی قومی مواجه شد. ترکیه در این منطقه حساس برای روسیه به آذربایجان کمک میکند. روسیه در ارمنستان پایگاههای نظامی دارد و طبق توافق تامین امنیت ارمنستان را بر عهده گرفته است. از طرفی روسیه با آذربایجان نیز روابط عمیق به ویژه اقتصادی دارد.”
تاشتکین میگوید “روسیه منتظر است تا نیکول پاشینیان طرفدار غرب اشهار پشیمانی کند و به روسیه تسلیم شود اما این تمام ماجرا نیست. روسیه نمیخواهد تنش ها به حدی برسد که ناچار به دخالت گردد و هر گونه دخالت ترکیه میتواند به رویارویی آن با روسیه منجر شود. میدانیم هر دو کشور در سوریه و لیبی نیز همکاریها و تنشهایی دارند. ترکیه هنوز هم در هماهنگی با آذربایجان خروج نیروهای ارمنی از قرهباغ را شرط آتشبس میداند اما موضوع قرهباغ به همبستگی بیشتر ارامنه منجر شده که موجودیت خود را در خطر میبینند. آیا روسیه و ترکیه با دادن امتیازاتی در سوریه و لیبی بر سر قرهباغ نیز توافق خواهند کرد؟ اگر ارمنستان به نخجوان جدا شده از خاک اصلی ارمنستان حمله کند چه خواهد شد؟ آنچه مسلم است ترکیه باید از وضعیت موجود درس بگیرد و به ماجراجوییهای خود از خاورمیانه تا مدیترانه و آفریقا پایان دهد.