“مک کنزی معتقد است که جابجایی زازاها از سرزمین مادریشان در دیلمان در ساحل جنوبی خزر به سمت غرب، ناحیهای که در حال حاضر در آناتولی مرکزی واقع است، به علت فشار ناشی از حرکت رو به شمال تودههای کردزبان در مسیرشان به سمت ارمنستان بوده است.
درواقع میتوان پنداشت که بخش قابل ملاحظهای از عناصر قومی کردزبان در سده های 12-10 میلادی در مناطق مرزی ارمنستان جنوبی (شمال عراق، حکاری، ساحل جنوبی دریاچهی وان وغیره) تمرکز یافته بودند. با وجوداین، هجوم گستردهی کردها به قلمروهای شمالی، از جمله ارمنستان بعدها به وقوع پیوست – از اولین دهههای قرن 16 و عمدتا به واسطه سیاستهای خاص حکومت عثمانی صورت گرفت و هدف از آن نیز ایجاد یک پایگاه سنی ضد صفوی شیعه در مرزهای شرقی خود بود. کوچ قبایل جنگجوی کرد ایدهای بود که توسط ملا ادریسی بدلیسی –کرد – عملی گردید و خودش این فرایند را در مراحل اولیه هماهنگ میکرد.
آدونتس در یکی از مقالات مهماش این واقعه را به قرار زیر نقل کرده است: کردها از زمانهای بسیار قدیم در ارمنستان (کردستان ترکیه امروز) وجود نداشتند اما بعدها توسط ترکان عثمانی به آنجا رانده شدند. ترکها سیاست واگذاری سرزمین ارمنستان غربی را به حکومتهای طایفهای کرد حفظ کردند تا نیروهای نظامی آنها را علیه ایران بکار گیرند.”(1)
اگر نقل قول بالا را در کنار واقعیتهای امروز قرار دهیم، متوجه میشویم اظهارات مک کنزی صحت دارد. مک کنزی در مورد تمام زبانهای ایرانی صاحبنظر و معتقد است زازا ها و هورامی ها کرد نیستند بلکه به خاطر کم بودن جمعیتشان تحت تاثیر کردها قرار گرفتهاند اما زبانشان کردی نیست. توماس یوگل، پژوهشگر دوره فوق دکترای مطالعات کردی در دانشگاه آپسلای سوئد، نیز در مقاله ای در سال 2014 اظهارات مک کنزی را تایید میکند(2). حتی امروز نیز هورامیها ناچارند برای ارتباط با کردها از کردی سورانی استفاده کنند و زازاها نیز جهت ارتباط با کردها راهی جز استفاده از کردی کرمانجی ندارند و میزان مفاهمه متقابل شفاهی یا کتبی آنان با کردهای کرمانجی یا سورانی حتی در حد 5 درصد نیز نیست. آن دسته از زازاها و یا هورامیهایی که به این واقعیت میپردازند اغلب توسط ناسیونالیستهای کرد به خیانت” متهم میشوند. کریس کوچرا، نویسنده چندین کتاب در مورد کردها، در کتاب “کارنامه سیاه پ ک ک” پس از پرداختن به قضیه قتل چند سیاستمدار کرد از جمله یک عضو شورای رهبری حزب کمونیست عراق و چند عضو حزب دموکرات کردستان (بارزانی) در سال 1985 میلادی، از زبان شوکرو گولموش، عضو بینانگذار پ ک ک، می نویسد “برای گفتگو در مورد این قضیه به نزدیکی مرز عراق با ایران نزد ادریس بارزانی رفتم اما ناچار شدیم از مترجم استفاده کنیم چون من زازا هستم و او کرد کرمانج”.
- برگرفته از کتاب (The Kurds and their origins, Garnik Asatrian).
- https://www.academia.edu/8819455/On_the_linguistic_history_of_Kurdish