نتیجه گیری
کودکان فقط با مشکل نبود توانایی ذهنی برای درک معنای عواقب جنگ مواجه نیستند، بلکه نیازمند این هستند تا برای رشد فیزیکی و عاطفی مورد حمایت قرار گیرند. طبق حقوق بین الملل، هر گونه فعالیت کودکان در سازمانهای مسلح مصداق استفاده از کودک سرباز و شدیدا ممنوع است. رویهمرفته، سازمانهایی که از کودک سربازان استفاده میکنند، آنان را به عنوان ابزار بکار میگیرند و از ویژگیهای فیزیکی، ذهنی آنان برای کارهای سازمانی بهره مند میگردند.
در این راستا، “اصول پاریس” به “کودکان مرتبط با نیروهای مسلح یا گروههای مسلح” اشاره میکند لذا استفاده از افراد زیر 18 سال را برای نیروهای مسلح رسمی و غیررسمی ممنوع میکند و همچنین هر گونه فعالیت آنان در چنین سازمانهایی را ممنوع مینماید. طبق “اصول پاریس”، ادعای بعضی عوامل دولتی و سازمانهای مسلح مبنی بر عدم استفاده از کودکان عضو برای درگیریهای مسلح کاملا بیمعنی است.
پ.ی.د. به خاطر کمبود نیروی جنگی در مناطق تحت کنترل خود از کودکان استفاده میکند و آنان را از لحاظ ایدئولوژیک تحت آموزش قرار میدهد تا به عنوان جنگجو بکار گیرد. بسته به موضع و شرایط خود در میدان جنگ، به نام آزادی مردم کرد، آزادی، آزادی زنان، دفاع از کردها در برابر رژیم یا داعش از کودکان به عنوان جنگجو استفاده میکند.
به عبارت دیگر، این سازمان همچنان به استفاده از کودک سربازان برای اهداف ایدئولوژیک خود ادامه میدهد و تلاش میکند با ارجاع به مفاهیم معتبر جهانی به خود مشروعیت ببخشد. اگر چه این گروه تلاش میکند تا جنگ خود را به عنوان جنگ آزادیبخش معرفی کند، بایستی گفت بسیاری از کردها از سرزمین خود فرار میکنند تا این گروه آنان را به عضویت در نیاورد. در نتیجه، برای تامین نیروی خود در سطحی گسترده به استفاده از کودکان متکی میشود. اظهارات کودکانی که در سال 2018 به زور به عضویت در آورده شدهاند و سپس از اسارت فرار کردند این حقیقت را ثابت میکند.
واضحتر بگویم، رهبری پ.ی.د. تلاش کرد تا بگوید استفاده از کودکان فقط یک مورد استثنایی بوده و تکرار نمیشود. قانون اولیه این گروه استفاده از کودکان زیر 18 سال را ممنوع کرد. در همان حال، “فراخوان ژنو” را امضا کرد و به انتقادهای دیدبان حقوق بشر پاسخ داد. اما تعیین افرادی برای عضوگیری از کودکان و آموزش آنان همزمان نیز حمله شبهنظامیان پ.ی.د. به خانهها برای عضوگیری از کودکان و توضیح برای آنان نشان میدهد این اقدامی سیستماتیک است. واضح است، نمیتوان مدعی شد کودکانی که عضو میشوند از لحاظ قانونی صلاحیت دارند تا رضایت برای عضویت را اعلام کنند. با گفتن به کودکان مبنی بر این که قهرمان هستند، خانواده خود را از فقر نجات خواهند داد، به منافع مردم کرد خدمت خواهند کرد، یا خویشاوندان خود در کوهستان را خواهند دید، پ.ی.د. صرفا افراد صغیری را هدف قرار میدهد که نمیتوانند در برابر شستشوی مغزی ایدئولوژیک مقاومت کنند.
این واقعیت که گفتمان پ.ی.د. از ایدئولوژیهای جهانی یا ارزشهای پذیرفتهشده اجتماعی گرفته شده نمیتواند به معنای اعتقاد گروه به آنها باشد. همچنین، به استفاده از کودکسربازان مشروعیت نمیبخشد. اگرچه مجله ماری کلر و دیگر مجلهها با معرفی کمپهای مقرهای پ ک ک همانند کمپهای تعطیلات تابستانی مسیر را اشتباه ارائه کرد و به برادری و دوستی و عدالت پرداخت اما واقعیت این است کودکان به زور به جنگ فرستاده میشوند نه تعطیلات تابستانی. اگرچه این گونه نشریات سبب شدند تا گفتمان فمینیستی پ.ی.د. برجسته معرفی شود اما نمیتوان قبول کرد اعزام اجباری دختران کودک به جنگ با ارتقای حقوق زنان ارتباط داشته باشد. بزرگنمایی داوطلبان وسط مجلههای مد و همچنین مرکز فرماندهی آمریکا نشان میدهد ارزشهای حقوق بشری غربی فقط در حد تئوری هستند. نمیتوان استدلال کرد کودکی که به زور به عضویت در آورده شده و فردی داوطلب که نمیتوانند به اختیار خود نیز سازمان را ترک کنند زندگی عادیی داشته باشند تا بتوانند در طی عضویت ارادهای آزاد داشته باشند.
حتی اگر کودک سربازان که بیشترشان قبل از 18 سالگی کشته میشوند بتوانند در شرایط سخت زندگی کوهستان زنده بمانند نیز با چالشهای جدی دوران پس از جنگ و آموزش و توانبخشی مواجه هستند. نه تنها سازمانهای مسلح حتی حکومتها و رسانههای غربی نیز که استفاده از کودک سرباز توسط این سازمانها را نادیده میگیرند مسئول وضعیت کنونی هستند.