یادداشت اختصاصی؛ پ.ک.ک بلای جان پارتی

هوشنگ شیخی، پژوهشگر مسائل اقلیم کردستان عراق در یادداشتی اختصاصی برای دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، در مورد روابط پارتی و پ.ک.ک در پرتو معمای امنیتی خودساخته سخن گفته است.

آقای شیخی اعتقاد دارد که راه رهایی از این بحران، این است که باید یکبار برای همیشه معمای امنیتی به وجود آمده توسط همین احزاب به وساطه دوگانه‌های میان کردایتی و جاشایتی و واقعیت‌های دنیای سیاست و رؤیاهای شاعرانه رفع شود و برای جلب آرای مردمی هم از این سطح نازل تحریک احساسات قومی فراتر رفته و بر پاسخ به مطالبات مردمی نظیر اصلاحات ساختاری، خدمات اجتماعی و ایجاد رفاه برای مردمان فرودست و تأمین برق و ایجاد شبکه‌های فاضلاب و شبکه بانکی و سایر امور مرتبط با زندگی روزمره مردم متمرکز شوند.

متن یادداشت وی به شرح زیر است:

کردستان عراق از سال 1984 که پ.ک.ک به‌عنوان سازمان چریکی در کوهستان قندیل شناخته شده، همواره با حضور و تبعات وجود این سازمان درگیر بوده است. بیشترین درگیری در میان بازیگران اقلیم با پ.ک.ک هم از سوی حزب دموکرات کردستان (پارتی) بوده است به طوری که در فاصله سال‌های  1984 تا 1988 درگیری‌های پراکنده‌ای میان این دو رخ داده، اگرچه اتحادیه میهنی کردستان (یکتی) هم در این میان تحرکات زیگزاگی خودش را داشته است. اما پس از تسلط پارتی و یکتی بر شمال عراق به واسطه اعلام منطقه پرواز ممنوع در مدار 36 درجه این درگیری‌ها صورت دیگری به خود گرفت و از دعوای ایدئولوژیکی یا درگیری نیابتی و حزبی به منازعه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی هم کشیده شد و بر ابعاد پیچیده معمای خود ساخته بازیگران اقلیم کردستان عراق خصوصا پارتی افزون گشت. از درگیری سوم اکتبر 1992 و درگیری‌های سنگین بین پارتی و پ.ک.ک و بعد از آن توافق امنیتی 1995 پارتی با دولت ترکیه و تسهیل عملیات زاب در آگوست 1997 تاکنون، هر روز نحوه تعامل پارتی با پ.ک.ک یکی از محورهای مباحث سیاسی میان کردها خصوصا در اقلیم کردستان عراق و ترکیه بوده است.        
«حضور پ.ک.ک در اقلیم کردستان عراق را نامشروع و غیرقابل قبول می‌دانیم». این جمله‌ای بود که رئیس اقلیم کردستان عراق نچیروان بارزانی در یکم اردیبهشت امسال به زبان آورد همین یک جمله به خوبی عمق مسئله و چالش را نشان می‌دهد.

یکی از وجوه معمای امنیتی موجود این است که پارتی از یک سو از روژهلات، روژآوا، باکور و باشور سخن می‌گوید و برای جذب آراء و اقبال قومی از مباحث کردایتی چه در چارچوب پان کردیسم و چه در چارچوب ناسیونالیسم کردی در محدوده اقلیم کردستان و ناسیونالیسم حزبی (نوع خاص ناسیونالیسم در میان احزاب کردی) مدد می‌جوید و کردستان را چهار پارچه‌ای واحد می‌داند و از سوی دیگر خود را فقط مسئول و متولی مردمان اقلیم کردستان عراق می‌داند. همان سخنی که هفتم بهمن‌ماه 1397 نخست وزیر اقلیم کردستان عراق و جانشین رهبر پارتی یعنی نچیروان بارزانی در کنفرانس خبری پیرامون حواشی حمله طرفداران پ.ک.ک به پایگاه ترکیه در شیلادزی صریحا به آن اذعان کرد و گفت فقط مسئولیت مردمان اقلیم کردستان عراق برعهده ماست و دیگر کردها به ما ربطی ندارند. البته استدلال قائلان به ناسیونالیسم کردی در سراسر گستره مناطق کردنشین خاورمیانه و یا معتقدان به پان کردیسم و گردهم آمدن کردها در یک دولت واحد این است که اگر رسانه‌های پارتی نقشه کردستان را هر روز نشان می‌دهند و از جهات جغرافیایی برای اشاره به مناطق کردنشین همجوار در سایر کشورها استفاده می‌کنند و شعارهای انتخاباتی‌شان بر این استوار است؛ بنابراین باید فعالیت سازمان‌ها، گروه‌ها و احزاب این مناطق را هم به رسمیت بشناسند و یاری دهند.

اما استدلال حاکمان اقلیم و خصوصاً پارتی بر گزاره‌هایی نظیر مسئولیت بین‌المللی، حسن همجواری، روابط با دولت‌های همسایه، وابستگی به همسایگان، محدودیت‌های سیاسی، لزوم اعمال حاکمیت بر اقلیم و محدودیت مسئولیت به مردم اقلیم و مواردی از این دست استوار است. با این حال در نهایت نحوه تعامل و برخورد با احزاب و گروه‌های مناطق کردنشین دیگر به یک کلاف سردرگم خودساخته می‌ماند و به ویژه درباره پ.ک.ک این کلاف، روز به روز سر در گم‌تر می‌شود.          

مسئله این است اگر پارتی به عنوان حزب حاکم و اکثریت سالیان پیشین و حاضر اقلیم کردستان عراق بخواهد به عنوان یک بازیگر نرمال در منطقه حضور داشته باشد و چالشی با همسایگانش بخصوص ترکیه ایجاد نکند باید عرصه را بر پ.ک.ک که تهدیدی برای همسایگان و خصوصا حکومت ترکیه است، به دلخواه همسایگانش تنگ کند. البته در همین راستا و حتی فراتر از آن اکنون شاهدیم پایگاه‌های مختلفی از خاکورک و کوه شاکیو در منطقه برادوست در نزدیکی مرز ترکیه، عراق و ایران تا باتوف در نزدیکی زاخو در استان دهوک توسط ترکیه احداث شده و هزاران سرباز و نیروی اطلاعاتی ترکیه در اقلیم حضور دارند تا حدی که فقط در یکی از بیست پایگاه ترکیه در اقلیم، یعنی کانی ماسی 1500 نیروی ترکیه‌ای حضور دارند و یا در پایگاه بامرنی امکان سازماندهی عملیات هوایی وجود دارد. همچنین در 10 مارس 2018 ترکیه از منطقه برادوست وارد عمق 30 کیلومتری اقلیم کردستان عراق شده و حضور دارد و اکنون با رصد میدانی و حضور فعال، عملیات‌های پیشدستانه‌ای را سازمان می‌دهد که مانع از تحرک پ.ک.ک در مناطق مرزی خود می‌شود.    
سیاست اعلامی پارتی این است که حضور پ.ک.ک مخل امنیت اقلیم کردستان عراق است و موجب بمباران‌های ترکیه می‌شود، بنابراین خواهان عدم حضور آن است. اما سیاست اعمالی فراتر از این مسائل است که به لحاظ ژئوپلیتیکی؛ 1-ژئوپلیتیک اقلیم کردستان عراق شکننده است و نمی‌تواند مخل امنیت همجواران قدرتمند باشد و آسیبی هم نبیند. 2-پ.ک.ک یک سازمان و یا گروه کمپ نشین نیست بلکه در مناطق مختلف عملیات سازماندهی می‌کند و حتی ادعای الگوی حکومتی برای این مناطق دارد که نمونه‌های آن در شنگال و یا برخی دیگر از مناطق اقلیم کردستان در بحبوحه حمله داعش مشاهده شد. 3- پ.ک.ک مناطق حساسی از اقلیم کردستان عراق را در اختیار گرفته و تسلط آن بر همه دامنه‌های منتهی به کوهستان قندیل یکی دیگر از تهدیدات ژئوپلیتیکی برای پارتی و اقلیم کردستان عراق است. به لحاظ ایدئولوژیکی هم چه سیاست‌های غیرچپ‌‌گرایانه و پیگیری صوری الگوهای غربی و چه مانایی زیست عشیرتی حاکمان اقلیم کردستان عراق در تضاد با درگیری‌های مسلحانه و اندیشه‌های چپ‌گرایانه پ.ک.ک است. به زبان ساده‌تر سردمداران پارتی و حکومت اقلیم کردستان عراق که اکنون لکسوس سوار و کوشک نشین هستند، مایل به آتش کشیدن رفاه‌شان برای پ.ک.ک یا هیچ سازمان دیگری نیستند.

 چه بسا اگر دولت ترکیه پایگاه‌های بیشتری هم بخواهد به استقبالش بروند. به لحاظ ژئواکونومیک هم حضور پ.ک.ک در مرزهای اقلیم کردستان عراق هم باعث اختصاص عواید ناشی از مبادلات غیرقانونی مرزی به پ.ک.ک و متضرر شدن پارتی در این حوزه‌ها شده است. از سوی دیگر روابط با دولت ترکیه از فروش نفت، سرمایه‌گذاری متقابل، تجارت مرزی، امنیت داخلی تا روابط سیاسی و حمایت‌های از پارتی باعث می‌شود حضور پ.ک.ک همانطور که نچیروان بارزانی در یکم اردیبهشت سال جاری صریحا گفت نامشروع و غیر قابل قبول باشد. به لحاظ منافع و نفوذ حزبی هم چون پ.ک.ک در منطقه بادینی حضور دارد پارتی آن را تهدیدی برای حوزه نفوذش می‌داند. البته موضوع اعمال حاکمیت حکومت اقلیم کردستان عراق بر منطقه مورد حاکمیتش و ورود پ.ک.ک به مناقشات داخلی اقلیم هم دیگر از دلایل پارتی و به طورکلی حکومت اقلیم برای نحوه برخورد موجود با پ.ک.ک است.

شرایط حاضر وضعیتی را به وجود آورده که نقض تمامیت ارضی عراق، تضعیف حاکمیت اقلیم کردستان عراق، تهدید و آسیب مردم مرزنشین اقلیم کردستان عراق و تخلیه ده‌ها روستا به‌خاطر حضور پ.ک.ک و سلب امنیت مناطق مرزی به دلیل حضور پ.ک.ک و مقابله ترکیه با آن را موجب شده است. البته سردمداران اقلیم کردستان عراق هم علاوه بر موارد مربوط به روابط با ترکیه به لحاظ گفتمانی هم خودشان در به وجود آمدن شرایط موجود سهیم هستند. چراکه به غیر از نچیروان بارزانی، سایرین به جهت ترس از رقبای داخلی و کاهش محبوبیت ناشی از تحریک احساسات قومی کردها یا عدم تمایل قلبی حاضر نیستند یک بار برای همیشه علناً بگویند که ما فقط مسئول و متولی اقلیم کردستان عراق هستیم و کاری با هیچیک از مناطق کردنشین کشورهای دیگر نداریم.

البته مشابه همین سخن را نچیروان بارزانی در هفتم بهمن 1397 و یکم اردیبهشت 1399 به زبان آورد و مورد هدم و هتک قائلان به اندیشه کردایتی و پان کردیسم قرار گرفت مبنی بر اینکه او جاش و کرد فروش است. غافل از اینکه عرصه سیاسی و حکمرانی عرصه شاعرانگی و بروز چنین احساساتی نیست. و نیز این موضوع محوری مورد توجه قرار نمی‌گیرد که غالب این احساسات قومی تنها موتور محرکه‌ای برای بسیج توده‌ها و تهییج شان برای مشارکت و حمایت از تصمیمات است و یا پنهان ساختن روندهای سیاسی و اقتصادی در راستای بهره‌برداری شبکه ذی‌نفعان و ذی مدخلان مدنظر است. اما به طور کلی راه رهایی از این «هَچل» خود ساخته این است که باید یکبار برای همیشه معمای امنیتی به وجود آمده توسط همین احزاب به وساطه دوگانه‌های میان کردایتی و جاشایتی و واقعیت‌های دنیای سیاست و رؤیاهای شاعرانه رفع شود و برای جلب آرای مردمی هم از این سطح نازل تحریک احساسات قومی فراتر رفته و بر پاسخ به مطالبات مردمی نظیر اصلاحات ساختاری، خدمات اجتماعی و ایجاد رفاه برای مردمان فرودست و تأمین برق و ایجاد شبکه‌های فاضلاب و شبکه بانکی و سایر امور مرتبط با زندگی روزمره مردم متمرکز شوند.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید