همه اقوام ایرانی در بسیاری از موضوعات به ویژه فرهنگی اشتراک دارند. کردها و فارس ها به عنوان دو قوم ایرانی نیز از این مستثنی نیستند و اشتراکات فراوان دارند. مراسم نوروز، داستانهای مختلف شاهنامه و خود شاهنامه نیز از جمله آن میباشد. شاهنامه قبل از آن که به دستور ابومنصور به رشته تحریر در آید و فردوسی نیز آن را به عنوان منبع به شعر تبدیل نماید، صدها سال در بین اقوام ایرانی به صورت شفاهی وجود داشت. اگرچه ممکن است گاهی در شکل روایت تفاوتهایی دیده شود اما جوهره اصلی همه آنها یکی است. شاهنامه فارسی بعد از اسلام به صورت مکتوب در آمد اما شاهنامه کردی همچنان شفاهی ماند و طبیعی است که موضوع شفاهی به تدریج و در طول زمان در معرض تغییر قرار میگیرد. با این که اکنون شاهنامه کردی مکتوب شده اما وجود نسخ متعدد نشان می دهد تغییراتی هر چند جزئی در آن داده شده است.
شاهنامه کردی مجموعهای اشعار رزمی به کردی هورامی است اما به کردی سورانی نیز وجود دارد. اگرچه نسخه مکتوب شاهنامه کردی هورامی را به الماس خان کندولهای نسبت میدهد اما این موضوع مستند نیست و افراد مختلفی آن را مکتب کردهاند.
اگر بخواهیم داستانها و قصههای شاهنامه را تقسیم بندی کنیم میتوان گفت: بعضی از داستانها با شاهنامه فارسی تطابق دارند اما بعضی با کمی تغییر نقل شدهاند. اما گاهی داستانهایی در آن دیده میشود که پس از سرودن شاهنامه در بین مردم ایران متداول شده است.
مشهورترین نسخههای شاهنامه کردی عبارتاند از رزمنامه زردهنگ و رستم، هفت لشکر، رستم و زوراب، رستم و اسفندیار، رزمنامه یاقوتپوش، جواهرپوش، لعلپوش، جنگنامه رستم با رستم یکدست، مرجانه جادو، هفتخان جهانبخش، رزمنامه جهانبخش با قطران، هفت رزم، رزمنامه کیخسرو و افراسیاب، کنیزک و یازده رزم، خسرو خرامان.