ترجمه از: دیدبان حقوق بشر کردستان ایران منبع: http://ob.nubati.net
قتلهای درون سازمانی پ.ک.ک. در دوره پس از سال 1989
اوجالان در سال 1984 دستوری به فرماندهان داد و هشدار داد که بعضی از اعضای جذب شده درواقع جاسوسان ترکیه برای بیثبات کردن سازمان هستند. به خاطر این ترس- که یکی از شبه نظامیان سابق پ.ک.ک آن را پارانوئیا مینامد- حداقل 24 و شاید حدود 50 تا 100 عضو جدید در سال 1989 و 1990 به خاظر ظن واقعی یا خیالی و خیانت بالقوه کشته شدند. قتلها در جاهایی رخ میداد که اعضای پ.ک.ک گرد هم میآمدند. یعنی در محلهای استقرار اولیه در داخل ترکیه یا در مقرهای مستقر در امتداد مرز ترکیه با عراق و در آکادمی معصوم کورکماز یا همان مقر هلوه در دره بقاع.
در یک مورد در سال 1989، حدود دوازده دانشجو از دانشگاهی در شهر اسکی شهیر در غرب عضو شدند و بلافاصله پس از رسیدن به کوههای جنوب شرقی توسط پ.ک.ک اعدام شدند. یکی از روایتها این است یکی از دانشجویان دختر یک افسر پلیس بود و این کافی بود تا همه افراد همراه وی متهم شوند. این نوع قتلها- بر خلاف قتلهای هدفمند پ.ک.ک در مورد مخالفان- از چند سال قبل در دره بقاع و در آکادمی معصوم کورکماز شروع شده بود، زمانی که عضویت شدید و ناگهای اعضا از اروپا در سال 1986 و 1987 اوجالان را ترساند که پ.ک.ک را بیثبات سازند و او کنترل سازمان را از دست دهد.
طبق گفته یک عضو سابق که شاهد بعضی از قتلها بوده، اوجالان با اعدام بیست عضو جدید موافقت صریح و تلویحی نمود. اعدامهای در دره بقاع در سال 1989 به اوج خود رسید. یعنی زمانی که دانشجویان ناگهان عضو شدند. اوجالان به مسئول مقر دستور داد از دانشجویان جدید بازجویی کند و افرادی را شناسایی نماید که عمدا برای بیثبات کردن پ.ک.ک فرستاده شدهاند. صلاحالدین چلیک، فرمانده سابق پ.ک.ک، در کمال بیرحمی در کتاب خود در مورد تاریخ پ.ک.ک مینویسد: «چون تعداد جاسوسان کشف شده بیشتر شد، تعداد قبرها نیز افزایش یافت». در اوایل سال 1990 وقتی حسن بیندال دوست دوران کودکی اوجالان بر اثر گلوله اتفاقی توسط شاهین بالیچ مسئول آکادمی معضوم کورکماز کشته شد، این اتفاق به اوجالان فرصت داد تا بالیچ را متهم و و او را گناهکار معرفی نماید و به دست جوخه اعدام بسپارد. قتلها نوعی کنترل و راهی برای حذف مخالفان بود و به کوهستان محدود نشد. اعضای پ.ک.ک در اروپا نیز به قتل رسیدند. حتی شبه نظامیان پ.ک.ک در مناطق شهری ترکیه در غرب این کشور نیز به قتل رسیدند. در سال 1993 یک دختر 15 ساله عضو پ.ک.ک در راه عزیمت به کوهستان در شرق ترکیه دستگیر شد. ظاهرا وی با پلیس همکاری کرده بود. ژانویه 1994 چند ماه پس از بازگشت وی به خانه در استانبول، اعضای پ.ک.ک او را ربودند و گفتند از وی چند سوال خواهند پرسید تا در مورد اتفاقات پیش آمده در مقر پلیس توضیح بدهد. حدود یک ماه بعد جنازه وی در جنگل اطراف شهر پیدا شد.
اعضای پ.ک.ک حتی اگر با یک فرد به اصطلاح خائن، رابطه نزدیکی داشتند یا خویشاوند نیز بودند، اعدام میشدند. در اوایل دهه نود میلادی، دو برادر در منطقه بادینان در امتداد مرز عراق به نامهای «جعفر و فریک» پس از آن اعدام شدند که برادر سومشان از پ.ک.ک فرار نمود. در آغاز سال 1995 کنترل نظامی پ.ک.ک بر جنوب شرقی ترکیه با افول مواجه شد لذا اعدامهای داخلی نیز کاهش یافت. اما هرگز متوقف نشد.
دیگر منتقدان در مورد جنایات پ.ک.ک چه نظری دارند؟
در پایان سال 2011 در مجلس ترکیه کمیسیونی تشکیل شد تا به بررسی «نقض حق حیات در ارتباط با رخدادهای تروریسم و خشونت» بپردازد. این کمیسیون به سخنان قربانیان و کارشناسان از جمله ابراهیم گوچلو، توجه کرد. گوچلو سیاستمدار مشهور و بنیاگذار سازمان «آلا رزگاری» (پرچم آزادی) در دهه هفتاد میلادی و حزب قانونی هاکار (حزبی قانونی) نیز است. در ژانویه سال 2012 گوچلو مدارک خود را به پارلمان ترکیه ارائه داد.
در همان ایام، مقالاتی در مورد محتوای سخنان گوچلو منتشر شد. از جمله لیست افرادی که پکک از اعضای خود و یا فعالان دیگر احزاب سیاسی کُرد قبل و بعد از کودتای 1980 کشته است. ابراهیم گوچلو جزئیاتی در مورد 26 رخداد در پکک ارائه کرد که طی آن 97 عضو توسط دیگر اعضا اعدام شده بودند. در بین آنها، 15 مورد وجود داشتند که همانهایی بودند که سلیم چوروک کایا قبلا ذکر نکرده بود. ابراهیم گوچلو که 3 مورد ترور دوران سازمانیِ قبل از کودتای 1980 را گزارش کرده بود، هشت مورد دیگر در پکک را افشا کرد و مدعی شد گروه پ.ک.ک قبل از 1980 اعضای «جدایی طلب» سازمانهای کردی را به قتل رسانده بود. اطلاعات او شامل نام 19 عضو سازمان «آزادیبخش ملی کردستان» میشد.
اطلاعاتی که آیتکین ییلماز در کتابش با عنوان «به قتل رساندن رفیق خود» ارائه کرده تاحدی تخصصی است. چون او به موارد قتل درون سازمانی در بین اعضای زندانی سازمانها پرداخته است. این نوع قتل (قتل در زندان) در ترکیه در دهه نود میلادی ممکن بود، زیرا زندانیان در بندهای بزرگ 16 الی 60 نفری نگهداری میشدند و در بعضی از مراکز اصلاح تربیتی، اعضای بعضی از سازمانهای سیاسی کنترل زندان را در دست داشتند. آیتکین به 30 مورد قتل داخل زندانها اشاره میکند که اعضای یک سازمان افراد سازمان خود را در زندان کشتهاند. 15 مورد به پ.ک.ک تعلق داشت که ییلماز اسامی 13 نفر را آورده است. موارد دیگر نیز به دیگر سازمانهای چپگرای ترکیه مربوط میشد. آیتکین که در یک بند متعلق به زندانیان پکک نگهداری شده بود، میگوید این اقدام با تایید خود عبدالله اوجالان صورت میگرفت.