امین پژمان، دانشجوی دکتری حقوق عمومی در دانشگاه تهران و صاحبنظر در حوزه مسائل «حقوقیِ انتخابات» در یادداشتی اختصاصی برای دیدبان حقوق بشر کردستان ایران به مناسبت انتخابات مجلس در 2 اسفند 1398، نوشته است: « نامزدهای انتخابات پارلمان در ایران نیز از هر حوزه انتخابیهای که باشند، به محض انتخاب و سپس تصویب اعتبارنامه خود در صحن مجلس، پیش از هر چیزی نماینده تمام ملت محسوب میشوند و خواست آنها خواست مجموعه واحدی به نام «ملت» است و نه مثلاً نماینده و یا خواسته قوم یا گروه یا حزب یا قبیلهای خاص».
مشروح یادداشت وی به این شرح است:
«انتخابِ «نماینده» در مفهوم امروزی، مبتنی بر نظریه حاکمیت ملی بوده که به دنبال اعمال غیر مستقیم قدرت توسط مردم یا همان دموکراسی غیرمستقیم میباشد. نمایندگانی که با انتخاب شهروندان و با نظر به مصالح عمومی و تواناییها و شایستگیهای ایشان، توفیق حضور در پارلمان به عنوان «نماینده ملت» را مییابند. نامزدهای انتخابات پارلمان در ایران نیز از هر حوزه انتخابیهای که باشند، به محض انتخاب و سپس تصویب اعتبارنامه خود در صحن مجلس، پیش از هر چیزی نماینده تمام ملت محسوب میشوند و خواست آنها خواست مجموعهی واحدی به نام «ملت» است و نه مثلاً نماینده و یا خواستهی قوم یا گروه یا حزب یا قبیلهای خاص.
در نتیجه نمایندگان ملت در حقیقت واسطهی بروز و ظهور ارادهی ملی هستند و از این رهگذر میتوان چنین دریافت که استفاده از احساسات قومی و قبیلهای و یا موارد مشابه، اساساً انحراف در مفهوم نمایندگی است؛ چرا که مفهوم ملت بیانگر یک مجموعهی یکپارچه و یکدست بوده که قابل تفکیک از هم نیست. نتیجه آنکه نمایندهی منتخبِ مردمِ روستایی درشمال شرق کشور، به همان میزان که نماینده حوزهی خود خواهد بود، نمایندهی مردمِ روستایی در مرزهای جنوب غرب کشور نیز است.
حقوقدانان معتقدند که اعتبار نمایندگی برآمده از همه ملت است و نه آنکه تنها بخشی از جمعیت اعتباربخش سند مأموریت نماینده باشند وگرنه مفهوم آن این است که اصل تقسیمناپذیری حاکمیت ملی خدشهدار شود. لذا سخن و عمل نماینده از جانب کلیت ملت است، نه بخشی از آن. اگرچه با این حال نمایندگان توجه ویژه به حوزهی برآمده از آن را دارا بوده و پل ارتباطی با مجلس خواهند بود و از آن رو که به مسائل و امور حوزهی خود بیش از هرکسی آگاهی دارند، توجه آنها به این موضوعات منتفی نخواهد بود.
بر این اساس ممکن است برخی گروهها یا افراد که اساساً تعلق خاطری به مفهوم ملت و مصالح عمومی نداشته و ندارند، با تلاش در راستای استفاده از مفاهیم مغایر با این معنا، در انحراف مفهوم انتخاب نماینده ملت در مجلس بکوشند. اما واقعیت آن است که قوه مقننه در ایران مظهر اراده عام ملت بوده که بر اساس حق ایشان بر تعیین سرنوشت میباشد (اصل 56 قانون اساسی).
بر مبنای مطالب پیشگفته، حتی نمایندگان اقلیتهای پذیرفتهشده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز، پس از انتخاب، تنها نماینده اقلیت خود نبوده و بلکه نماینده این اقلیتها در مجموعه نمایندگان ملت خواهند بود. به گونهای که این نمایندگان با سوگند به کتاب آسمانی خود در آغاز به کار مجلس، تکیه بر شرف انسانی خود تعهد مینمایند که «پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی» باشند و ودیعه سپردهشده از جانب ملت را همچون امینی عادل پاسداری کنند و امانت و تقوا را سرلوحه خود در انجام وظیفه وکالت نموده و پایبند به استقلال و اعتلای کشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم باشند. از قانون اساسی دفاع کنند و مصالح مردم را مدنظر قرار دهند (اصل 67 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران).
درباره سایر مذاهب اسلامی نیز اگرچه اعم از حنفی، شافعی، حنبلی و زیدی مطابق قانون اساسی دارای احترام کامل بوده و در انجام مراسمات مذهبی مطابق فقه خود و نیز احوال شخصیه و تعلیم و تربیت دینی مطابق آیین خود آزادند (اصل 12 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)، اما درباره انتخابات مجلس تفاوتی میان این مذاهب و مذهب جعفری اثنی عشری نبوده و مطابق قانون انتخابات، شرط نمایندگی اعتقاد و التزام عملی به اسلام به طور عام و نظام جمهوری اسلامی بوده که از این نظر فرقی میان شیعه و سنی نخواهد بود.
در پایان نیز با نظر به نقش مهم مجلس در شکلگیری نظام قانونی و هدایت قوه مجریه و با عنایت به وظایف مهم مجلس در قانونگذاری در عموم مسائل و نظارت مؤثر در موارد گوناگون میتوان اهمیت انتخاب شایسته برای توسعهی اقتصادی مناطق مختلف کشور به ویژه مناطق مرزی و نیز توسعهی اقتصادی کشور را متذکر شد. بر این اساس و با توضیحات بیان شده، لازم است برای انتخاب اشخاص به عنوان نمایندهی ملت، بیش از توجه به ویژگیهای بی ارتباط با این امر مهم مانند قومیت و نژاد، به برنامه، شایستگی و همت نامزدها به توسعه و آبادانی نظر داشت. انتخابی که میتواند پایهگذار راه و رسمی باشد که تأثیر آن سالها پابرجا بوده و چه بسا نسلهای آینده از آن به نیکی یا بدی یاد کنند.