نوشتهی: توماس رنارد
منطقه کردنشین در شمال عراق به یکی از پیچیدهترین جبهههای جنگ در عراق تبدیل شده جایی که ایران، ترکیه، کردها، عراق و آمریکا منافع خاص خود را دارند. یکی از نقشهای گیجکننده و حیرتآور در درگیریهای این منطقه را حزب حیات آزاد کردستان (پژاک)، شاخه حزب کارگران کردستان (پ ک ک) برای ایران، ایفا میکند که مکررا با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران درگیری میشود. پژاک مدعی است هدفش “متحد کردن مخالفان کرد و ایرانی، تغییر رژیم در ایران و ایجاد یک نظام کنفدرال برای کردها و خلقهای ایران است”(بیانیه مطبوعاتی پژاک، هفتم ماه مه 2008). ایران نیز به طور مرتب میگوید این گروه نماینده منافع و مورد حمایت مالی آمریکاست.
به موازات نفوذ روزافزون ایران در کردستان عراق، حمایت کردها از پ ک ک و پژاک در عراق به اندازه قابلتوجهی کم شد که موارد زیر آن را نشان میدهد: نخست، درگیری پژاک با اتحادیه میهنی، دوم حضور جنگجویان گریلا در شمال عراق فقط به منطقه منزوی کوههای قندیل محدود شده محلی که به گفته نظامیان ترکیه علیرغم دور افتاده بودن، شورشیان از دست حملات هوایی فرار میکنند (تودیززامان 13 مه). سوم، رهبری پژاک نچیروان بارزانی را به همکاری با ترکیه و ایران متهم کرد و هشدار داد این می تواند به یک “فاجعه ملی” برای کردستان منجر شود (هاوولاتی-سلیمانیه 11 مه). بارزانی بارها پژاک را محکوم کرده. وی در مصاحبه با نشریه پان عربی الشرق الاوسط گفت:
“(اقلیم کردستان عراق) مصمم است تا بهترین روابط ممکن را همه همسایگان را حفظ نماید. ایران یک همسایه خیلی مهم برای ماست و ما مرز مشترک خیلی طولانی با آن داریم. متاسفانه، حضور پژاک به این روابط ضربه می زند. یکبار دیگر تاکید می کنم ما به هیچ گروهی اجازه نخواهیم داد از مرزهای ما به کشورهای همسایه ما حمله کنند (الشرق الاوسط 10 مه).
یک جنگ نیابتی آمریکا در مبارزه با ایران؟
ایران آمریکا را متهم میکند از پژاک حمایت می کند. خیلی از تحلیلگران معتقدند ادعاهای ایران درست است. بدون شک، پژاک ابزار اغواگری برای آمریکاست تا علیه ایران عملیات انجام دهد. به عنوان مثال، همه میدانیم آمریکا پس از حمله سال 2003 به عراق با سازمان مجاهدین خلق همکاری کرد با این که این سازمان در لیست تروریستی وزارت خارجه قرار دارد. اگر چه آمریکا به ترکیه اجازه داد برای تامین ائتلاف استراتژیک چندین حمله برون مرزی علیه پ ک ک انجام دهد اما بعید است آمریکا با ایران علیه پژاک همکاری نماید.
عثمان اوجالان برادر رهبر زندانی پ ک ک یعنی عبدالله اوجالان و از موسسان پژاک میگوید پژاک “روابط خوبی” با آمریکا دارد و آمریکاییها “مقداری کمک نظامی، اقتصادی و پزشکی” به این سازمان میکنند (لوس آنجلس تایمز 16 آوریل). به گفته روبرت بائر، مامور سابق سیا که روابط نزدیکی به منطقه کردی شمال عراق دارد: “من درک میکنم که آمریکا برای پژاک کمک استخباراتی میکند تا بتواند در هر درگیری با ایرانیها بهتر از خود محافظت کند. این استخبارات محافظت از نیروها از طریق نیروهای دلتا به آنها داده میشود” (اشپیگل آنلاین 14 آوریل).
عبدالرحمن حاجی احمدی رهبر سابق پژاک به واشنگتن سفر کرد. به صورت رسمی به وی بیاعتنایی شد و با هیچ مقام دولتی دیدار نکرد. بنابراین، واضح است سفر وی تلاش برای ایجاد تماس با آمریکا بود – تا تلویحا نشان دهد چنین تماسهایی وجود ندارند – یا شاید یک دیدار محرمانه برنامهریزی شده در واشنگتن داشته است. این که آمریکا از پژاک حمایت میکند یا نه در هر حال روابط هر دو تاکنون خوب بوده است. رهبران پژاک معمولا طرفدار آمریکا هستند.
آمریکا تنها کشوری نیست که توجه زیادی به پژاک دارد. آلمان با داشتن جمعیت زیاد کرد نیز بر فعالیتهای این گروه نظارت دارد. تهران حتی قبلا یک یادداشت شفاهی به سفارت آلمان داده و علیه بیتفاوتی آلمان نسبت به فعالیتهای پژاک اعتراض کرد. تصور میشود چندین شهروند آلمانی نیز عضو پژاک هستند. اگر یکی از این افراد ایرانیان را بکشد یا دستگیر شود این می تواند تنشهای دیپلماتیک بین تهران و برلین ایجاد کند و تاثیر بالقوه ای هم بر روابط آلمان با آنکارا و جامعه گسترده کرد و ترک در آلمان داشته باشد.
نتیجه
پژاک به سه دلیل ایجاد شد: راه اندازی فعالیتهای کردی در ایران، ابزاری برای فرار از عنوان تروریستی پ ک ک و حمایت عملی آمریکا علیه ایران. اگرچه پژاک مدعی است متفاوت از پ ک ک می باشد اما تاریخچه، اهداف و رهبری آن همگی نشان میدهد کاملا یکی اند(1). جالب این که نصف اعضای زن هستند که تحت نام شاخهای به اسم اتحادیه زنان شرق کردستان (YJRK) هستند. جنگجویان آموزش حملات بزن-فرار کن میبینند و مسلح به کلاشینکف، نارنجک و سلاحهای تک تیرانداز روسی و سلاح های خودکار هستند. این اقدامات در عمل میتواند تاثیری فاجعه بار بر ثبات بلندمدت و توسعه منطقه داشته باشد. توازن کنونی شدیدا ناپایدار است و هر بازیگری با احتیاط شدید و در تلاش برای حفظ هم پیمانان خود عمل میکند در حالی که هر یک منافع خود را نیز دنبال می نماید.
منبع:
نشریه “ناظر تروریسم” جلد ششم، شماره 10 منتشره 15 مه سال 2008