آنچه در ذیل می خوانید تحلیل شبکه ت.ر.ت. جهانی درباره چرایی حمایت مسکو و واشنگتن از پ.ک.ک است.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برنامهای را امضا کرد که طی آن شبهنظامیان کرد در سوریه (شاخه نظامی وابسته به پ.ک.ک. موسوم به ی.پ.گ. را مسلح میکند. تحلیل مفصل این شبهنظامیان نشان میدهد این سلاحها اساسا به دست سازمان تروریستی پ.ک.ک میافتد. ایالات متحده تلاش کرده تقریبا به تنهایی در یک جنگ ضد تروریستی در سوریه علیه داعش وارد عمل شود. توجه زیاد به تروریستهای جهادی سبب شد تا آمریکا به پویایی گسترده سیاسی در جنگ سوریه توجه نکند و این تا حدی در مورد عراق نیز درست بود و با نیروهایی همکاری کند که در دراز مدت این ماموریت را بینتیجه خواهند کرد. اعلان دولت آمریکا مبنی بر دستور ترامپ برای تسلیح این گروه یعنی «یگانهای مدافع خلق» موسوم به ی.پ.گ. اوج این سیاست بود و سبب ایجاد وضعیتی خیلی خطرناک شد که به نفع تروریستها است.
باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا زمانی که به قدرت رسید تصمیم گرفت دخالت آمریکا در خاورمیانه را کاهش دهد و بحران سوریه مانع نشد تا این کار را نکند. وی در اوت سال ۲۰۱۱ از بشار اسد حاکم سوریه خواست کنار برود اما سپس ابزار اجرای آن را وتو نمود. یک سال بعد به خاطر استفاده از سلاح شیمیایی خطی قرمز تعیین شد. آمریکا در طرحی به نفع روسیه از تنبیه اسد خودداری کرد تا سلاح شیمیایی نداشته باشد. سرانجام آمریکا در سال ۲۰۱۴ علیه داعش و القاعده در سوریه دخالت نمود. این کشور شاخه نظامی وابسته به پ.ک.ک یعنی ی.پ.گ. را متحد اصلی خود در جنگ علیه داعش خواند. دو دلیل برای این کار وجود دارد: «دلیل اول تهدید جدی داعش علیه شهر کوبانی تحت کنترل ی.پ.گ. بود. قبلا آمریکا به نجات شهر اهمیتی نمیداد، اما در رسانهها به آزمونی برای اراده سیاسی تبدیل شد. دلیل دیگر نیز سیاست ایران بود. توافق هستهای در جریان بود. به اسد پیام داده شد هدف قرار نمیگیرد. شراکت با ی.پ.گ. باعث شد این سیاست حفظ شود چون آنها نسبت به اسد رویکردی صلحطلبانه در پیش گرفتند.
ی.پ.گ. شاخه مسلح حزب اتحاد دموکراتیک موسوم به پ.ی.د. یعنی شاخه پ.ک.ک در سوریه است. پ.ک.ک در سال ۱۹۷۸ توسط عبدالله اوجالان تاسیس شد و ایدئولوژی آن ترکیبی از مارکسیسم- لنینیسم و ناسیونالیسم کردی است که قبلا خواهان استقلال و سپس خودمختاری شد. ترکیه در دهه هفتاد میلادی در آشوب بود، چون گروههای مختلف سیاسی در خیابانها با هم درگیر میشدند. پ.ک.ک بیشتر این زمان را صرف جنگیدن با دیگر گروههای چپگرا نمود تا پایگاه این ایدئولوژی را به انحصار خود درآورد. با کودتای سپتامبر ۱۹۸۰ پ.ک.ک نیز به تبعید رانده شد و اساس عملیات تخریبی در ترکیه را بنیان نهاد.
پ.ک.ک در سوریه پناه گرفت و توانست افراد را در آنجا جذب کند و با کمک دولت اسد و اتحاد جماهیر شوروی واحدی مسلح را ایجاد نماید. هدف، بیثبات کردن ترکیه به عنوان یک کشور عضو ناتو بود. در عین حال پ.ک.ک در اروپا گسترش یافت و شبکههای حمایتی گستردهای در بین کردهای مقیم اروپا به ویژه آلمان ایجاد نمود. پ.ک.ک گروههای مختلف جنایی شامل مواد مخدر و قاچاق انسان و سلاح را راه اندازی کرد تا منابع مالی خود را تامین نماید. در سال ۱۹۸۲ با صدام حسین روابط خوبی برقرار نمود و در شمال عراق مستقر شد و افراد آموزش دیده توسط اسد را به آنجا فرستاد. پ.ک.ک از سال ۱۹۸۴ از مقرهای خود در عراق جنگ علیه ترکیه را آغاز کرد.
چتین گونگور با نام سازمانی سمیر از رهبران اولیه پ.ک.ک خواهان دموکراسی درون سازمانی شد اما در سه کشور اروپایی تحت تعقیب پ.ک.ک قرار گرفت و به دستور عبدالله اوجالان کشته شد. به بهانه آماده شدن برای جنگ علیه ترکیه حجم گستردهای از تسویههای داخلی صورت گرفت تا اوجالان بر مسند قدرت بماند. به خاطر سیاست تبعیض و انکار نظامیان حاکم در دهه هشتاد میلادی پ.ک.ک توانست مورد حمایت کردهای ترکیه نیز قرار بگیرد. در زمان دستگیری اوجالان در سال ۱۹۹۹ تعداد ۳۰ هزار نفر کشته شده بودند و سپس کردها به صورت گروههای شبهنظامی مورد حمایت دولت با پ.ک.ک وارد جنگ شدند. چون اقدامات اقتدارگرایانه پ.ک.ک در مناطق تحت کنترل به ویژه در زمینه باجگیری سبب شد کردها با احتیاط رفتار کنند.
پ.ک.ک در لیست تروریستی ناتو و اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر از جمله ترکیه، آمریکا، بریتانیا و آلمان قرار دارد. پ.ک.ک در حملات خود عمدتا زیرساختهای امنیتی را هدف قرار داد، اما این گروه با عملیات انتحاری و بمب گذاری، غیرنظامیان را نیز هدف قرار داده است. اخیرا پ.ک.ک، عملیات خود را از طریق یک شاخه جدا شده به نام تاک[1] یا همان «شاهینهای آزادی کردستان» انجام میدهد. نیروهای امنیتی ترکیه معتقدند فهمان حسین با نام سازمانی باهوز اردال یکی از رهبران ارشد پ.ک.ک رهبر تاک است. اما باید گفت پ.ک.ک اجازه نمیدهد کسی بدون هماهنگی و مستقل عمل کند. پ.ک.ک در ترکیه اتباع غربی را نیز ربوده و در اروپا نیز اقدامات تروریستی مرتکب شده است که از جمله آنها قتل است.
یکی از آثار ناخواسته ایجاد منطقه پرواز ممنوع در اقلیم کردستان عراق در دهه نود میلادی این بود که پ.ک.ک در قندیل محافظت شد و این پس از سقوط صدام عملیاتیتر شد. پ.ک.ک با استفاده از فضای جدید ساختار خود را تغییر داد. پ.ک.ک حزب راه حل دموکراتیک کردستان یا پ.چ.د.ک. را و در سال ۲۰۰۳ گروه پ.ی.د. را (به عنوان شاخه خود در سوریه) تاسیس کرد. عثمان اوجالان برادر رهبر پ.ک.ک مدعی است شخصا این حزب را تاسیس کرده است. پ.ک.ک برای ایران نیز پژاک را تاسیس کرد. همه اینها تحت کنترل اتحادیه جوامع کردستان یا ک.ج.ک. قرار دارند که در سال ۲۰۰۵ توسط اوجالان تاسیس شد. هر گونه تلاش برای رد وابستگی پ.ی.د. به پ.ک.ک مردود است. چون همه این حزب و اعضای مسلح آن در واقع همان پ.ک.ک هستند. یک بررسی برای «مرکز دفاع عالی علیه تروریسم» وابسته به ناتو نشان میدهد روابط پ.ک.ک با شاخههایش فقط در حد سازمانهای خواهر منطقهای نیست، بلکه تحت رهبری استراتژیک غیرقابل جدا شدن قرار دارند و فقط اسامی متفاوت دارند.
تروریسم پ.ک.ک جنگ خود را در چارچوب مرز یک دولت نمیبیند بلکه آن را در سطح منطقه میداند. پ.ک.ک از قندیل افراد را بین شاخههای خود تقسیم و تلاش میکند تا از این طریق برچسب تروریسم بینالمللی را از خود دور کند. در واقع اینها شاخههای پ.ک.ک نیستند، بلکه جبهههای این گروه هستند که اسامی متفاوت دارند. آنها از تاریخچه، رهبری و ایدئولوژی یکسانی برخوردارند. مسئولان ارشد عملیاتی پ.ک.ک در سوریه حضور دارند و ی.پ.گ. را مخفیانه هدایت میکنند. افرادی مانند فهمان حسین، نورالدین خلف المحمد (نورالدین صوفی) و صبری اوک. افراد دیگری مانند دوران کالکان (عباس) نیز بر آرایش نیرو در سوریه تا حدودی کنترل دارند. حتی رهبران علنی ی.پ.گ. مانند خبات دریک و پولات جان (نماینده ی.پ.گ. در ائتلاف ضد داعش) نیز که ترکیه را به حمایت از تروریسم متهم میکنند، اعضای پ.ک.ک هستند. در سطوح پایینتر نیز افراد محلی قرار دارند اما آمار کشتههای این گروه از اتباع ترکیه نشان میدهد ارتباط پ.ک.ک و ی.پ.گ. فقط در سطح رهبری نیست.
ی.پ.گ. برای کمک به آمریکا جهت دور زدن قوانین ضد تروریسم، در قالب یک نیروی دیگر به نام «نیروی سوریه دموکراتیک» فعالیت میکند که نماد ابزار منتخب آمریکا برای بیرون راندن داعش از شهر رقه مرکز داعش در سوریه است. نیروی سوریه دموکراتیک با اعلام این که باید نیروهای محلی پیشقراول باشند، به صورت تئوریک نیرویی مرکب از واحدهای عرب نیز میباشد. درواقع، حتی همان طور که اعضای پ.ک.ک/پ.ی.د. نیز میگویند نیروی سوریه دموکراتیک تحت کنترل ی.پ.گ. قرار دارد. پنتاگون مدعی است در ماه دسامبر ۱۳ هزار نفر از ۴۵ هزار نیروی سوریه دموکراتیک عرب بودند. این رقم در اوایل مارس ۲۷ هزار یعنی ۶۰ درصد و دو هفته بعد ۳۴ هزار یعنی ۷۵ درصد اعلام شد. دولت ترکیه و بعضی منابع دیگر میگویند تعداد واقعی عربها در نیروی سوریه دمکراتیک حدود ۲ هزار نفر است.
باید تاکید کرد تعداد واقعی عربها تا حدی نامشخص است. پ.ک.ک/ی.پ.گ مطمئن است که واحدهای عرب نیروی سوریه دموکراتیک ضعیف و مستقل میمانند، چون پ.ک.ک اعراب عضو این نیرو را تحت آموزش ایدئولوژیک قرار میدهد. بنابراین حتی هنگامی که عناصر کرد ی.پ.گ. کنترل را به یک ساختار با محوریت اعراب، مانند شورای نظامی منبج واگذار کردند، تنوع قومی واگذار شده است اما انحصار سیاسی همچنان در دست پ.ک.ک مانده است.
ترکیه از ابزارهای مختلف استفاده کرد تا زیادهخواهی پ.ک.ک با تکیه به آمریکا را کنترل کند و پس از آن بود که در ماه اوت در سوریه دخالت نمود. سپس ترکیه دو هفته بعد در حسکه در شمال شرقی سوریه و شنگال در شمال غربی عراق مقرهای پ.ک.ک را هدف قرار داد. سپس سربازان آمریکایی به نشانه همبستگی با ی.پ.گ. از مقرهای آنان دیدن و با فرماندهان پ.ک.ک ملاقات کردند. یکی از آنها فرهاد عبدی شاهین (شاهین جیلو یا همان مظلوم عبدی) فرمانده شاخه مسلح پ.ک.ک و یکی از اعضای ارشد شورای اجرایی پ ک ک (ک.ج.ک.)[2] است. بلافاصله نیروهای آمریکایی در امتداد مرز با ی.پ.گ. مستقر شدند. در جاهایی نیز نیروهای روسیه مستقر شدند تا مانع حمله ترکیه شوند. موضوع خیلی ساده است. آمریکا با همکاری روسیه از گروهی تروریستی در لیست سیاه خود در برابر یک عضو ناتو حمایت میکند.
بخشی زیادی از این بحث در واقعیتهای ترکیه به رهبری اردوغان دیده میشود. کشوری که با یک کودتای ناکام مواجه بود. تصمیم ترکیه برای حمایت از گروههای اسلامگرا مانند احرارالشام که با القاعده ارتباط دارد با احساسات قوی ملیگرایانه نیز مصادف شد. این به فاجعهای منجر شد که ترکیه را در خود غرق کرد و گزینههای پیش روی آن را کم نمود. همچنین ترکیه انتظار داشت همپیمانان این کشور هنگامی که بحران سوریه آغاز شد و رژیم اسد به ترکیه حمله کرد و یک جت ترکیه را ساقط نمود، به کمک آنکارا میشتافتند. باید از دو جنبه بر رجب طیب اردوغان تمرکز کرد.
نخست، دولت ترکیه با هر ایدئولوژی، تهدید پ.ک.ک در مرز خود را شناسایی کرده است. این به ویژه زمانی درست است که اعضای ی.پ.گ. بارها قصد خود برای عبور از مرز و انجام عملیات در داخل ترکیه را به زبان آوردهاند. با این که ی.پ.گ. با استفاده از جنگندههای روسی به مواضع شورشیان مورد حمایت آمریکا حمله کرده است و همچنین به ائتلاف طرفدار اسد در حلب کمک نموده است، اما باز هم آمریکا به آن کمک میکند. این تعجب آور نیست؟ تلاشهای رسمی و مردمی مبنی بر این که اعلام کنند پ.ک.ک بخشی از مناطق مرزی ترکیه را در اختیار دارد میتواند به سرخوردگی بینجامد.
دوم، مشکلات مربوط به کمک آمریکا به پ.ک.ک که سبب میشود بتواند مناطق اکثرا عرب را تحت کنترل خود درآورد که با راندن داعش صورت میگیرد، عمدتا به ترکیه ارتباطی ندارد. پیام پ.ک.ک حاکی از برنامه برای ایجاد دولت کردی است و این میتواند با مخالفت شووینیستهای عرب مواجه گردد اما سرکوب شدید کردها توسط پ.ک.ک میتواند دلیلی بر رد این ادعا باشد که همه کردهای سوریه از پ.ک.ک حمایت میکنند. واقعیت این است مخالفت شدید عربها با ی.پ.گ. در رقه و به جای داعش بر اساس رد ساختار حکومتی ی.پ.گ. استوار است و این تصور وجود دارد که ی.پ.گ. به اسد وابسته است و ممکن است شهر را به ائتلاف طرفدار اسد تحویل دهد یعنی مشابه همان کاری که پ.ک.ک در منبج انجام داد. همچنین گزارشات مربوط به نقض حقوق عربها در مناطق تحت کنترل ی.پ.گ. به بهانه طرفداری شهروندان عرب از داعش سبب شده تا پ.ک.ک مخالفان سیاسی داشته باشد و همچنین این گروه پس از کنترل برخی مناطق، ثروتهای مردم را غارت کرده است.
مردم محلی از پ.ک.ک/ی.پ.گ. متنفر هستند و این میتواند به یک جنگ وسیع قومی منجر شود و این همان چیزی خواهد بود که داعش میخواهد. اگر رقه به دست ی.پ.گ. بیفتد این تنشها راه را برای گروههایی مانند القاعده در شرق سوریه باز خواهد کرد. گزینههای دیگر نیز وجود دارند که از مشروعیت محلی برخوردار هستند و دولتهای همسایه نیز میتوانند با آن کنار بیایند، نه این که به فکر نابودی آن باشند. این نیز شامل اولویت دادن به پایداری شکست داعش است نه سرعت آن.
[1] – حروف لاتینی (Teyrên Azadiya Kurdistanê).
[2] – حروف اختصاری (Koma Civakên Kurdistanê).