یادداشت وارده/جعفرقلی زنگلی؛ شاعر و عارف کرد

جعفرقلی زنگلی شاعر و عارف کرمانج از طایفه زنگلانی تیره ایل زعفرانلو به احتمال قوی در سال 1229 شمسی به دنیا آمد. او در یکی از اشعار خود به نام “فتنه سالار” وقایع را طوری توصیف می‌کند که گویی شاهد وقایع مجلس شورای ملی وقت و اسرای ایل باشکانلوی قوچان بوده. این شاعر و عارف هنگامی که کودک بود از  مکتب فرار کرد اما علی‌رغم نداشن مدارج عالی تحصیلی به چهار زبان فارسی، کرمانجی، ترکی و عربی شعر سرود. جعفرقلی در اشعارش تبحر خود را ثابت کرده است.

او در اوایل جوانی عاشق دختری به نام “ملواری” شد که نام او را در بسیاری از اشعارش آورده است. این  عشق مسیر زندگی او را عوض کرد همچنان که در زندگی بسیاری از عرفا حادثه عشق، نقش بیداری داشته است. بعد از آشنا شدن جعفر قلی با قرآن و علوم اسلامی، دو تحول مهم در زندگی او رخ داد:

تحول در اندیشه یعنی عشق جعفرقلی به ملواری که  از عشق مجازی به عشق عرفانی تغییر پیدا کرد. تحول زبانی در این مورد تعداد کلمات عربی و فارسی و آیات قرآن در اشعار او به شدت بالا رفت. شاید بتوان ادعا کرد تاثیرپذیری جعفرقلی از قرآن  و بهره‌گیری از این کتاب آسمانی در اشعارش با شعر شاعرانی مانند حافظ و مولوی قابل مقایسه است.

جعفرقلی شاعری توصیفی است و در وصف دو کوه شاه جهان، و هزار مسجد خراسان اشعار توصیفی دارد. مذهب جعفر قلی در اشعار او و مدح ائمه معصومین(ع) موج می‌زند و نمونه‌های بسیاری در اشعار جعفرقلی وجود دارد که هر چند ساخت دستوری آنها کرمانجی است ولی غیر از فعل، هیچ کلمه کرمانجی دیگری در آن وجود ندارد. جعفرقلی علاوه بر سرودن شعر، که به گفته او هنر اصلی اش است، دوتار نیز می‌نواخته و اشعارش را با آهنگ دوتار زمزمه می‌کرد. جعفر قلی تخلص‌های گوناگونی مانند جعفرقلی، جعفر، جعفرقلی بیچاره، جعفرقلی عندلیب، جعفرقلی مختار، جعفرقلی زنگلی و کرد داشت. از جعفر قلی دیوان اشعاری به جای مانده که به کوشش کلیم‌الله توحدی و احمد عضدی منتشر شده است.

مهم‌ترین رکن مشترک ادبیات کردی در ایران و دیگر مناطق کردنشین موضوعات دینی و عرفانی است که غنای خاصی به آن بخشیده است.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید