این روزها فضای رعب و وحشت کرونا به همه جا سایه افکنده. این وحشت بیشتر مجازی است تا واقعی. بخش بزرگی از این وحشت نیز ناشی از فضای مجازی است. گروهی هدفمند و گروهی نیز بی آن که بدانند به آن دامن میزنند. اما آیا کرونا پایان زندگی است؟ مسلما، نه.
اگر به تاریخ بشریت نگاه کنیم بیماریهای به مراتب مهلک تر آمده اند (مانند طاعون) در حالی که پیشرفت علم پزشکی در آن دورانها بسیار کمتر از علم امروزی و تعداد قربانیان آن بیماریها نیز خیلی بیشتر از مجموع قربانیان امروزی کرونا بود. اما بشر آنها را شکست داد و این را نیز به زودی شکست میدهد. خواه کرونا یک بیماری عادی خواه ساخته دست بشر باشد. مهم نیست.
متخصصان روانشناسی معتقدند کرونا بهانه ای بیش نیست. کرونا نمیکشد. آنچه میکشد روح ناامیدی است. ناامیدی در کسانی ساری و جاری است که نمیخواهند اراده کنند و به فردای بهتر بیندیشند، نمیخواهند زندگی کنند، به عبارتی بهتر نمی خواهند دیگر نفس بکشند. به گفته این متخصصان هر بیماری جسمی با یک ویژگی روحی ارتباطی تنگاتنگ دارد. سرطان ویژه افرادی است که حسود اند، چشم دیدن دیگران را ندارند، بدخواه هستند. بیماری کرونا نیز از این امر مستثنی نیست و به دنبال کسانی میرود که نمیخواهند زندگی کنند نمیخواهند نفس بکشند لذا ریهها یعنی موتور حرکت زندگی را هدف قرار میدهد.
متخصصان روانشناسی بهترین راهکار در فضای امروزی را شادی و رقص و پایکوبی را تجویز میکنند و میگویند شادی واقعی و از ته دل درمان واقعی مبارزه با کرونا، وحشت کرونایی است. آنان معتقدند اگر شادی کنیم و حتی به فرض محال نتوانیم کرونا را شکست دهیم باز هم چیزی را از دست نداده ایم. لذا باید شادی کنیم. شادی دسته جمعی هم شادیآور است هم روح همبستگی و مقابله با کرونا را افزایش می دهد.
رقص کردی این ویژگی ها را دارد. بیایید تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم و از فضای مجازی به جای اخبار وحشت کرونایی، رقص کردی را تماشا کنیم تا شاد باشیم.