یادداشتی از اعضای سابق ی.پ.گ پیرامون نگاه به زن در اندیشه‌های چپ و راست

سیر تاریخی قضاوت در مورد زن در طول تاریخ در جهان و خاورمیانه

 در هر دوره‌ای از تاریخ شاهد برخورد و یا نگرشی به جامعه از لحاظ ظاهری بوده و هستیم. نگرش ادیان از بدو تولد تا به حال، از آدم تا حوا، از عیسی و مریم و دیدگاه اسلام و از فئودالیسم تا امپریالیسم غربی، نشانه وجود تفاوت در برخورد با جامعع است. بر حسب نیاز و نگرش جامعه و خواست آن، اهداف ونگرش‌ها تغییر می‌کنند. زن امروز در جهان غرب، به وسیله‌ای برای تجارت و تبلیغات تبدیل شده است. اما در اسلام که روزی در جهان عرب، دختر را زنده به گور می‌کردند، زنان ارج و ارزش یافتند و مهمترین زن تاریخ اسلام، دختر پیامبر است که به همه نشان داد می‌توان ابزار کسب ثروت و قدرت نشد.

اما اکنون و در جهان به اصطلاح مدرن، و در طول سال‌های گذشته شاهد استفاده از زن به مانند ابزار و وسیله تفریح و سرگرمی توسط ایدئولوژی‌های چپ و مارکسیستی و کمونیستی از زمان شروع جنگ در ويتنام با آمریکا و در زمان جنگ‌های داخلی مثلا در آمریکای جنوبی هستیم. این ایدئولوژی‌ها، ارزش زن را نه استراتژی بلکه یک تاکتیک و وسیله‌ای برای جمع‌آوری نیرو و اطلاعات به نفع خود می‌دانستند. و این امر نتیجه رفتار چپ گرا‌های کلاسیکی بود که تمامی اهداف آنها خدمت به امپریالیسم است و اقداماتشان به بزرگ شدن امپریالیسم کمک به سزایی کرد.

زنان در پ.ک.ک و شاخه‌های آن

در خاورميانه و در کردستان شاهد همین برخوردها از سوی افکار غربی به دست برخی کُردها بوده و هستیم. مثلاً در ایران و عراق احزاب و گروه‌های تروریستی مختلف سعی کرده‌اند تا افکار عمومی را به طرف خود جلب کنند. از نگرش ملا مصطفی بارزانی تا کومله در ایران و پ.ک.ک وشاخه‌های اقماری آن، هميشه به شکل‌های دروغ و فریب سعی در جذب نیرو داشته‌اند. آنها در این مسیر از زنان نیز سواستفاده کرده‌اند و زنان و کودکان و نوجوانان دختر را بيشتر به عنوان یک تاکتیک به کار برده‌اند.

امروز نیز با شعارهای آزادی و دموکراسی و برابری زن و مرد سعی می‌کنند نیرو جذب کنند. جامعه هدف این شعارها نیز طبقه‌ای است که از لحاظ اقتصادی فقیر بوده و یا سواد آنچنانی ندارند. چون راحت‌تر می‌شود از این طبقه نیرو به نفع خود جذب کرد و آنها را فریب داد و مقصر همه عقب‌ماندگی‌ها را دولت‌های مرکزی نشان داد.

در حالی که تمامی این مشکلات معلول حضور و فعالیت گروه‌های تروریستی و وابستگی آنها به قدرت‌های فرامنطقه‌ای است. اگر در کردستان امکانات رفاهی و کارخانه‌ها کمتر دیده می‌شود و نیروی کار بیشتر به خارج از منطقه فرار می‌کند، حضور گروه‌های مسلح کُردی، مهمترین دلیل این رخداد است.

در این میان زنان بیشترین ضربه‌ها را از سیاست فریب احزاب کُردی متحمل شده‌اند. آنها با شعارهای ضد انسانی و برابری زن و مرد، اسیر گروه‌های مسلح هستند. سال‌هاست که پ.ک.ک و شاخه‌های اقماری آن هميشه خود را مدافع حقوق بشر نشان می‌دهند و زن را برای رسیدن به اهداف آمریکایی خود به‌کار می‌برند. لذا با نابودی زن و خانواده، بزرگترین ضربه را به جامعه وارد می‌کنند و از کودکان و نوجوانان دخترکه باید در مدرسه و دانشگاه باشند، به عنوان عضو مسلح سو استفاده می‌کنند و صحنه‌های جنگ و خونریزی و خشونت را به آنها یاد دادنشان می‌دهند.

زنان و دختران، به خاطر جنگ با مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبه‌رو و وارد جنگ ناخواسته شده‌اند. متاسفانه امروز جهان فقط شعارهای دموکراسی و حقوق بشر و آزادی را سر می‌دهد، اما چشم خود را در مقابل این همه رفتارهای پرخطر و غیر اخلاقی پ.ک.ک وشاخه‌های اقماری آن بسته است. در مناطق کردنشین سوریه، ما شاهد به‌کارگیری کودک‌سر بازان دختر و حتی زنان خانه‌دار و مادر فرزندان کوچک در جنگ به نفع پ.ک.ک و شاخه‌های اقماری آن هستیم. در جنگ داخلی در سوریه، مردمی که به خاطر مسائل جنگ از لحاظ اقتصادی در بدترین شرایط قرار دارند و تمامی منابع طبیعی و انسانی آنها مورد غارت قرار گرفته و حتی فرزندان خود را از دست داده‌اند، ناچار برای جنگ آماده می‌شوند.

در مقابل هر اعتراض با خشونت و اسلحه از سوی پ.ک.ک و پ.ی.د روبرو می‌شوند و مجبور هستند برای دریافت پول، دختر و پسر کودک خود را برای ماهانه سی تا پنجاه هزار لیره به جنگ اعزام کنند. اما حقوق آنها که از طرف آمریکا واریز شده است، بسیار بیشتر از این رقم می‌باشد. باقی پول کجا می‌رود؟ کسی نمی‌داند! خرج پژاک و عیاشی سران پ.ک.ک در اروپا می‌شود. این دختران نوجوان کلماتی بی معنی از ایدئولوژی و جامعه‌شناسی می‌آموزند و فکر می‌کنند در حال مبارزه هستند. در حالی که به سوی مرگ گام بر می‌دارند.

در جنگ‌های داخلی در سوریه و در کوبانی شاهد جنگ جهانی علیه داعش بودیم. اگر پ.ک.ک به فکر مردم کُرد و کردستان است، چرا پس از اتمام جنگ در کوبانی، پیشمرگه‌ها را بيرون کرد؟ چرا از شنگال خارج نمی‌شود؟ چون در پی قدرت است. زن را در تمامی این موارد برای خود یک تاکتیک کرده‌اند و مانند کشورهای سرمایه‌داری از آن‌ها استفاده ابزاری می‌کنند. آموزش نیز در پ.ک.ک و شاخه‌های اقماری آن هميشه محدود به کتب مورای بوکچین آمریکایی است و نه بیشتر.

این نکات، خلاصه وضعیت زنان در پ.ک.ک بود. نه آموزش می‌بینند و نه اصول نظامی را فرا می‌گیرند. صرفا هدف عکاسی هستند تا مشروعیت نداشته پ.ک.ک را به تصویر بکشند. سرنوشت نهایی آنها نیز مرگ است و تجاوز و بردگی…

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید