روایت زانیار شریفی از عضویت در گروه مسلح خبات

تاریخ انتشار:

زانیار شریفی: یکی از دوستانم به من پیشنهاد کرد که اگر عضو سازمان خبات شوم، می‌توانم کارت لاینگری دریافت کنم

 

به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران از سنندج، همواره یکی از دلایل عضویت افراد در گروه‌های مسلح و تروریستی، مسائل مالی بوده است. عده‌ای از اعضا در پی کسب درآمد و حقوق بیشتر حاضر شده‌اند به این گروه‌ها ملحق شوند، عده‌ای دیگر نیز به دلیل نیاز مالی و مشکلات خانوادگی و امید به زندگی بهتر وارد این گروه‌ها شده‌اند. اما هدف اصلی، رفاه و درآمد بیشتر بوده است. این گروه‌ها مدعی هستند اولاً برای آزادی می‌جنگند و حق دارند زندگی اعضا را کنترل کنند و ثانیا وعده رفاه و حقوق می‌دهند و بعد از عدم تحقق این وعده‌ها، مدعی می‌شوند افراد باید ایدئولوژیک بجنگند و نباید در پی مسائل مالی و رفاهی باشند. بدین ترتیب، اعضا سال‌های طولانی از زندگی خود را در این گروه‌ها تلف می‌کنند بدون آنکه حداقل ما‌به‌ازای مادی را کسب کرده باشند. البته خطر مرگ همواره اعضای گروه‌های مسلح را تهدید می‌کند. یکی از مهمترین مصادیق این وضعیت، گروه‌های مسلح کُردی هستند که در اقلیم کردستان و منطقه مرزی با ایران فعالیت دارند.

زانیار شریفی، فرزند کمال و متولد ۱۳ خرداد ۱۳۷۷ در سنندج و عضو سابق گروه مسلح خبات است. وی همچنین همسر خانم ناسکه ابراهیم‌زاده است که مصاحبه ایشان با دیدبان نیز هفته گذشته منتشر شد. آقای شریفی در سال ۱۳۹۹، به دلیل مشکلات خانوادگی (مشکل با پدر و مادر از نظر مالی) برای پیدا کردن شغل راهی اقلیم کردستان می‌شود، اما چون هیچ شناختی از نحوه دریافت کارت اقامت نداشت، بدون هیچگونه شناخت و پیش‌زمینه‌ای برای اینکه بتواند در عراق بماند و شغلی پیدا کند، عضو سازمان مسلح خبات می‌شود و این عضویت برای دریافت کارت نزدیک به دوسال و نیم طول می‌کشد. زانیار پس از دریافت کارت لاینگری در شهر اربیل مشغول به کارگری می‌شود و در همان حین با خانمی به نام ناسکه ابراهیم‌زاده که یکسال از عضویتش در گروه دموکرات گذشته بود از طریق اینستاگرام آشنا می‌شود و ازدواج می‌کند که همین امر باعث می‌شود دموکرات خانم ابراهیم‌زاده را به دلیل اینکه با شخصی خارج از گروه ازدواج نموده طرد کند. سپس خانم ابراهیم‌زاده هم برای دریافت کارت لاینگری به عضویت سازمان خبات درآمده و حدود یکسال همراه با زانیار به عنوان لاینگر (طرفدار) در عراق زندگی می‌کنند، اما چون در زمان عضویت در هیچکدام از جشن‌ها و مراسم گروه شرکت نمی‌کردند کارت اقامت آنها باطل می‌شود. در نهایت برای اینکه بتوانند همچنان در عراق بمانند این بار به عضویت کومله درمی‌آیند و کارت لاینگری و اقامت دریافت می‌کنند. پس از حدود یک سال دیگر حضور در کومله به دلیل دلتنگی برای خانواده همراه با همسرش تصمیم به بازگشت به ایران می‌گیرند.

 

سوال: چه عاملی باعث شد تصمیم بگیرید عضو سازمان خبات شوید؟ آیا پیش از عضویت هیچ ارتباطی با فعالیت‌های سیاسی یا اجتماعی داشته‌اید؟ آیا قبل از ورود به اقلیم کردستان، با ایدئولوژی گروه‌های مسلح آشنا بودید؟

زانیار شریفی: خیر، من هیچ‌گونه پیشینه‌ای در حوزه فعالیت‌های سیاسی نداشتم. با گروه‌های مسلح هم آشنایی نداشتم و از اقوام ما هم کسی در این کارها وارد نشده بود. من متولد سنندج هستم و در دوران جوانی با مشکلات خانوادگی فراوانی روبرو بودم، به‌ویژه اختلافات مالی با والدینم. این موضوع مرا به فکر ترک خانه و جست‌وجوی فرصت‌های شغلی انداخت. وقتی به اقلیم کردستان رفتم، از نحوه دریافت کارت اقامت بی‌اطلاع بودم. یکی از دوستانم به من پیشنهاد کرد که اگر عضو سازمان خبات شوم، می‌توانم کارت لاینگری دریافت کنم و به‌صورت قانونی در عراق اقامت داشته باشم. من نیز بدون هیچ پیش‌زمینه‌ای، تنها برای تأمین اقامت و یافتن شغل، تصمیم به عضویت گرفتم. نه پیش از عضویت با خبات آشنا بودم و نه اصلا علاقه‌ای به کار سیاسی و نظامی داشتم. من فقط برای کسب درآمد به اقلیم رفتم و از سر بی‌اطلاعی از قوانین اقلیم، عضویت خبات را پذیرفتم تا بتوانم در اقلیم بمانم.

سوال: آیا از این موضوع که عضو یک سازمان سیاسی می‌شوید، نگرانی یا ترسی نداشتید؟

زانیار شریفی: نه، چنین نگرانی‌ای نداشتم. چون من از سیاست و مسائل ایدئولوژیک بی‌خبر بودم و تنها هدفم از عضویت، کسب امکان اقامت قانونی و یافتن شغلی مناسب بود. در آن زمان، حتی تصور نمی‌کردم که عضویت در این‌گونه سازمان‌ها چه تعهدات و انتظاراتی به همراه دارد. اصلا قرار نبود من کار سیاسی کنم. صرفا قرار بود در ازای عضویت و شرکت در برخی تجمعات، کارت اقامت در اقلیم دریافت کنم و بتوانم مشکلات مالی خودم را حل کنم. همین! هیچ تعهد دیگری بین من و خبات وجود نداشت.

سوال: پس از عضویت، چه شرایطی را تجربه کردید؟ آیا کارت اقامت را به‌راحتی دریافت کردید؟

زانیار شریفی: خیر، دریافت کارت اقامت به‌هیچ‌وجه کار آسانی نبود. حدود دو سال و نیم طول کشید تا بتوانم کارت لاینگری دریافت کنم. در این مدت، مجبور بودم در کلاس‌های آموزشی و مراسم‌های مختلف شرکت کنم، اما من از این فعالیت‌ها هیچ لذتی نمی‌بردم و تنها برای کسب کارت اقامت، این کلاس‌های بیهوده و تکراری را تحمّل می‌کردم. پس از دریافت کارت، در شهر اربیل مشغول به کارگری شدم و به زندگی عادی‌ روی آوردم. دیگر حوصله کلاس و سخنان مقامات خبات و ادعاهای آنها را نداشتم. فقط می‌خواستم خودم را مشغول کار کنم.

سوال: چطور با همسرتان آشنا شدید؟ و این ازدواج چه تأثیری بر زندگی شما داشت؟

زانیار شریفی: من از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام با خانم ناسکه ابراهیم‌زاده آشنا شدم. او قبلاً عضو گروه دموکرات بوده و حدود یک سال از عضویتش می‌گذشت. ما با هم ازدواج کردیم، اما این موضوع باعث شد که دموکرات‌ها او را به دلیل ازدواج با فردی خارج از گروه طرد کنند. پس از این اتفاق، همسرم نیز برای دریافت کارت اقامت، تصمیم به عضویت در سازمان خبات گرفت. ما حدود یک سال در عراق زندگی کردیم و هر دو به‌عنوان لاینگر (طرفدار) فعالیت می‌کردیم. در آن مقطع، هر دو عضو خبات بودیم. پیدا کردن شریک زندگی، حداقل امید بیشتری به زندگی ما می‌داد.

سوال: چرا کارت اقامت شما دوباره باطل شد؟ و چطور تصمیم گرفتید به کومله بپیوندید؟

زانیار شریفی: ما در هیچ‌یک از جشن‌ها و مراسم‌های گروه خبات شرکت نمی‌کردیم، زیرا هیچ علاقه‌ای به این فعالیت‌ها نداشتیم. این موضوع باعث شد که کارت اقامت ما باطل شود. فقط می‌خواستیم زندگی کنیم و پول دربیاوریم تا بتوانیم در اقلیم بمانیم. بعد از باطل شدن کارت، برای اینکه بتوانیم همچنان در عراق اقامت کنیم، تصمیم گرفتیم این بار به عضویت کومله درآییم. در کومله نیز کارت لاینگری و اقامت را دوباره دریافت کردیم.

سوال: چه شرایطی در کومله داشتید؟ آیا احساس می‌کردید که این محیط مناسب شماست؟

زانیار شریفی: شرایط کومله نیز شبیه به سازمان خبات بود. ما مجبور بودیم در کلاس‌ها و مراسم‌ها شرکت کنیم، اما من و همسرم هیچ علاقه‌ای به این فعالیت‌ها نداشتیم. ما تنها برای حفظ کارت اقامت، این کارها را انجام می‌دادیم. دوباره باید همان کلاس‌های تکراری و بی‌حاصل را می‌گذراندیم که کمترین فایده‌ای برای ما نداشت. البته در کومله نیز کسی از ما سؤال زیادی نمی‌کرد، زیرا می‌دانستند که ما تنها به دلیل کارت اقامت عضو شده‌ایم. یعنی خودشان می‌دانستند که ما علاقه‌ای به کومله نداریم.

سوال: چطور تصمیم به بازگشت به ایران گرفتید؟

زانیار شریفی: پس از حدود یک سال حضور در کومله، ما دیگر تمایلی به ادامه زندگی در عراق نداشتیم. دلتنگی برای خانواده و ناامیدی از شرایط فعلی، ما را به سمت تصمیم بازگشت به ایران سوق داد. در این مدت، هیچ‌یک از آرزوهایمان عملی نشد و تنها به دنبال یک زندگی ساده بودیم که شرایط به این شکل پیش رفت و محقق نشد. به ایران بازگشتیم تا دوباره زندگی‌مان از نو شروع کنیم و دیگر محتاج کارت این گروه‌های مسلح نباشیم.

سوال: حالا که به ایران بازگشته‌اید، چه برنامه‌ای برای آینده دارید؟

زانیار شریفی: در حال حاضر در شهر سنندج زندگی می‌کنم و در یک نمایشگاه ماشین کارگری می‌کنم. دوست دارم زندگی عادی‌ای داشته باشم و دیگر درگیر فعالیت‌های سازمانی و گروهی نشوم. آن دوران را تنها به دلیل نیاز به کارت اقامت گذراندم و اکنون تنها آرزویم این است که به دور از درگیری‌ها، زندگی آرامی داشته باشم.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

اشتراک گذاری مطلب:

آخرین مطالب

مطالب مشابه
Related

تقویت تجارت با اقلیم کردستان عراق؛ فرصتی خدادادی برای توسعه آذربایجان غربی  

استاندار آذربایجان غربی: ارتباط تجاری با اقلیم کردستان علاوه...

روایت عاطفه قادری از مقرها و زندان‌های تروریست‌های پاک

عاطفه قادری، پس از شش ماه همراه با دو...

ناسکه ابراهیم‌زاده؛ دختری از سقز و روایتی از عضویت در سه گروه مسلح

ناسکه ابراهیم‌زاده یکی از دختران کُرد ایرانی است که...

استاندار کرمانشاه: ساماندهی بازارچه‌های مرزی و توسعه تجارت با عراق، اولویت اصلی است

استاندار کرمانشاه با اشاره به ظرفیت‌های اقتصادی این استان...