روایت معین صمدی از ۷ ماه عضویت در گروه مسلح دموکرات

تاریخ انتشار:

معین صمدی: اعضای این گروه بیشتر به دنبال منافع شخصی بودند

 

به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران از مریوان، معین صمدی متولد ۲۳ فروردین ۱۳۸۰ در تاریخ ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ در حالی که فقط ۱۶ سال داشته و عملا زیر سن قانونی بوده، به گروه مسلح دموکرات ملحق شد. آقای صمدی پس از هفت ماه همکاری و همراهی با گروه به ایران بازگشت. وی در مصاحبه با دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، اذعان کرده که مانند بسیاری از جوانان مناطق کردنشین ایران همواره تحت تاثیر تبلیغات این گروه‌های مسلح بوده و به دلیل روحیه و علاقه به محیط جنگی تصمیم به عضویت گرفته بود. پس از عضویت خودخواسته در گروه مزبور و تجربه عینی وضعیت و شرایط موجود و درک به این مسئله که تمامی تبلیغات و وعده‌ها دروغین می‌باشد به ایران بازگشته است. روایت معین صمدی، به خوبی ادعای دیدبان در مورد نقش تبلیغات دروغین در جذب اعضای جدید به گروه‌های مسلح را تایید می‌کند. این گروه‌ها از عدم دانش کافی نوجوانان و جوانان کُرد در مناطق مرزی و همچنین حس ماجراجویی آنها سواستفاده کرده و با وعده‌های کذب در مورد رفاه، آزادی، برابری، امکان اعزام به اروپا و… جوانان کُرد ایرانی را فریب می‌دهند. ماجرای معین صمدی همچنین اثبات کرد که گروه مسلح دموکرات، علاوه بر نقض حقوق بشر و سایر اقدامات، از کودکان به عنوان سرباز استفاده می‌کند و کنوانسیون حقوق کودک را نقض کرده است.

 

سوال: لطفاً کمی درباره خودتان و شرایطی که به گروه دموکرات پیوستی، توضیح بدهید. شما مشکل خاصی در خانواده داشتید؟ آیا از ماهیت گروه‌های مسلح و به خصوص دموکرات مطلع بودی؟ چرا یک جوان باید در سن ۱۶ سالگی وارد مقرهای گروه‌های مسلح شود؟

معین صمدی: من در ۲۳ فروردین ۱۳۸۰ در مریوان به دنیا آمدم. خانواده‌ام کارگر بودند و زندگی ما همیشه با مشکلات اقتصادی همراه بود. من تا سیکل درس خوندم و بعد از آن- علیرغم علاقه به مدرسه و دانشگاه- به دلیل شرایط خانواده و فشارهای اقتصادی، نتوانستم ادامه تحصیل بدم. اما علاقه‌ام به یادگیری و کسب تجربه‌های جدید همیشه وجود داشت. در مناطق کردنشین مانند مریوان، جوانان زیادی مثل من هستند که تحت تأثیر تبلیغات گروه‌های مختلف مسلح قرار می‌گیرند. من از کودکی عاشق ماجراجویی و تجربه‌های جدید و هیجان‌انگیز بودم و دوست داشتم در محیط‌های نظامی و جنگی خودم را به چالش بکشم. وقتی ۱۶ ساله بودم، تصمیم گرفتم به گروه دموکرات بپیوندم. فکر می‌کردم که این گروه می‌تواند به من کمک کند تا به یک فرد قوی‌تر و مؤثرتر تبدیل بشوم و تجربه‌های جدید نظامی را حس کنم. من واقعا مشکل خانوادگی حاد نداشتم و به عنوان یک نوجوان ۱۶ ساله هم از ماهیت این گروه و عقاید آن بی‌خبر بودم. صرفا در پی کسب تجربه جدید بودم.

سوال: چرا تصمیم گرفتی تحصیلاتت رو تا سیکل ادامه بدی و بعد از اون متوقف کنی؟

معین صمدی: شرایط اقتصادی و مالی خانواده‌ام خیلی سخت بود. پدرم کارگر ساختمانی بود و حقوقش فقط کفاف زندگی معمولی را می‌داد. وقتی به دوره دبیرستان رسیدم، فشارهای اقتصادی خیلی بیشتر شد و خانواده نیاز داشت که من هم کار کنم تا بتوانم کمک مالی کنم. بنابراین مجبور شدم تحصیلاتم را تا سیکل ادامه بدهم و بعد از آن هم وارد بازار کار شدم. البته این موضوع باعث نشد که علاقه‌ام به یادگیری کم بشود، ولی فرصت ادامه تحصیل را نداشتم و درگیر محیط کار شدم.

سوال: چه چیزی دقیقاً باعث شد که تصمیم بگیری به این گروه بپیوندی؟

معین صمدی: باید بگویم که علاوه بر تبلیغات مداوم این گروه‌ها، علاقه شخصی‌ام به محیط‌های نظامی و جنگی نقش مهمی داشت. من از کودکی به داستان‌های جنگ و مبارزه علاقه داشتم و همین موضوع باعث شد که وقتی در سن ۱۶ سالگی بودم، تصمیم بگیرم به گروه دموکرات بپیوندم. فکر می‌کردم که این گروه می‌تواند یک فرصت باشد برای اینکه خودم را به چالش بکشم و در عین حال به جامعه کردها کمک کنم. احساس می‌کردم در قالب دموکرات می‌توانم قهرمان باشم و مشهرو و محبوب؛ ولی حقیقت این بود که من اساساً به دنبال یک حس ماجراجویی و ارضای نیازهای روحی بودم. نمی‌دانستم که این تصمیم می‌تواند چقدر پیچیده و گیج‌کننده و البته خطرناک باشد.

سوال: وقتی به گروه پیوستی، چه انتظاراتی از این تجربه داشتی؟

معین صمدی: انتظار داشتم که در یک محیط سازمان‌یافته و اصولی قرار بگیرم، که نظم و احترام در آن حرف اول را بزند. جایی که بتوانم از توانایی‌های خودم استفاده کنم و در عین حال به دیگران کمک کنم. فکر می‌کردم که این گروه می‌تواند به من کمک کند تا به یک فرد قوی‌تر و مؤثرتر تبدیل بشوم. ولی بعد از چند ماه، متوجه شدم که این انتظارات فقط توهم بودند. این گروه هیچ برنامه‌ای برای رسیدن به اهدافش نداشت و بیشتر مشغول تبلیغات سطحی و جذب افراد جدید بود. اعضای این گروه بیشتر به دنبال منافع شخصی بودند و هیچ ارزشی برای همبستگی و همکاری قائل نبودند. اصلا خبری از هیجان و تجربه نظامی هم نبود. صرفا چند مانور نمایشی، کلاس‌های تکراری و بی‌حاصل در دموکرات مدام تکرار می‌شد. جای ارتقا و رشد وجود نداشت، امکانات رفاهی بسیار محدود و ناچیز بود و هر آنچه که یک گروه برای جذب اعضای جدید و پاسخ به انتظارات آنها باید داشته باشد، دموکرات فاقد آنها بود. اصلا سطح ادب، فرهنگ، دانش و تحصیلات اعضای گروه نیز بسیار پایین بود. افرادی مانند من که سطح تحصیلات پایینی داشتند، گویی راحت‌تر فریب این گروه‌های مسلح را می‌خورند.

سوال: چه نوع تجربه‌ای از عضویت در این گروه داشتی؟

معین صمدی: ابتدا فکر می‌کردم که این یک تجربه‌ی مثبت خواهد بود، اما به زودی متوجه شدم که این گروه دچار مشکلات داخلی زیادی است. اعضای این گروه بیشتر به دنبال منافع شخصی بودند و هیچ ارزشی برای همبستگی و همکاری قائل نبودند. من از اول علاقه‌مند به کار گروهی و همراهی با دیگران بودم، احساس می‌کردم که در یک محیط بی‌هدف و بی‌معنا گیر افتادم. این وضعیت باعث شد که انگیزه‌ام به شدت کاهش پیدا کند. حتی بعضی از اعضا به خاطر تفاوت‌های سیاسی یا محلی، به هم توهین می‌کردند و این موضوع باعث می‌شد که محیط کاملاً تنش‌زا باشد. یعنی اعضای دموکرات، هدف واحد نداشتند. برخی به دلیل پناهندگی به اروپا، برخی به دلیل دریافت کارت اقامت در اقلیم، برخی به دلیل فرار از مشکلات داخل ایران و مشکلات خانوادگی و برخی به دلایل دیگر وارد این گروه شده بودند. طبعا وقتی اهداف، شبیه به هم نباشد، انگیزه همکاری و پیشرفت و فداکاری نیز به شدت کاهش می‌یابد.

سوال: چه چالش‌هایی با دیگر اعضای گروه داشتی؟

معین صمدی: یکی از بزرگ‌ترین مشکلات من، عدم هماهنگی و اختلاف نظرهای دائمی بین اعضا بود. من که از اول به دنبال یک محیط صمیمی و همراهی بودم، احساس می‌کردم که در یک جنگ داخلی غیررسمی گیر افتادم. این تنش‌ها باعث شد که دیگر نتوانم در این گروه ادامه بدهم. حتی بعضی اوقات احساس می‌کردم که این گروه به جای کمک به من، فقط باعث تخریب روحیه‌ام شده است. هر روز کلاس تکراری و چالش بین اعضا و رقابت‌های غیرمخرب، روحیه‌ام و انگیزه‌ام را تخریب کرده بود.

سوال: چه چیزی باعث شد که تصمیم به ترک گروه بگیری؟

معین صمدی: بعد از هفت ماه، فهمیدم که این گروه هیچ شباهتی به ادعاهای اولیه و مطالب منتشر شده در فضای مجازی ندارد. نه قدرت عملیاتی دارد، نه مشروعیت و محبوبیت دارد، نه برنامه‌ای برای اعضا به خصوص اعضای جوان دارد، نه امکانات رفاهی در اختیار ما می‌گذارد و نه فضای مناسبی دارد! پس چه دلیلی داشت در دموکرات بمانم؟ تمام تبلیغات و وعده‌هایی که قبلاً شنیده بودم، کاملاً دروغین بود. محیط بی‌هدف و بی‌معنا برای من آزاردهنده بود. تصمیم گرفتم که به ایران بازگردم و دوباره به زندگی عادی‌ام برسم. این تصمیم برای من یک احساس رهایی بود. واقعا شانس آوردم که توانستم راحت از دموکرات جدا شوم و زنده به ایران بازگردم.

سوال: حالا که به گذشته نگاه می‌کنی، چه احساسی داری؟

معین صمدی: الان به این نتیجه رسیدم که آن تجربه، یک درس بزرگ برای من بود. فهمیدم که نباید به راحتی تحت تأثیر تبلیغات سطحی قرار بگیرم و باید تصمیماتم را با دقت بیشتری بگیرم. الان دوباره در کنار خانواده‌ام هستم و سعی می‌کنم از این تجربه برای کمک به دیگران استفاده کنم. امیدوارم که جوانان دیگر از اشتباهات من درس بگیرند. همچنین الان دوست دارم که با کار کردن و کسب تجربه، به خودم و خانواده‌ام کمک کنم.

سوال: آیا پیامی برای کسانی که ممکن است در موقعیت مشابهی قرار بگیرند، داری؟

معین صمدی: بله، به همه توصیه می‌کنم که قبل از انجام هر تصمیمی، به دقت درباره آن گروه یا سازمان تحقیق کنند. باید بدانید که اکثر این گروه‌ها فقط به دنبال منافع شخصی‌شان هستند و به آینده اعضا اهمیتی نمی‌دهند. بهترین کار این است که به دنبال راه‌های سالم و قانونی برای بهبود شرایط خود باشیم و از تصمیمات عجولانه دور بمانیم.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید

اشتراک گذاری مطلب:

آخرین مطالب

مطالب مشابه
Related

روایت شادی قاسمی از زندان و شکنجه‌های وحشتناک در گروه مسلح دموکرات

شادی قاسمی به مدت هفت ماه زندانی و مورد...

روایت زانیار شریفی از عضویت در گروه مسلح خبات

زانیار شریفی: یکی از دوستانم به من پیشنهاد کرد...

تقویت تجارت با اقلیم کردستان عراق؛ فرصتی خدادادی برای توسعه آذربایجان غربی  

استاندار آذربایجان غربی: ارتباط تجاری با اقلیم کردستان علاوه...

روایت عاطفه قادری از مقرها و زندان‌های تروریست‌های پاک

عاطفه قادری، پس از شش ماه همراه با دو...