گزارش تکان‌دهنده دیدبان حقوق بشر کردستان ایران از ربایش نوجوانان ایرانی توسط «شبه‌نظامیان دموکرات کردستان»/ بخش سوم

به گزارش دیدبان حقوق بشر کردستان ایران؛ لیلا برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی خانواده و پدر پیرش عزم سفر کرده بود؛ قصد داشت با خواهرش به اقلیم کردستان عراق برود تا کار کند و برای خانواده پول بفرستد. اما ماندن در اقلیم، نیاز به پول و رابطه دارد. در منطقه خودمختار کردنشین عراق، دولت و نهادهای رسمی، بارها به فساد متهم شده‌اند. طبیعی است که یک دختر کُرد ایرانی برای پیدا کردن کار باید به دیگران باج بدهد. لیلا نه پول و نه آشنا داشت. واسطه‌ها لیلا و خواهرش را مجبور می‌کنند برای ادامه اقامت در کردستان عراق در یکی از گروه‌های مسلح و مافیایی کُرد عضو شوند تا بتوانند از طریق آنها کارت اقامت در کردستان عراق را دریافت کنند. این گروه مسلح، بارها به اقدامات تروریستی در ایران و ترور کردها اعتراف کرده است و از ابتدای انقلاب 57 به بهانه مبارزه با دولت مرکزی ایران، بارها کردها را ترور کرده است. نام این گروه، حزب دموکرات کردستان است. مانند دیگر گروه‌های مسلح کُرد در خاورمیانه، از جمله تروریست‌های پژاک، از کودکان به عنوان سرباز استفاده می‌کند؛ متهم به اقدامات غیرقانونی برای تامین مالی فعالیت‌های تروریستی خود است و البته، بارها بی‌گناهان و غیرنظامیان را برای آنچه مبارزه با دولت ایران توصیف می‌خواند، ترور کرده است…

هه نگاو: نبرد مسلحانه میان سپاه پاسداران و چریک های کرد ایرانی در نزدیکی  سروآباد کردستان - رادیو پیام اسرائیل

حزب دموکرات کردستان سال‌ها است که در کردستان عراق در کمپ‌ها مستقر است. یکی از منابع درآمدی این گروه تروریستی، اعطای کارت اقامت به اعضای ایرانی است. از این طریق یا پول یا نیرو جذب می‌کند.

بیشتر بخوانید: گزارش تکان‌دهنده دیدبان حقوق بشر کردستان ایران از ربایش نوجوانان ایرانی توسط «شبه‌نظامیان دموکرات کردستان»/ بخش دوم

 

لیلا احمدیان فرزند خالد اهل بوکان، به همراه خواهرش نگین، به اقلیم رفتند تا گرهی از خانواده باز کنند. لیلا زیر سن قانونی بود و در مدرسه درس می‌خواند. در اقلیم، آنها اسیر گروه حزب دموکرات، در کویه شدند؛ اما بر خلاف عده زیادی از قربانیان و کودک‌سربازان، آنها شانس آوردند و توانستند از گروه خارج شوند و به خانه بازگردند. لیلا و نگین به خبرنگار دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در مورد جو حاکم بر گروه گفتند: «جو حاکم بر گروه بی‌اعتمادی محض بود؛ من بارها غلبه نگاه جنسیتی را احساس کردم. عده‌ای خیال می‌کنند با یک اسلحه ساده، و چند کتاب ایدئولوژیک، در حال تغییر جهان هستند…»

لیلا افزود: «اشتباه بزرگی مرتکب شدم. خانواده ما هرگز اهل حرکات مسلحانه نبوده و نیست. این گروه‌ها فقط با اخاذی زنده هستند. بارها تعداد زیادی نوجوان و جوان را دیدم. جای این جوانان در کوهستان نیست. من اکنون در مدرسه به تحصیلم ادامه می‌دهم. اما روزهای سیاهی را پشت سر گذاشتم».

دیدبان حقوق بشر کردستان ایران، ضمن ابراز خوشحالی از نجات لیلا و خواهرش، پیگیر سرنوشت سایر کودک‌سربازان اسیر در پ.ک.ک و پژاک و حزب دموکرات کردستان است. محمد قاسمی، بنیامین فرج‌زاده و سیران عباسی و…. هنوز در مقرهای این گروه‌های مسلح، مفقود هستند…

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید