کشته شدن موسی باباخانی، عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات کردستان طی ۴۸ ساعت گذشته در صدر اخبار رسانههای محلی و منطقهای مرتبط با تحولات و مسائل کردی بوده است. در حالی که مانند همیشه، حزب دموکرات، رسانههای آن و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری، سعی دارند انگشت اتهام را به سوی دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نشانه بروند؛ اما شواهد و سابقه حذف درونسازمانی در گروههای شبهنظامی کُرد، نشان میدهد احتمال درگیری داخلی و قتل باباخانی بسیار زیاد است.
در حالی که «گروهی ناشناس» از دید رسانهها مسئول قتل موسی باباخانی در هتلی در اربیل عراق هستند، مدیریت پلیس امنیتی اربیل (آسایش) نیز با صدور بیانیهای ضمن تائید «قتل» وی در هتل «گل سلیمانی» از حضور تیمهای تحقیق خود در محل حادثه خبر داد.
در این زمینه چند نکته حائز اهمیت و توجه است:
فارغ از گرایشهای حزبی، سابقه اقدامات مسلحانه و تروریستی، ربایش کودکان و استفاده از آنها برای اقدامات مسلحانه (مشروح گزارش دیدبان را بخوانید) در گروههای شبهنظامی کُردی، و همچنین سابقه ترور مشکوک بهروز رحیمی، این حوادث به خوبی ناتوانی حکومت محلی اقلیم کردستان عراق را در تامین امنیت حتی امنیت مخالفان جمهوری اسلامی نشان میدهد. در واقع، اقلیم نه تنها برای مخالفان عشیره بارزانی و طالبانی، امن نیست،بلکه برای ایرانیان نیز امن نیست!
سکوت حکومت اقلیم در برابر فعالیت گروههای مسلح و استفاده از جغرافیای آن علیه ایران و ترکیه و حتی نوعی رضایت نسبی در برابر آن، در این موارد و تسری ناامنی به خود اقلیم و هتلهای آن خود را نشان داده و اثبات میکند در برابر ناامنی و سکوت علیه اقدامات ضد کشورهای همسایه، در نهایت گریبان اقلیم را گرفته است.
نکته بعدی روایتهای منتشر شده در گروهها و کانالهای تلگرامی در مورد مسائل اخلاقی و احتمال وقوع قتل بر اثر رابطه عشقی است. علاقه موسی به دختر یکی از اعضای ارشد حزب و عدم ازدواج آن دختر با موسی و تهدیدهای موسی باباخانی علیه دختر، خانواده و همسر آن دختر، در نهایت کار را به حذف وی کشانده است. این امر زمانی معنادار میشود که سابقه جدایی موسی باباخانی از حدکا و عضویت وی در حدک را تحلیل کنیم. گزارشهایی نیز در رسانههای محلی منتشر شده که پلیس اربیل، در این زمینه چند زن و مرد را احضار کرده که یکی از زنان، همان دختری است که موسی به وی علاقه داشته است.
موسی باباخانی (راست)
گفتنی است حدک نیز در قالب اختلافات دیرینه با حدکا، وی را بهعنوان عضو کمیته افتخاری پذیرفته بود.
قتل وی با توجه به اختلافات قبلی او با حدکا و شرایط اقلیم، کاملاً مشکوک است.
در نهایت، باید تاکید کرد که مرگ وی کاملا مشکوک و دلایل و انگیزه قتل نیز مبهم است. در این میان، گروههای مسلح کُرد نیز مانند همیشه به جای بررسی سیاستهای غلط و فساد احتمالی اخلاقی اعضای خود، سادهترین راه را برگزیدهاند: «متهم کردن جمهوری اسلامی». این روش و عدم بررسی سیاستهای اتخاذشده و آسیبشناسی آنها، در نهایت منجر به ریزش شدید حامیان این گروهها شده است.