جنایت تروریستی در کرمان؛ سکوت گروه‌های مسلح کُرد

حدود ۵ روز از جنایت تروریستی در کرمان و انفجار انتحاری و در نتیجه کشته شدن حدود ۹۰ شهروند غیرنظامی و بی‌گناه ایرانی می‌گذرد.

صدها دولت، وزیر امور خارجه، نهادهای رسمی سازمان ملل و… این انفجار تررویستی را محکوم کرده‌اند. حتی دولت‌های رقیب و دشمن جمهوری اسلامی در اروپا نیز این اقدام را محکوم کردند. اما واکنش گروه‌های مسلح کُرد در این میان، بسیار جذاب و درس‌آموز است؛ گروه‌هایی که علیرغم ادعای فراوان در مورد حمایت از حقوق مردم ایران، در مقابل این جنایت سکوت کرده‌اند و حتی از بیان یک محکومیت ساده هم دریغ کردند. برخی نیز گویا فراموش کردند مدعی دفاع از خلق ایران هستند و باید در مورد کشته شدن ایرانیان بیانیه صادر کنند، اما در برابر این جنایت، کاملاً سکوت کردند.

دائره‌المعارف لاروس در تعریف تروریسم می‌گوید: «ایجاد هراس در توده مردم یا گروهی از مردم به منظور در هم شکستن مقاومتشان؛ برقراری نظم یا فرآیند سیاسی بر پایه این ترس، از طریق به کارگیری اقدامات حاد و خشونت‌بار».

در تبیین مفهوم تروریسم سه عنصر شاخص مطرح است:

۱. استفاده از خشونت؛

۲. هدف: ایجاد رعب و وحشت و عدم امنیت حتی اگر جماعت مدنظر دچار ترس و وحشت نشوند؛

۳. ایجاد فضای سیاسی متشنج از طریق بی‌ثبات کردن نظم عمومی.

در تبیین دقیق‌تر مفهوم تروریسم باید اذعان کرد که به اقدامات بی‌هدف یا به تعبیری کور که علیه شهروندان غیرنظامی یا اشخاص و گروه‌های اجتماعی صورت می‌گیرد اطلاق می‌شود.

اقدام تروریستی کرمان که غیرنظامیان را هدف قرار داده است یک جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود و می‌بینیم که طیف‌های مختلف سیاسی و بعضا معارض با یکدیگر در یک موضع‌گیری کلی، قاطع و قابل تحسین، این اقدام تروریستی را محکوم کردند. انتظار مردم عادی و افکار عمومی و وجدان بشری نیز محکومیت این اقدام بدون درنظر گرفتن اختلافات و منازعات سیاسی است؛ اما در میان گروه‌های مسلح کُرد چه واکنشی نشان دادند؟

مشاهده می‌کنید که طبق تصویر فوق، سایت خبرگزاری رسمی پ.ک.ک از بیان یک محکومیت ساده نیز طفره رفته است. از دید پ.ک.ک این خبر و جنایت هولناک، باید کاملاً بی‌طرفانه روایت شود و پ.ک.ک نباید این اقدام وحشیانه را محکوم کند. این در حالی است که این گروه مدعی است در حال جنگ برای رهایی خلق ایران است! اگر این جنایت توسط دولت ایران صورت گرفته بود، پ.ک.ک باز هم به این شکل این خبر را روایت و منتشر می‌کرد؟ چرا در برابر جنایات داعش در کرمان، پ.ک.ک مقاله تحلیلی نمی‌نویسد؟ چرا با اعضای مسلح خود مصاحبه نمی‌کند؟ چرا وکلای پ.ک.ک و تیم رسانه‌ای این گروه در برابر این جنایت، یک محکومیت ساده نیز منتشر نکردند؟

تصویر فوق، توئیتر رسمی گروه کومله است. این گروه نیز کوچک‌ترین واکنشی به این خبر نداشته و لازم ندیده خبر کشته شدن ۹۰ نفر ایرانی را محکوم کند. کومله، اما همزمان سال نوی میلادی را تبریک می‌گوید، وضعیت اقتصادی کارگران ساختمانی، استثمار شدید و محیط کار ناامن را تحلیل می‌کند و با ۲۲۵ فالوئر در توئیتر، مدعی است در بین مردم ایران و کردها، بسیار محبوب است! اگر گروهی اینقدر در جامعه کُردی محبوب است، باید ۲۲۵ فالوئر در توئیتر داشته باشد؟

کومله در سایت خود، مدعی شده کودکان کشته شده در کرمان، قربانیان خاموش جمهوری اسلامی نیستند؛ اما یک بار در مورد کودکان کشته شده در ساختار پژاک، پ.ک.ک، دموکرات و پاک، اظهار نظر نکرده است. کومله، برای کودکان ربوده شده و فریب خورده که به اجبار در پ.ک.ک، پژاک، دموکرات و پاک، اسلحه به دست گرفتند، ارزشی قائل نیست؛ آن کودکان کُرد به اندازه کودکان کرمانی ارزش نداشتند؟ چرا یکبار برای آنها مقاله نوشته نشده و از سرنوشت آنها چیزی گفته نشده است؟ چرا صدها کُرد ایرانی باید قربانی جنگ پ.ک.ک و ترکیه شوند، اما کومله در این مورد از پژاک سوال نپرسد؟ چرا اخاذی از واحدهای تولیدی توسط پ.ک.ک و پاک و دموکرات، در سایت کومله جایی ندارند؟

در حالی که جنایت کرمان، واکنش‌های جهانی را برانگیخته است و البته نمی‌توان از خرد جمعی و وجدان بشری، انتظار دیگری داشت، اما محدود و معدود تفکرات مالیخولیایی هنوز از محکوم کردن این جنایت، طفره می‌روند! به عنوان مثال، عقب‌ماندگان تاریخی و هویتی در گروه مسلح دموکرات، در مورد کرمان، هشتگ مهسا امینی می‌زنند؛ اما برای زنان و کودکان کشته شده در این جنایت، ناراحت نیستند. حتی نمی‌توانند یک صفحه توئیتری را به صورت حرفه‌ای اداره نمایند و مدعی داشتن ایدئولوژی و نسخه برای اداره ایران و کردستان هستند! این حزب برای هر رخدادی در ایران، بیانیه صادر می‌کند، اما در مورد کشته شدن ۹۰ انسان، هنوز سکوت کرده است.

این گروه‌های مدعی حقوق بشر و جنگ برای مردم ایران، برای این جنایت که یکی از حرفه‌ای‌ترین گروه‌های تروریستی مسئولیت آن را پذیرفته، توجیه‌تراشی می‌کنند؛ رفتاری که تقریبا در هیچ کجای جهان نمونه ندارد، ولیکن در ایران هر چند محدود ولی به مدد قدرت تبلیغاتی رسانه‌های اجتماعی مطرح شده است.

حال در این مدل تحلیلی مبنای ما بر این امر استوار است که در برابر رفتار تروریستی واکنش متعارف چیزی شبیه به واکنش اکثریت نسبت به رخداد تروریستی کرمان است، اما بررسی گزارش‌های دیدبان حقوق بشر کردستان ایران نشان می‌دهد حجم وسیع‌تر و دامنه‌دارتری از اعمال خشونت، ترور، آدم‌ربایی، سلب امنیت عمومی و فردی، ناپدیدسازی قهری، اخاذی، استفاده ار کودکان به عنوان سرباز در منازعات مسلحانه، تعرض به بنگاه‌های اقتصادی و بالا بردن ریسک سرمایه‌گذاری و در نهایت توقف و کند نمودن فرآیند توسعه و نوسازی توسط تعدادی حزب یا گروه شبه‌نظامی کُرد نظیر کومله، دمکرات، پاک، پژاک و خبات مستمراً و علیه شهروندان غیرنظامی کُرد ایرانی در حال وقوع است. این گروه‌ها حتی یکبار به اشتباهات مکرر خود اعتراف نکرده‌اند.

از سویی دیگر جذب کودکان خردسال، نوجوانان و جوانان از دختر و پسر و از طبقه فرودست و محروم و کم‌برخوردار جامعه عقب نگه‌داشته شده در مناطق کردنشین کردستان، کرمانشاه، ایلام و آذربایجان غربی با شیوه‌های فریب به بهانه‌های اشتغال، مهاجرت و امثال آن روی می‌دهد و فاجعه‌بار‌تر اینکه این کودکان و نوجوانان در مقرات محصور این گروه‌ها در اقلیم  کردستان عراق مورد آزارهای جسمی نظیر  ضرب و شتم‌، آزارهای جنسی و تجاوز، حبس غیرقانونی و عدم اجازه خروج از این مقرات، زندانی و شکنجه این افراد و حتی قتل قرار می‌گیرند و اطلاعات قابل تاملی از این حجم وحشتناک جنایت در اختیار دیدبان حقوق بشر کردستان ایران قرار گرفته است. به عبارت دیگر، هزاران جنایت کرمان سال‌هاست در کردستان ایران رخ می‌دهد؛ اما رسانه‌ها و نهادهای دولتی در قبال آنها سکوت کرده‌اند.

اما چرا در جامعه ایران و سیاسیون فارغ از جهت‌گیری‌های آنها و صرفا از منظر حقوق انسانی این مسئله مورد غفلت قرار گرفته است؟! نهادهای قانونی و حاکمیتی در ایران تاکنون چه اقدامی برای حمایت از این شهروندان خود داشته‌اند؟! مسئولین حکومت اقلیم کردستان در عراق که دائما بر طبل کرد بودن می‌کوبند و امثال مسعود بارزانی خود را نماینده و رهبر همه کردها در جهان می‌خوانند در برابر این جنایات چه کرده‌اند؟!

طبعا ترور و خشونت تحت هر عنوان و به هر دلیلی محکوم و غیرقابل دفاع است؛ لذا حجم جنایت علیه شهروندان کُرد ایرانی به حدی است که در تصور نمی‌گنجد و بسیار بیشتر و وخیم‌تر از جنایت کرمان است. به عنوان نمونه فقط یکی از این‌گروه‌های ستیزه‌جوی کُرد در طول چند سال بیش از ۷۰۰ کودک یعنی انسان زیر ۱۸ سال را وارد فعالیت‌های نظامی خود کرده و همه این نفرات که اطلاعات آن در اختیار دیدبان حقوق بشر کردستان ایران است و به برخی نهادهای حقوق بشری نیز ارسال شده است، به‌صورت قهری ناپدید شده‌اند و سالهاست هیچ اطلاعی از آنها در دست نیست. اما کومله برای آنها مقاله تحلیلی نمی‌نویسد.

به نظر می‌رسد حال که اجماع سیاسیون بر نفی خشونت و تروریسم قرار گرفته است، ضروری است کمیته‌ای حقیقت‌یاب تشکیل شود و ابعاد جنایت علیه بشریت در کردستانات ایران را مورد تحقیق و بررسی قرار داده و نتایج آن در اختیار دادگاه‌های بین‌المللی قرار گیرد.

دیدبان حقوق بشرکردستان ایران آمادگی هر نوع همکاری با هر نهاد، سازمان و حتی افرادی که مایل هستند به روشن شدن ابعاد این مسئله بغرنج کمک کنند را داشته و امیدوار است تلاش‌هایی که در این رابطه صورت می‌گیرد فارغ از مسائل سیاسی و صرفا از منظر انسانی مورد توجه و حمایت قرار گیرد.

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید