خشونت جنسی علیه کودکان؛ یک مرور مختصر

در گزارش‌های پیشین دیدبان حقوق بشر کردستان ایران در مورد جنایات و جرایم مختلف علیه کودکان، ذکر شد که شورای امنیت سازمان ملل متحد با ایجاد «نماینده ویژه در امور کودکان و درگیری‌های مسلح» در سال ۱۹۹۶ میلادی، به‌طور رسمی به قضیه حضور کودکان در جنگ و منازعات مسلحانه داخلی و بین‌المللی ورود کرد.

در همان زمان مجمع عمومی سازمان ملل متحد درصدد جمع‌آوری اطلاعات در مورد مشکلات کودکان آسیب‌دیده از جنگ، افزایش آگاهی و تقویت همکاری‌های بین‌المللی برای حفاظت از آنها بود. در سال ۱۹۹۹ میلادی، اولین قطعنامه در مورد کودکان و درگیری‌های مسلحانه توسط شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسید و بدین ترتیب، موضوع کودکان آسیب‌دیده از جنگ را در دستور کار این شورا قرار داد. این قطعنامه همچنین شش تخلف سنگین را که تعداد زیادی از کودکان را در زمان جنگ تحت تأثیر قرار داده بود، شناسایی و محکوم کرد و از دبیر کل خواست تا گزارشی در مورد این موضوع ارائه دهد. خاتمه دادن و جلوگیری از وقوع این شش تخلف جدی محور کار و وظایف نماینده ویژه است.

شش تخلف جدی به عنوان پایه‌ای برای گردآوری اطلاعات و گزارش تخلفاتی که بر کودکان تأثیر می‌گذارد، عبارت‌اند از:

  1. ربایش کودکان؛
  2. قتل و ضرب و شتم کودکان؛
  3. استخدام یا استفاده از کودکان به‌عنوان سرباز؛
  4. خشونت جنسی علیه کودکان؛
  5. حمله به مدارس یا بیمارستان‌ها؛
  6. ممانعت از دسترسی کودکان به کمک‌های انسان‌دوستانه.

 

 

در این یادداشت کوتاه به خشونت جنسی علیه کودکان اشاره خواهد شد. به‌ویژه آنکه این رخداد تلخ در جریان درگیری‌های داخلی و بین‌المللی، توسط گروه‌های درگیر در منازعات بیشتر از همیشه رخ می‌دهد و در این زمینه نیز گروه‌های مسلح غیردولتی (ستیزه‌جویان) به دلیل تحت نظارت نبودن، بیشتر از طرفین درگیر، در این واقعه، دخیل هستند. چنانچه ذکر شد خشونت جنسی علیه کودکان در جریان درگیری یکی از شش تخلف جدی است که توسط شورای امنیت سازمان ملل شناسایی و محکوم شده است. شش تخلف بزرگ، اساس معماری شورا را برای نظارت، گزارش و پاسخ به آزارهایی که کودکان در زمان جنگ متحمل می‌شوند، تشکیل می‌دهد. پایان دادن به این تخلفات و جلوگیری از آن نیز محور کار و حمایت نماینده ویژه است.[۱] خشونت جنسی به‌طور فزاینده‌ای یکی از ویژگی‌های درگیری‌های مسلحانه است و اغلب در خلاء حاکمیت قانون علیه دختران و پسران انجام می‌شود. در برخی موارد نیز خشونت جنسی به‌عنوان یک تاکتیک جنگی برای تحقیر یک جمعیت یا اجبار به آوارگی استفاده شده است.

خشونت جنسی نیز می‌تواند به شیوه‌ای استراتژیک یا تاکتیکی توسط طرفین درگیری‌های مسلحانه مورد استفاده قرار گیرد. در همه موارد، عواقب مخربی دارد، البته در درجه اول برای خود قربانیان، به دلیل اثرات منفی جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی آن) اما برای بستگان قربانیان نیز اثرات منفی دارد، که با ترومای احتمالی، احساس حقارت و گناه مواجه می‌شوند. که نتوانسته‌اند از کودکان خود محافظت کنند. همچنین ممکن است عواقبی برای کل جوامع داشته باشد که باعث ایجاد ترس و تخریب بافت اجتماعی شود.

تجاوز جنسی و خشونت جنسی نیز می‌توانند عناصر تشکیل‌دهنده سایر جنایات تحت قوانین بین‌المللی باشند. دادگاه کیفری بین‌المللی یوگسلاوی سابق اعلام کرد که تجاوز به عنف می‌تواند به‌منزله شکنجه در صورت تحقق شرایط خاص شکنجه باشد. همچنین دادگاه کیفری بین‌المللی رواندا اعلام کرد که تجاوز جنسی و خشونت جنسی زمانی که شرایط خاص نسل‌کشی برآورده شود، می‌تواند نسل‌کشی باشد.[۲]

پیامدهای ویرانگر

۱) کودکانی که خشونت جنسی را تجربه می‌کنند از آسیب‌های روانی طولانی‌مدت (درجات سرسام‌آور شوک‌های روانی، استرس و پریشانی)، پیامدهای مضر برای سلامتی از جمله عفونت‌های منتقله و بارداری‌های رنج می‌برند. ادغام مجدد آنها در جامعه یک چالش بزرگ‌تر است؛ زیرا جوامع مختلف، اغلب به دخترانی که با گروه‌های مسلح مرتبط بوده‌اند و مظنون به تجاوز جنسی هستند، تهمت‌های مختلفی می‌زنند و به سختی آنها را پذیرش می‌کنند.

۲) مادران جوان نوزادانی که در اثر تجاوز جنسی به دنیا می‌آیند، اغلب به دلیل پیوندهای خانوادگی و وابستگی که در طول زمان شکل گرفته و برای جلوگیری از انگ اجتماعی در جوامع کمتر توسعه‌یافته، مجبور به ادامه زندگی در کنار گروه مسلح هستند. این دختران و فرزندانشان به‌ویژه در برابر انواع استثمار از جمله فحشا و قاچاق آسیب‌پذیر هستند و نیاز به حمایت ویژه دارند.

۳) ازدواج زودهنگام در میان دختران، یکی دیگر از مشکلات شایع میان کودکانی است که در مناطق درگیری حضور دارند. خانواده‌هایی که نمی‌توانند از لحاظ مالی، کودکان خود را حمایت کنند، آنها را به ازدواج با خانواده‌های متمول‌تر یا خانواده‌هایی که دست‌کم بتوانند از آنها مراقبت کنند، درمی‌آورند. والدین این دختران براین‌باورند که یک دختر ازدواج‌کرده، موقعیت امن‌تری خواهد داشت و از او به نحو بهتری در مقابل خشونت و آزار و اذیت جنسی مراقبت می‌شود. نتیجه تمام این دلیل‌بافی‌ها این است که دختران در ۱۱ سالگی در خطر ازدواج هستند؛ اینها دخترانی هستند که بسیار بعید است بتوانند هرگز به مدرسه بازگردند و بسیاری دیگر نیز در کنار ترس از فقر و جنگ باید ترس از این ازدواج‌های زودهنگام اجباری را در خود بپرورانند.

ممنوعیت در حقوق بین‌الملل

تجاوز جنسی و سایر اشکال خشونت جنسی علیه کودکان نقض حقوق بشر است و ممکن است نقض فاحش قوانین بین‌المللی بشردوستانه باشد. اگر خشونت جنسی به‌عنوان بخشی از یک حمله گسترده یا سیستماتیک علیه یک جمعیت غیرنظامی انجام شود، طبق اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی می‌تواند جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت تلقی شود. بر اساس قطعنامه ۱۸۸۲ (سال ۲۰۰۹) شورای امنیت، این شورا خشونت جنسی ارتکابی علیه کودکان را به‌عنوان یک اولویت حیاتی تعیین کرد و از طرف های درگیری مسلحانه خواست تا برنامه‌های اقدام را برای رسیدگی به این تخلف آماده و اجرا کنند. خشونت جنسی همچنین محرکی برای قرار گرفتن در لیست دبیرکل از طرف‌های درگیر است که مرتکب تخلفات شدید علیه کودکان می‌شوند.

مواد ۱۹ و ۳۴ کنوانسیون حقوق کودک، برای محافظت از کودکان و نوجوانان در برابر خشونت جنسی اهمیت ویژه‌ای قائل شده است. ماده ۱۹ بر تعهد کشورها برای حمایت از کودکان در برابر هرگونه خشونت که شامل خشونت جنسی می‌شود، تاکید دارد. بر اساس ماده ۳۴ کنوانسیون نیز، کشورها باید صریحاً متعهد شوند که از کودکان در برابر هرگونه استثمار و سوء استفاده جنسی محافظت کنند. ماده ۳۴ به صراحت اشعار می‌دارد:

«کشورهای طرف کنوانسیون متقبل می‌شوند که از کودکان در برابر تمام اشکال سوء استفاده‌ها و استثمارهای جنسی حمایت کنند. بدین‌منظور، کشورها باید خصوصاً اقدامات ملی، دو و چندجانبه را در جهت جلوگیری از موارد زیر به عمل می‌آورند:

الف) تشویق و یا وارد نمودن کودکان برای درگیری در هرگونه فعالیت‌های غیرقانونی جنسی؛

ب) استفاده استثماری از کودکان در فاحشه‌گری و سایر اعمال غیرقانونی جنسی؛

ج) استفاده استثماری از کودکان در اعمال و مطالب پرونوگرافیک.

بنابراین دولت موظف است از سوء استفاده جنسی از کودکان نه تنها توسط بازیگران دولتی، بلکه توسط بازیگران خصوصی نیز جلوگیری و از آنها محافظت کند.[۳]

آمار چه می‌گوید؟

آمارها نشان می‌دهد که تعداد کودکان در معرض خطر خشونت جنسی امروز ده برابر بیشتر از سال ۱۹۹۰ است. تعداد کودکان در معرض خطر از سالی به سال دیگر در نوسان است، اما روند صعودی بسیار واضح است. یونیسف تخمین می‌زند که تعداد واقعی بسیار بیشتر از این آمار است. چرا که داده‌های ارائه شده تنها شامل مواردی است که از طریق مکانیسم نظارت و گزارش‌دهی سازمان ملل در مورد کودکان در درگیری‌های مسلحانه تایید شده است. فرآیندی که در سال ۲۰۰۵ میلادی در جهت مستندسازی نظام‌مند فاحش‌ترین تخلفات و تعرض‌ها علیه کودکان زیر سن قانونی در مناطق درگیری ایجاد شد. در سال‌های اخیر نیز شاهد هستیم که سهم بازیگران مسلح که در درگیری‌ها مرتکب خشونت جنسی می‌شوند، در حال افزایش است.[۴] به‌عبارت دیگر، اکنون گروه‌های مسلح و ستیزه‌جویان (بیشتر غیردولتی) در بروز تخلف جنسی علیه کودکان رشد داشته است.

ارتباط خشونت جنسی با قدرت و سواستفاده از قدرت

خشونت جنسی، اغلب ارتباطی با میل جنسی ندارد، اما در عوض با قدرت، تسلط و سوء استفاده از قدرت مرتبط است. این اقدام که نقض حقوق بشر است ممکن است توسط مجرمان مختلفی انجام شود: بازیگران دولتی، اعضای گروه‌های مسلح سازمان‌یافته غیر‌دولتی، نیروهای حافظان صلح، اعضای شرکت‌های خصوصی نظامی و امنیتی و….

اغلب، خشونت جنسی به صورت مجزا انجام نمی‌شود، بلکه با تخلفات دیگری مانند قتل‌های غیرقانونی، استخدام کودکان به‌عنوان سرباز (کودک‌سرباز)، تخریب اموال یا غارت همراه است. علل آن (مستقیم و غیرمستقیم) می‌تواند متعدد باشد، از جمله فضای معافیت از مجازات که در درگیری‌های مسلحانه بیداد می‌کند، فقدان دستورالعمل‌های واضح برای منع خشونت جنسی، تکثیر سلاح‌های سبک و ساده مورد استفاده برای تهدید قربانیان و افزایش آسیب‌پذیری‌ها.

همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که گروه‌های مسلح غیردولتی که کودکان را به‌کار می‌گیرند سطوح بالاتری از خشونت جنسی را اِعمال می‌کنند و به خشونت جنسی به‌عنوان شکلی از اجتماعی شدن در یک گروه مسلح، ابزاری برای ایجاد انسجام گروهی و پیوندهای وفاداری نگاه می‌کنند. برخی از مطالعات همچنین نشان می‌دهند که گروه‌های مسلح غیردولتی که توسط دولت‌ها آموزش دیده‌اند، بیشتر احتمال دارد مرتکب خشونت جنسی شوند، و نشان می‌دهد که چگونه خشونت جنسی می‌تواند در میان بازیگران مسلح به عنوان یک «عمل» عادی گسترش یابد.[۵] بدین ترتیب و در مقام جمع‌بندی می‌توان گفت توجه به خشونت جنسی در تعریف وسیع آن، اکنون در حقوق بین‌الملل و حقوق بین‌الملل بشردوستانه و رویه دادگاه‌های بین‌المللی، جای خود را باز کرده است. بسیاری از گروه‌های مسلح نیز توسط سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل متحد در این حوزه رصد می‌شوند.

دکتر علی فرهمند – حقوقدان و فعال حقوق بشر

 

[۱]. https://www.mrmtools.org/1095_1125.htm

[۲]. https://ihl-databases.icrc.org/en/customary-ihl/v1/rule93#Fn_3C5B94FA_00027

[۳]. https://www.cambridge.org/core/journals/international-review-of-the-red-cross/article/sexual-violence-in-armed-conflicts-a-violation-of-international-humanitarian-law-and-human-rights-law/F14982FBF972DE4A86D8399695154FD5

[۴]. https://resourcecentre.savethechildren.net/document/weapon-war-sexual-violence-against-children-conflict/

[۵]. https://www.savethechildren.org/content/dam/usa/reports/ed-cp/weapons-of-war/weapon-of-war-report-2021.pdf

ترک پاسخ

لطفا نظر خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید